کد خبر 544904
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۰

ایران به علت موقعیت جغرافیایی و تاریخی و دامنه نفوذش، در شرایطی قرار دارد که می‌تواند به ترکیه برای بازیابی توازن خود کمک کند ولی لازمه کمک ایران این است که آنکارا تصمیم بگیرد موضع سیاسی و اولویت‌های ژئوپلیتیک خود را تغییر دهد.

به گزارش مشرق، روزنامه السفیر لبنان در مقاله‌ای با عنوان «ایران دروازه خروج ترکیه از تنگنا» به قلم «وصفی الامین» نوشت: توافق اخیر روسیه- آمریکا بر سر توقف اقدامات خصمانه در سوریه، ضربه‌ای کمرشکن به بلندپروازی‌های ترکیه وارد کرد و بخت این کشور را برای تحقق اهداف اعلام شده خود به ویژه ایجاد منطقه حائل (در شمال سوریه) و سرنگون کردن بشار اسد رئیس جمهور سوریه، از بین برد.

نظام سوریه و کردها که به سرعت در حال پیشروی در مقابل گروه‌های مسلح متحد ترکیه هستند، برندگان اصلی تحولات اخیر محسوب می‌شوند. تهدیدات اردوغان و سران حکومت او دیگر موجب نگرانی «محور مقاومت» نمی‌شود زیرا با اقدامات میدانی تأثیرگذار همراه نیست و خطوط قرمز آنکارا نیز رنگ باخته و فاقد استحکام است.

اقدامات ترکیه و واکنش‌های آن صرفا شکل نمایشی به خود گرفته است که به اردوغان کمک می‌کند خود را رهبری قدرتمند نشان دهد. ترکیه و سعودی‌ها از عملیات زمینی در سوریه دم می‌زنند که تحقق اهداف آن بدون پوشش هوایی آمریکا و ناتو دشوار است.

مداخله ناتو اگر صورت گیرد، به معنای رویارویی مستقیم با روسیه خواهد بود که واشنگتن برای پرهیز از آن و کشیده نشدن ناتو به سمت آن تلاش می‌کند. حتی استراتژیست‌های غربی اتفاق نظر دارند که واشنگتن و ناتو به خاطر ترکیه وارد جنگ با روسیه نخواهند شد مگر این که خاک ترکیه با تهدید واقعی مواجه شده باشد.

ناتو حمایت سیاسی خود را از آنکارا اعلام کرد بدون آنکه با خواست ترکیه برای مداخله نظامی (در سوریه) همراهی کند و از این کشور خواست به «لبه پرتگاه» نزدیک نشود. حتی درخواست برخی اعضای ناتو برای جنگیدن با داعش در کنار روسیه و ارتش سوریه، موجب شد اردوغان به علت اظهارات و تهدیداتش که بیم آن می‌رود واکنش روسیه را به دنبال داشته باشد، به عنوان رهبری که ساز مخالف می‌زند به نظر برسد.

اروپایی‌ها تلاشی برای تسهیل دیدار او با رئیس جمهور روسیه انجام نمی دهند و برای کاستن از شدت تنش بین آنها تلاش نمی کنند. نگرانی اروپایی‌ها از وخامت اوضاع منطقه‌ای به علت اقدامات آنکارا افزایش یافته است بنابراین تلاش می‌کنند بحران را بین ترکیه و روسیه محصور کنند تا اروپا از این جدال دور بماند. آنها می‌دانند آنکارا در آینده امتیازات بیشتری خواهد داد تا حمایت ناتو را به دست آورد و کاهش رشد اقتصادی‌اش آن را به سمت گردن نهادن بیشتر به شروط اروپایی‌ها سوق خواهد داد.

پافشاری آنکارا بر سیاست خود در قبال سوریه و شکایت مداوم آن از موضع واشنگتن، موجب ایجاد شکاف در روابط ترکیه با آمریکا شده است. زیاده‌روی آمریکا در تکیه‌کردن به کردها برای آنکه گروه تروریستی داعش را در محدوده‌ای که در خدمت اهداف آمریکا باشد نگه دارد، چالشی برای امنیت ملی ترکیه محسوب می‌شود. کردها بخشی اساسی از راهبرد آمریکا را برای سیطره بر منطقه حدفاصل جرابلس تا موصل تشکیل می‌دهند زیرا جایگزین بهتری وجود ندارد و پنتاگون در ایجاد نیروهایی محلی که توانایی از بین بردن داعش و ایجاد مناطق سنی و کردنشین و مناطق خودمختار را داشته باشند، شکست خورده است.

