کتاب «آخرین باری که زود رسید» به مرور زندگی شهید حسن طاهرنژاد به قلم لیلا خجسته راد میپردازد. در این کتاب از زبان مادر، خواهر، همسر و برخی اقوام و دوستان این شهید فرازهایی از زندگی وی روایت شده است. در انتهاب کتاب نیز وصیت نامه این شهید درج شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: قبل از رفتن یک شب همهمان را دعوت کرد خانه خودشان. وقت برگشت، مادر نشست لب باغچه و دستی کشید به گلهای خشک توی آن:
حسن جان ببین گلهای خونه همه پژمرده شدن، یه مقدار تهران بمون و به ما، زندگی و بچههات برس.
حسن آمد نشست کنارش و با اطمینان گفت: مادر خدای بچههام و شما بزرگه. بعد رفت توی کوچه و خودش را به پدر رساند:
بابا ایندفعه اگه من برم دیگه برگشتی در کار نیست، اگه شهید شدم، دنبال جنازه من نیایید. جنازمو براتون میآرن...
این کتاب در ۱۵۰ صفحه و با قیمت ۹۵۰۰ تومان منتشر شده است.
کتاب «بچهها دیرتون نشه» نیز به زندگی شهید مهدی رضایی مجد به قلم سید میثم موسویان میپردازد و در آن نیز نویسنده از زبان مادر؛ پدر، خواهران و برادران و برخی اقوام و نیز دوستان و مربیان این شهید به شرح فرازهایی از زندگی وی پرداخته شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
یک شب که از در آمدی تو، گفتی «مادر برات آزادیمو از خدا گرفتم. فردا میرم جبهه». گفتم: «مگه نگفتی نمیرم». گفتی: «نه. بچهها خیلی دارن اذیت میشن، شلمچه خیلی شلوغه. داییم هم که شهید شده، پس من جاش میرم.» گفتم: مادر چقدر میمانی؟
تمامش بستگی داشت به عملیات کربلای پنج. پیروزی یا شکست. فکر اینکه که میروی، من را به هم میریخت. احساساتم پیچیده بود. یک احساس آغشته به شرمساری. انگار که هنوز نوزادی باشی. میترسیدم آنجا چشمت بزنند.
این کتاب در ۱۲۰ صفحه و با قیمت ۸۵۰۰ تومان منتشر شده است.