به گزارش مشرق، با وقوع انقلابهای عربی در خاورمیانه و شمال آفریقا، جریانهای اسلامگرای نوسلفی که سالها مورد سرکوب قرار گرفته بودند و زمینه فعالیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از آنان سلب شده بود، بهسرعت به عنوان بازیگرانی فعال در صحنه ظاهر شدند و در کنار سایر نیروهای سیاسی و اجتماعی به نوسازی تشکیلاتی خود پرداختند. در این میان مهمترین نمود و جلوه فعالیت نوسلفیها به حوزه سوریه مربوط میشود. چند ماه پس از شکلگیری بحران در سوریه، سازماندهی گروههای نوسلفی مسلح برای جنگ با ارتش سوریه آغاز شد. در 22 ژانویه 2012، گروه موسوم به «جبهه النصره لأهل الشام» به سرکردگی «ابو محمد الجولانی» اعلام موجودیت کرد و طولی نکشید که به مؤثرترین و خشنترین گروه جهادی حاضر در سوریه تبدیل شد. موفقیتهای پی در پی جبهه النصره و پیروزیهای وسیع در برخی از استانهای سوریه، موجب ایجاد بارقههای امید در دل گروه «دولت اسلامی عراق» شد. از همینرو، ابوبکر البغدادی سرکرده دولت اسلامی عراق در آوریل 2013، در پیامی صوتی جبهه النصره را امتداد دولت اسلامی عراق دانست و ادغام گروه خود با جبهه النصره را تحت عنوان «الدوله الإسلامیه فی العراق و الشام» اعلام کرد تا بدین ترتیب گروه دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) شکل بگیرد. اما این امر با مخالفت شدید ابو محمد الجولانی و ایمن الظواهری مواجه شد.
به هر ترتیب، این دو گروه نوسلفی تا اواسط سال 2015 موفق شدند مناطق گستردهای را تحت تصرف و کنترل خود درآورند؛ امری که نشاندهنده توان بالای اقتصادی و منابع گسترده مالی این گروهها است. از همین رو، هدف نوشتار حاضر پاسخگویی به دو پرسش کلیدی است: نخست، منابع مالی گروه داعش و جبهه النصره از طریق چه کانالهای تأمین میشوند و دوم اینکه، منابع مالی چه نقش و تأثیری در ثبات و رشد گروه داعش و جبهه النصره ایفا میکند؟
کانالهای تأمین منابع مالی داعش
داعش یکی از ثروتمندترین سازمانهای تروریستی جهان میباشد. توان مالی بالای گروه نوسلفی داعش، حتی بالاتر از سازمان القاعده که داعش زمانی به عنوان شاخهای از آن سازمان تروریستی در عراق محسوب میشد، میباشد.
برخلاف سازمان القاعده که فقط از کمکهای دیگران تغذیه میکند، رهبران داعش استراتژی مالی نوینی را اتخاذ نمودهاند که مبتنی بر خودکفایی و عدم وابستگی به منابع مالی خارجی است. البته این امر به معنای آن نیست که داعش از پذیرش کمکهای برخی حامیان خارجی خود که میلیونها دلار به سازمانهای تروریستی فعال در سوریه کمک کردند، امتناع نماید. اما میزان این کمکها اخیراً کاهش پیدا کرده است.
به هر حال، داعش با دستیابی به منابع مالی متعدد توانسته است جایگزینهای مطمئن و قابل اعتمادی برای حمایتهای مالی بینالمللی فراهم کند که یکی از این منابع مالی، سرقت از بانکها میباشد. تروریستهای داعش پس از ورود به موصل و اشغال استان نینوا دست به غارت اموال بانکهای بزرگ این شهر زدند و حدود 430 میلیون دلار بهدست آوردند. این گروه به هنگام ورود به تکریت و فلوجه و 13 شهر دیگر نیز، داراییهای موجود در 62 بانک دولتی و خصوصی را به سرقت بردهاند.