اقدام روسیه به تقویت نیروهای خود در ارمنستان که همسایه ترکیه است، ضمیمه کردن شبه جزیره کریمه به خاک خود، و استقرار سامانه‌های پیشرفته پدافند هوایی در خاک سوریه، رهبران ترکیه را سردرگم کرده و موضع نظام سوریه را تقویت کرده است. با خودداری آمریکا از پاسخ دادن به اقدامات روسیه، شکاف بین آنکارا و واشنگتن گسترش می‌یابد و موجب می‌شود واشنگتن برای به نتیجه رساندن راه حل سیاسی، بیشتر به روسیه تکیه کند.

ترکیه به رهبری اردوغان در مقابل مجموعه‌ای از تهدیدات و در رأس آنها تهدید روسیه و تشدید بحران سوریه که موجب شکل‌گیری بحران‌های داخلی برای ترکیه شده است و خصومت‌های منطقه‌ای و بین المللی با حزب «عدالت و توسعه» تقریبا تنها مانده است بدون آن که راهبرد روشنی در سوریه و عراق داشته باشد. حتی می‌توان گفت ترکیه مرتکب اشتباهاتی راهبردی شده که ممکن است این کشور را به سوی تشدید تنش سوق دهد. در چنین شرایطی اردوغان سه گزینه بیشتر ندارد:

1- تلاش برای بهره‌برداری از گروه‌های مسلح و بررسی راه‌هایی برای ارائه کمک های لازم به آنها به منظور طولانی‌کردن عمر بحران تا این که فرصت جدیدی برای تضعیف «محور مقاومت» ایجاد شود یا دولتی در آمریکا روی کار آید که تمایل بیشتری به رویارویی داشته باشد. این گزینه‌ای با نتایج تضمین نشده و غیر واقعگرایانه است.

2- برافروختن آتش مناقشات مذهبی و قومی که بی‌ثباتی را تقویت می کند از طریق مداخله مستقیم و عمیق در بحران سوریه و وارد شدن به نبرد نابرابر با روسیه و محور مقاومت و تشکیل ائتلاف شکننده با عربستان و قطر. این گزینه به خودکشی شبیه است.

3- متوسل شدن به ایران که به علت موقعیت جغرافیایی و تاریخی و دامنه نفوذش، در شرایطی قرار دارد که می تواند به ترکیه برای بازیابی توازن خود، کمک کند. این گزینه، کم هزینه ترین گزینه است ولی لازمه آن این است که ترکیه تصمیم به تغییر موضع سیاسی خود و بازنگری در اولویت های ژئوپلیتیک خود بر اساس شرایط جدید در منطقه خاورمیانه بگیرد، شرایطی که به علت وجود نداشتن طرح عربی، محکوم به توافق ایران و ترکیه است. شاید ایران تنها کشوری باشد که کلید حفظ آینده سیاسی اردوغان و حزبش را در دست دارد و شاید تنها گذرگاه امدادرسانی برای ترکیه باشد. تهران همچنان به دنبال حل اختلافات با عربستان و همکاری راهبردی با ترکیه و مصر است و برای آن که منطقه به سمت افراط گرایی بیشتر کشیده نشود، خواستار اجرای معادله «برنده و بازنده» با هیچ یک از قدرت های منطقه نیست.

ایران که برای مهار بحران تلاش می‌کند، بیشتر از دیگر طرف ها آماده همکاری با ترکیه در موضوع کردها از طریق در پیش گرفتن موضعی متعادل‌تر است. تهران از وارد شدن به میدان تسویه حساب‌ها بین روسیه و ائتلاف غرب پرهیز می کند زیرا بیشترین آسیب را از ادامه یافتن بحران‌ها و شدت گرفتن آنها متحمل می شود. ایران به علت مقبولیتی که دارد می‌تواند پلی بین مسکو و آنکارا ایجاد کند که اردوغان را از مخمصه‌اش با روسیه نجات دهد. همچنین ایران به علت نفوذی که در بین دو متحد خود عراق و سوریه دارد می تواند راه را برای آنکارا به منظور عادی سازی روابطش با این دو کشور هموار کند و شاید درهای این دو کشور را بار دیگر به روی ترکیه باز کند.

بازگشت ترکیه به نقطه «به صفر رساندن مشکلات با همسایگانش» بدون شراکت واقعی با ایران غیرممکن است. اردوغان و حزب او هنوز هم فرصت دارند از طریق دروازه ایران از تنگنا خارج شوند پیش از آن که تغییری چشمگیر در معادلات سیاسی و شرایط میدانی روی دهد و پیامدهای شکست سیاست های آنکارا، مردم ترکیه را به بازنگری در فایده سیاست های حزب «عدالت و توسعه» و توانایی اردوغان برای رهبری کشور سوق دهد.

منبع: تسنیم