منصور نظری، شاعر متعهد کشورمان، قطعه شعری را با عنوان «تکاوران فاطمی» تقدیم به محسن قطاسلو ، مجتبی ذوالفقار نسب و مجتبی یداللهی اولین شهیدای مدافع حرم از تکاوران ارتش همیشه سر افراز جمهوری اسلامی ایران کرده

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، منصور نظری، شاعر متعهد کشورمان، قطعه شعری را با عنوان «تکاوران فاطمی» تقدیم به محسن قطاسلو ، مجتبی ذوالفقار نسب و مجتبی یداللهی  اولین شهیدای مدافع حرم از تکاوران ارتش همیشه سر افراز جمهوری اسلامی ایران کرده که متن آن را می خوانیم.

ببر بیان کرده چو رستم به تن / ارتشی‌ام، حافظ خاک وطن
تخمۀِ زالم، پسر گیو و طوس / خاک ره فاطمه را داده بوس

تیغ دو دم همچو علی در کَفم / مست و پریشان ز شعف چون دفم
دل به علمداریِ عباس خوش /  گِرد حرم آمده‌ام هاله وُش

تشنه‌لب بادۀِ حُسن القضا  / شهره به عشقِ علیِ مرتضی
وارث میراث تهمتن منم  / پنجۀِ در پنجۀِ دیو افکنم

شیعۀِ حیدر و علمدارِ عشق /  میر مدافع به حرم در دمشق
آینه‌دارِ رخ حیدر به فَرّ /   جامۀِ رزم علوی کرده بَر

سَدِّ ره خصم وطن همچو کوه / حیدری‌ام، شیعۀِ رستم شکوه
رخت علمداری زینب به تن / جان و تنم کرده فدای وطن

عاشق زینب ، مه عباس رو /  میر حرم، محسن قطاسلو
  بُرده نسب ها زِعلی، ذوالفقار /  دل به یدالهی زینب سپار

بوسه زن خاک درِ فاطمه  / عاشق جانبازی بر فاطمه
 من قمرم، آینه عباس را  /   منتقم سیلیِ بر یاس‌ها 

لرزه برانداز تنِ دشمنم /  آینۀِ رستم دستان منم
کرده سیاوش گذر از آتشم  /  شیرِ کمانگیر وطن، آرشم

کوفته دشمن به گِران گرزها  / هالکِ ضحاک، به البرزها
عاشقیِ فاطمه در تاروپود / خصم قسم‌خوردۀ آل سعود

عاشق این خاک و دیار کهن / لاله رخ و غرقه‌به‌خون پاره تن
بر تن من پرچم ایران کفن /  خاک وطن سرمۀِ چشمان من

تا که نِگه بد نکند میهنم  / سینه سپر کرده به اهریمنم
سینه سپر کرده به ایران زعشق  /  حافظ بر مرزِ وطن در دمشق

گر به حلب راه نبندم بر او /  پای نهد خاکِ وطن را عدو
های حقیرانِ قجرگونه پست /  گشتۀِ از بادۀِ برجام مست

کَر شده‌ها وقت فراخوان عشق / کوفه نشینانِ به جنگ دمشق
کَردۀِ از فتنه علی جان به لب / مرزِ وطن هست دمشق و حلب

عهد گلستان چو قجر بسته‌ها  /  وقت بلا زاویه بنشسته‌ها
نامه پس از نامه ولی داده‌ها /  وقت بلا کرده ولی را رها

کوفه نشینان اسیرِ هراس /  فتنه گرانِ به ولی از خواص
نشئۀِ از بادۀِ برجام ها /  ای به دُلار آمده آرام‌ها

قوم سعودی شده اربابشان  /  گر نشود سد به حلب راهشان
دیو و ددانی که همه داعشند  /  لشکر کین جانب ایران کشند

های حقیران مذلت نشین  /  دشمن ایران به حلب درکمین
کوفه نشینان ز غیرت بری /  فتنۀِ تان را کنم افشاگری

قوم تجاوزگر ناموس‌ها  /  حادثه‌ها بسته به قرپوس ها
نیست شما را ز چه این جان‌ستان / شرم تجاوز به نوامیستان 

داعش و هتاکی ناموس تان /   هست پذیرنده به قاموس تان؟!
غفلت اگر لحظه کنیم از عدو /  مام وطن را ببر د او گلو

گر که نبندیم بر او ره به شام /  مردم ایران کند او قتل‌عام
جانب ایران بکشد او سپاه  /  قُلزم خون افکند از کین به راه

های خیانتگرِ میهن فروش   /  این‌همه بر یاریِ داعش مکوش
ای زِ خُم فتنه قدح گیر ما  /  طعنه مزن این‌همه بر پیر ما 

داعش اگر فتح دمشق آورد  /  حمله به ایران پس‌ازآن می‌برد
مهلت ایران به فواحش دریغ  /  مام وطن، حملۀِ داعش، دریغ

ما سر این مارِ شده اژدها  /  در حلب آریم به سرنیزه‌ها
آلِ سعودِ همگی خار و خس  /  آرزویی کرده پلید و عبث

لشکر کین جانب ایران کشد  /   تا که به خون خاک شهیدان کشد
بوی بلا بشنو از این شعر ناب  /  آل همه نشئۀ نوشِ شراب

گوش کن ای کرده ز فکر عبث  /  حمله به خاک وطنم را جرس
گر که به راه افکنی ای بوالهوس  /  جانب سیمرغ، سپاهِ مگس

کرده از آن لشکر ایران هوس  /  بازنگردد به خدا زنده کَس
قوم قمر در کف او ذوالفقار /  لشکریانِ تو کند تار و مار

زان سپس آید به دیار حجاز  /  تا که بگیرد ز کفت مکه باز
منتظرانیم به صبحِ ظهور /  تا برسد ماهِ علمدارِ نور

بیرق سبز علوی را به دست  / از شط خون کرده گذر مستِ مست
همره با نرگسِ یاس کبود  /  مکه بگیریم از آل سعود

شیعه دل‌آشوبِ یمن تا دمشق  /  دیده به در دوخته بر راه عشق
ساغر خون‌رنگ دعا را به دست  /   منتظر آمدن مهدی است  

تا که بگیرد ز سعودی حرم /  بیرق حق را بکند او علم
به امیدظهور حضرت یار ...
24 فروردین 1395 – منصور نظری