فروش نفت از میادین مناطق تحت اشغال داعش در خاک سوریه و عراق نیز، منبع اصلی تحصیل درآمدهای داعش محسوب میشود. گروه تروریستی داعش چند سال است که بر منابع نفتی در شمال سوریه و برخی خطوط انتقال نفت در عراق سیطره یافته و به انتقال نفت از خلال مرزها به ترکیه اقدام میکند. بخش قابل توجهی از نفت مناطق تصرف شده در عراق و سوریه توسط تروریستهای داعش به قیمت مناسب به دلالان منطقهای فروخته شده و با کامیونهای نفتکش از طریق ترکیه وارد بازار میشود. ضمن اینکه گزارشگران میگویند که مهندسان نفتی ترکیه را در پالایشگاهها و مراکز تولید نفت جهت راهاندازی و استخراج نفت مشاهده کردهاند. در این میان، واسطههایی از ترکیه، سوریه و حکومت اقلیم کردستان از جمله خریداران این نفت هستند.
یکی دیگر از کانالهای تأمین منابع مالی داعش کشت و فروش مواد مخدر است. گروه داعش در کنار بهرهگیری از کشت مواد مخدر در افغانستان خود به تولید و کاشت مواد مخدر همچون تریاک و حشیش در برخی از مناطق همچون «حمام العلیل» و «محلبیه» در جنوب موصل پرداخته است. همزمان با کشت و فروش مواد مخدر، تمایل این گروه برای تولید مواد روانگردان همچون قرصهای کپتاگون نیز افزایش پیدا کرده است. چنانچه گروه داعش پس از یک ماه تسلط بر چندین کارخانه داروسازی در حلب، موسوم به کارخانههای داروسازی «آسیا» اقدام به تولید قرصهای مخدر از این کارخانهها کرده است که از جمله خطرناکترین و قویترین قرصهای مخدر مصنوعی بهشمار میرود. در حقیقت، درآمد بالای حاصل از تجارت مواد مخدر به گونهای است که نیروهای داعش را به تلاش برای یافتن بازارهایی در کشورهای اروپایی و آفریقایی ترغیب نموده است. بخش قابل توجهی از مواد مخدر قاچاق شده به اروپا از مرزهای سوریه و عراق منتقل میشود.
برخلاف سازمان القاعده که فقط از کمکهای دیگران تغذیه میکند، رهبران داعش استراتژی مالی نوینی را اتخاذ نمودهاند که مبتنی بر خودکفایی و عدم وابستگی به منابع مالی خارجی است.
از دیگر کانالهای تامین منابع مالی داعش فروش آثار باستانی میباشد. تروریستهای داعش با این ادعا که آثار باستانی مصداق شرک بتپرستی هستند دست به تخریب و چپاول آنها زدهاند. در همین راستا، داعش با تصرف بخشهایی از سوریه و عراق با همین انگیزه و تأمین هزینههای خود میپردازد. طبق گزارش گاردین، نیروهای داعش توانستند از طریق حفاریهایی که در سوریه بهدست آوردند، اشیای مهمی را تصاحب کنند که جزو میراث فرهنگی سوریه بود. این حفاریها بهخصوص در منطقه «النبوک» اطراف کوه قلمون در غرب دمشق صورت گرفت. قدمت برخی از این آثار به هشت هزارسال پیش میرسد و شاید بهای آنها در بازار آزاد به حدود 36 میلیون دلار برسد.
همچنین تعداد زیادی از افراد و شخصیتهای ثروتمند کشورهای عربی خلیج فارس منابع مالی گستردهای به گروههای تروریستی فعال در عراق و سوریه بهخصوص داعش پرداخت کردهاند. طبق گزارشی که توسط وزارت امور خارجه ایالاتمتحده انجام گرفته است از بین این افراد، 28 شخص از عربستان سعودی، 12 شخص از عراق، 5 نفر از کویت، و همچنین تعداد دیگری از کشورهای امارات متحده عربی، بحرین و قطر از داعش حمایت کردهاند.
