بین همه جمعیت چهره مرد میانسالی که روی ویلچر نشسته بیش از سایرین نظرها را به خود جلب می کند. پسر جوانی که به لحاظ ظاهری تشابه بسیاری با مرد دارد کنار ویلچر ایستاده و چشمش به سمت درهای سالن است. از موهای جو گندمی مرد میانسال می توان حدس زد که در سالهای جنگ نوجوان پانزده، شانزده ساله ای بوده و امروز که دلش برای روزهای مبارزه اش تنگ شده با پسرش برای تماشای بادیگارد حاتمی کیا راهی سینما شده است.
نامش عباس است و پنج سالی از عمرش را صرف مبارزه با دشمن بعثی کرده، با لبخندی آرامش بخش بر لب می گوید: فیلم هایی که حاتمی کیا می سازد معمولا حرف های زیادی برای گفتن دارد، درد ما بسیجی های قدیمی را خوب می تواند به تصویر بکشد، قبلا فیلم هایش را دیدم، وقتی شنیدم فیلم جدیدی ساخته به پسرم گفتم مرا با خودش به سینما بیاورد، بالاخره ما هم دل داریم و دلمان می خواهد گاهی به سینما بیاییم، این بار که شنیدم آقای حاتمی کیا فیلم ساخته خوشحال شدم و با ذوق بیشتری آمده ام
زوج جوانی که برای دیدن فیلم به سینما آمده اند نیز در خصوص دلیل به سینما آمدنشان می گویند: کمتر پیش می آید به سینما بیاییم، اما تعریف بادیگارد را زیاد شنیده ایم؛ تعطیلات نوروز هم فرصت خوبی برایمان ایجاد کرد که با هم به تماشای این فیلم بنشینیم، امیدواریم ارزش دیدن داشته باشد!
درهای سالن باز می شود و جمعیت اندک اندک روی صندلی ها جا می گیرند، جز در معدود بخش هایی از فیلم سالن در سکوت فرو رفته و همه حواسها جمع رخدادهای فیلم است، بازی عمیق و داستان فیلم جمعیت را ترغیب کرده تا آخرین لحظه برای دین فیلم روی صندلی ها بنشینند.
در دقایق پایانی بادیگارد اشک ریختن بخشی از جمعیت به خوبی احساس می شد و تاثیرگذاری فیلم تا حدی بود که در پایان جمعیت مردمی ایستادند و با تشویق ممتد خود این اثر را تحسین کردند.
وجیهه 23 ساله که فارغ التحصیل رشته ارتباطات است و با دوستان خود به سینما آمده پس از مشاهده فیلم می گوید: حقیقتا من متوجه جهت گیری کارگردان در فیلم نشدم، احساس من این بود که حاتمی کیا به دنبال جلب رضایت دو جناح سیاسی در کشور است.
او می افزاید: به طور مثال در صحنه انتقال مهمانان خارجی و دوره کردن خودرو این هیئت که گویا از اعضای تیم مذاکره کننده هستند، توسط عده ای موتور سوار با پلاکاردها؛ من به عنوان مخاطب متوجه نشدم بالاخره این کار موتورسوارها که نماد گروه خاصی در جامعه هستند توسط حاتمی کیا تایید شده و یا سعی در رد آن دارد.
وجیهه می گوید: به نظر من فیلم زیاد حرف خاصی برای گفتن نداشت، بعضی فیلما آدمها را به فکر فرو می برند اما این فیلم نتوانست من را به فکر ببرد، الان که از سالن بیرون آمده ام حس می کنم فقط برای ساعتی فیلمی دیده ام و چیز زیادی به من افزوده نشده است.
او تصریح می کند: بادیگارد برای من تصویری مثل بقیه بادیگاردها داشت به عنوان یک شغل در فیلم به او نگاه کردم و مفهوم بالاتر از این را نتوانستم برداشت کنم، در این مقایسه شخصیت اصلی را مثل بقیه بادیگاردها می دیدم و تفاوت زیادی با بقیه نداشت برای همین نمی توانم بگویم فیلم خاص و خوبی بود. اما به نظرم ارزش این را داشت که بروم سینما و فیلم را تماشا کنم به این دلیل که به موضوعی در جامعه پرداخته که کمتر دیده شده است.
علی 27 ساله نیز در خصوص بادیگارد می گوید: غم انگیز بود، بادیگارد نمونه آدمی است که تاریخ مصرفش گذشته و از کار به کنار گذاشته می شود، به نظر من این فیلم ارزش دیدن را داشت و بابت هزینه ای که پرداخت کردم پشیمان نیستم.
رسول جوان 26 ساله ای است که پس از دین فیلم اذعان می کند: پیش از این بادیگاردها در نظام ما دیده نشده بودند در حالی که نقش آنها بسیار حساس و با اهمیت است، این فیلم از این حیث که به چنین موضوع جدیدی پرداخته بود قابل تحسین است.
وی با بیان این که این فیلم از طرف دیگر می خواست نشان دهد ممکن است برخی افراد در نظام نسبت به مواضع و عقاید خود در ابتدای انقلاب دچار ضعف شده باشند گفت: کارگردان از سوی دیگر به دنبال نگاه جدیدی برای حفظ نظام است و نظرها را از حفاظت شخصیت های سیاسی و سالخورده در نظام به سمت حفاظت از نخبگان و جوانان معطوف می کند، در واقع حفظ نظام را منوط به حفظ جان نخبگان می داند.
رسول مدعی است: احساس و برداشت من از فیلم این بود که در مجموعه دخیل در نظام گاهی حق افراد ادا نمی شود، بادیگارد مصداق فردی است که حقش را از نظام نمی گیرد و در نهایت اثبات حقانیتش با شهادتش به دیگران نشان داده می شود.
احسان دانشجوی سال آخر مهندسی عمران درباره فیلم اظهار می کند: پرویز پرستویی بازی خیره کننده ای داشت، به طوری که می توانست با قدرت خود در ایفای نقش بسیاری از نقاط ضعف را بپوشاند، پرستویی به خوبی توانست نقش بازمانده ای از دوران جنگ تحمیلی را ایفا کند که باز هم حق و حقوقش داده نشده اما پایبندی او به آرمانهایش در نهایت به شهادتش منتهی می شود.
آنچه از نظر مخاطبان این فیلم سینمایی به دست می آيد حاکی از وجود رضایتی عمومی است و این رضايت که به تشویق دیگران برای دیدن فیلم منتهی می شود نوید فروش روز افزون فیلم در روزهای آينده را به سازندگان آن می دهد.