باجگیری سیستماتیک از شرکتهای کوچک و کمپانیهای بزرگ، از جمله شرکتهای ساختمانسازی و حتی نمایندگان حکومت محلی نیز یک منبع دائمی تأمین مالی این گروه است. اخذ فدیه از روزنامهنگاران خارجی و غیرمسلمان، داراییهای حاصل از منابع کشاورزی، دریافت باج از قاچاق مواد، کمکهای مالی هواداران و گروههای خیریه مذهبی، دریافت پول از خانواده افراد گروگان گرفته شده، فروش زنان و کودکان به عنوان برده، فروش جسد و ... از جمله کانالهای تأمین منابع مالی داعش به شمار میروند.
کانالهای تأمین منابع مالی جبهه النصره
منابع بودجه جبهه النصره در ابتدای تأسیس به کمکهای مالی گروه دولت اسلامی عراق و درآمد حاصل از فروش محصولات اولیه و اساسی به شهروندان محدود میشد. اما با گسترش فعالیتهای این گروه در شهرهای مختلف سوریه و انجام فعالیتهای تروریستی از جمله بمبگذاری علیه نظامیان سوریه، سیل کمکهای خارجی به این گروه سرازیر شد.
گزارشهای منتشر شده حاکی از آن است که سلفیهای کویت، بزرگترین حامیان مالی گروه تروریستی جبهه النصره در سوریه هستند و از طریق شبکههای اجتماعی، تحت پوشش «مؤسسات خیریه» به این امر مبادرت میکنند.
در این میان یک مبلغ کویتی به نام «سعود فایز حویله» در مسجد «صباحیه» منامه، پایتخت بحرین کمک-های مردمی جمعآوری میکرد و با همکاری افراد دیگری مانند شافی عجمی، محمد عجمی، محمد جعیدیه، عبدالرحمن عبدالخالق و برخی افراد دیگر که بارها به سوریه سفر کردهاند، آنها را برای شورشیان مسلح در سوریه ارسال میکرد.
کمکهای مالی سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مانند کمک جمعیت بحرینی «الاصاله» به رهبری «عبدالحلیم مراد»، از جمله درآمدهای اصلی جبهه النصره به شمار میرود. عبدالحلیم مراد از طریق صفحه شخصی خود در توئیتر خواستار تداوم کمک به ملت سوریه و تجهیز مخالفان شده بود.
کشورهای عربستان سعودی و قطر از دیگر حامیان مالی جبهه النصره و تأمینکنندگان تسلیحاتی آنها به شمار میروند. جبهه النصره همچنین کمکهایی از ترکیه نیز به صورت عرضه گندم دریافت کرده است.
علیرغم وجود منابع مالی شبه دائمی جبهه النصره که از کمکهای مردمی یا تشکلهای جهادی سرازیر میشد به دلیل گستردگی اقدامات نظامی و خدماتی، این کمکها جزء کوچکی از هزینهها را شامل میشد؛ لذا جبهه النصره به صورت اساسی بر «غنائم» تکیه دارد. از همین رو جبهه النصره با همه گروههای معارض دیگر شرط کرده بود که در هر عملیات مشترک باید سهم او از غنائم داده شود. این مساله در مواجهه نظامی شمال سوریه توسط گروه شیخ سلیمان، لشکر فوج 46، خان طومان و... رخ داد و از همینرو بود که این گروه هرگز نگران ذخایر مالی خود نبود.
البته جبهه النصره میزان ثابتی از درآمد را در مناطق عملیاتی خویش از طریق کنترل فروش برخی از محصولات کلیدی مانند آرد، نان و سوخت تولید میکند. علاوه بر آن، جبهه النصره به ذخایر غلات در حلب دست یافت و صنایع حلب را حمایت کرد تا تُجاری که از ضربه دیدن کارشان میترسیدند در مقابل حمایت مالی بتوانند آن را ادامه دهند.
سامان دادن به اقداماتی از جمله خدمات اجتماعی همانند نظارت بر مؤسسات حمل و نقل عمومی در حلب و حاشیه آن از دیگر کانالهای تأمین منابع مالی جبهه النصره بهشمار میرود.
جبهه النصره همچنین در سالهای اول تأسیس خود بر برخی از چاههای نفت در منطقه شرقی سوریه مستولی شد و از آنها بهرهبرداری کرد؛ تسلط بر میدان نفتی «العمر» در دیرالزور ـ بزرگترین میدان نفتی سوریه ـ منبع مالی مهمی برای النصره به شمار میرفت. البته منابع نفتی اگر چه کانال درآمد مهمی را برای این سازمان فراهم میسازد؛ اما مسئولیتهای بزرگی را نیز در زمینه مدیریت میدان یا ورود به درگیری با سازمانهای دیگر همچون داعش، بر عهده آن خواهد گذاشت.
نقش منابع مالی در ثبات و گسترش داعش و جبهه النصره
یکی از دلایل افزایش جایگاه گروههای نوسلفی حاضر در سوریه بهویژه داعش و جبهه النصره، حمایت آسان و دستیافتنی مالی از سوی دولتهای منطقهای و فرامنطقهای است. امروزه گروههای نوسلفی حاضر در سوریه از کمک مالی دولتهای عربستان سعودی، قطر، ترکیه و برخی کشورهای خلیج فارس بهره میبرند. علاوه بر دولتهای منطقهای سازمانهای غیردولتی و مؤسسات اسلامی نظیر سازمانهای کمککننده اسلامی، خانوادههای تجار سوری و ... از حامیان مالی گروههای جهادی بهشمار میروند.
پیرامون نقش و اهمیت منابع مالی در شکلگیری گروههای اسلامی رادیکال میتوان به افزایش کارایی گروههای مسلح از طریق تجهیز تسلیحات و دیگر امکانات معیشتی، نقش منابع مالی در تشکیل ائتلافها بین گروههای مختلف کوچک، نقش منابع مالی در تأمین وسایل و تجهیزات برای ادامه درگیری و نقش پول در جذب نیرو اشاره کرد.
در مورد منبع مالی داعش و جبهه النصره که به عنوان یک عنصر اساسی در اداره جنگ میتواند نقش بسیار مهمی را در چند محور داشته باشد، میتوان به پرداخت حقوق نظامیان و هزینههای لجستیکی جنگ از جمله، تهیه مواد غذایی، پوشاک، مکان استراحت و همچنین هزینههای سنگین خرید تسلیحات نظامی که بخش بزرگی از هزینههای این گروهها را به خود اختصاص میدهد، اشاره کرد.
در همین راستا میتوان گفت که یکی از نقاط قوت داعش و جبهه النصره توان مالی و اقتصادی آنها است که با تکیه بر آن، به جذب بسیاری از جوانان بیکار و نیازمند از کشورهای مختلف اقدام کنند و به تقویت زیرساختهای خود بپردازند.
همانگونه که ذکر شد منابع مالی نقش مهمی در کارایی، ثبات و گسترش فعالیتهای گروههای تروریستی ایفا میکند. از همینرو برای مقابله و تضعیف گروههای تروریستی در منطقه باید کانالهای تأمین منابع مالی آنها را مسدود کرد. به تعبیر دیگر، یکی از راههای تضعیف و نابودی گروههای تروریستی منطقه از جمله داعش و جبهه النصره، قطع نمودن شریانهای مالی این گروهها است؛ امری که نیازمند هماهنگی، اتحاد و همکاری سایر بازیگران منطقهای و بینالمللی است.
منبع :موسسه ابرار معاصر تهران