کد خبر 556934
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۴

باید به گونه ای همسر انتخاب کرد که با یکدیگر همشأن و متناسب و به اصطلاح کُفْو باشند و به زبان ساده تر با یکدیگر جور درآیند اگر این شرط تأمین شود و این هماهنگی و تناسب تحقیق یابد، مشکلات قابل حل است.

به گزارش مشرق، برخی از پرتعدادترین سؤالاتی که توسط مردم از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی پرسیده می شود را برای آگاهی مخاطبان ارائه می کند که امیدواریم مورد توجه قرار گیرد.

جوانی که نمی‌تواند ازدواج کند، چگونه خود را از خطرات دور سازد؟ آیا دیر ازدواج کردن گناه نیست؟
مطمئناً غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که خداوند آن را در وجود وی قرار داده و اهداف و مصالح خاصی نیز بر آن مترتب است. به خاطر وجود همین غریزه نیرومند است که انسان گرایش به جنس مخالف می یابد و با همه مشکلاتی که وجود دارد یا تصور می شود، به ازدواج روی می آورند و حاضرند بسیاری از سختی ها و مشکلات را به خاطر آن تحمّل کنند یا برخود هموار نمایند و از بسیاری از خواسته های خود یا خودخواهی ها بکاهند. در توضیح المسائل آمده: اگر کسی به جهت زن نداشتن به گناه می افتد، بر او واجب است ازدواج کند.

در بسیاری مواقع عدم امکان ازدواج، مشکل بودن آن از طرف خودمان است، یعنی دختران یا پسرانی که می خواهند ازدواج کنند، سخت گیری های بی موردی دارند که با توجه به اهمیت این مسئله باید تعدیل شده و آرزوها و خواسته ها را کمتر نمایند. بعضی از مشکلات مربوط به فرهنگ جامعه است یا از طرف پدر و مادر و خواسته های غیر منطقی که دارند، تحمیل می شود و یا به نوعی در ذهن اشخاص القا می شود که رفع این مسائل نیز نیاز به تلاش جوانان دارد تا زمینه های مناسب و مساعد را آماده سازند.

در هر حال جوانان هستند که باید برای خود چاره ای بیندیشند که آیا خویش را تسلیم گناه با همه عواقب و دور شدن از رحمت الهی کنند، یا این که زمینه و شرایط ازدواج را فراهم آورندو یا اگر در مدتی که این زمینه فراهم نیست، عفت و پاکدامنی را پیشه سازند، در عین حال که به فکر ایجاد زمینه و آمادگی هستند. پیامبر اسلام فرمود: "از گروه جوانان، هر یک از شما که قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام کند، زیرا بهترین وسیله است که چشم را از نگاه های آلوده و عورت را از بی عفتی محافظت می کند".(۱)

در عین حال قرآن مجید راه مقابله با طغیان غریزه جنسی را در صورت فراهم نبودن زمینه ازدواج، عفت پیشگی و یا خویشتن داری در امور جنسی می داند و می فرماید: "آن ها که وسیله ازدواج ندارند، باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بی نیاز کند".(۲) البته این امر، نیاز به مقاومت دارد که در روایات به عنوان جهاد اکبر مطرح شده است.

تسهیل کنترل غریزه جنسی در گرو اموری است:
۱ـ طرد افکار شیطانی: مشکل ترین مرحله رویارویی با انحراف جنسی، سالم سازی اندیشه و پرهیز از افکار شهوی است. امام علی(ع) می فرماید: "کسی که در اطراف گناه بسیار بیندیشد، سرانجام به آن کشیده خواهد شد".(۳)
۲ـ پر کردن اوقات فراغت با مطالعه، تفریح، مسافرت و غیره.
۳ـ کنترل چشم: نگاه راهبر دل و دام شیطان و بذر شهوت است. برای مهار غریزه جنسی باید از دیدن آن چه که میل جنسی را تحریک می کند خودداری کرد. امام علی(ع) می فرماید: "بهترین عامل رو گردانی از شهوات، فروبستن چشم ها است".(۴)
۴ـ عدم آمیختگی زن و مرد: همنشینی زن و مرد و همسخن شدن و خلوت کردن با یکدیگر زمینه لغزش را فراهم می کند.
۵ـ کم خوری: یکی دیگر از راه های کنترل غریزه جنسی، دوری از پرخوری است. از این رو در روایات اسلامی از روزه داری به عنوان عامل تعدیل غریزة جنسی یاد شده است.
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: "ای جوانان، هر یک از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج کند و اگر قدرت ندارد روزه بگیرد، زیرا روزه گرفتن برای کنترل شهوت مفید است".(۵)
۶ـ یکی از راه های آرام کردن طوفان غریزه جنسی در انسان، ورزش و فعالیت بدنی است، زیرا ورزش مقدار فراوانی از انرژی های بدنی و فکری انسان را به خود اختصاص می دهد و از مسایل دیگر کم می کند.
۷ـ آخرت گرایی: توجه به پاداش اخروی دربارة کسانی که دامن خود را از گناه پاک داشته اند. امام علی(ع) می فرماید: "کسی که به بهشت علاقه دارد، خواهش های نفس و شهوات را فراموش کند".(۶)
۸ـ یاد مرگ: رسول خدا(ص) اصحاب خود را درباره مرگ بسیار سفارش می کرد و می فرمود: "زیاد مرگ را یاد کنید، زیرا یاد مرگ شکننده لذات نفسانی و مانع میان تو و شهوات است".(۷)
علاوه برآنچه گفته شد باید این امور را رعایت کند:
۱- خود را از محیطها و موقعیتهای تحریک آمیز دور نگه دارد و از خلوت گزینی اجتناب ورزد؛
۲- از پوشیدن لباسهای تنگ و چسبنده خودداری ورزیده و از تماس و لمس نمودن اعضای بدن خود یادیگران شدیداً دوری گزیند؛
۳- از نگاه به نامحرم و چشم چرانی خودداری ورزد؛
۴- تخیلات و تفکرات خود را کنترل کند و بداند هر آن چه به ذهن و اندیشه اش می گذرد، خداوند به آن آگاه است و در این زمینه مسئولیت دارد و باید تنها به عقل و قوانین شرعی که تأیید می کنند بیندیشد تا رستگار شودزیرا تخیّلات و تصوّر درباره مسایل جنسی و شهوت آلود منجر به تحریک های مداوم گردیده و نیروی حیات رااز بین برده و انسان را از مسائل حقیقی و واقعی زندگی باز می دارد؛
۵- با توجه به اینکه دوران جوانی، دوران پر شور و حساس عمر به حساب می آید، شایسته است که جوان با برنامه ریزی دقیق برای اوقات شبانه روزی به یاری کار و تلاش مداوم در زمینه های تحصیلی و علمی و مطالعاتی و کارهای ذوقی و تفریحی حداقل زمان لازم را به خوابیدن اختصاص دهد و زمانی به بستر رود که خواب بر او مستولی شده و زود به خواب رود؛
۶ -با اشتغال به مطالعه کتب سودمند و مراجعه به کتابخانه ها در اوقات فراغت، زمینه موفقیت تحصیلی آینده خود را فراهم سازد؛
۷- در تیم ها و گروه های ورزشی شرکت فعال داشته باشد و نیز در فعالیت های تربیتی، فرهنگی و مذهبی شرکت کنید؛ زیرا این اشتغالات در افزایش ایمان و توفیق در ترک معاصی به وی کمک می کند.
فعالیتهای سالم و جهت دار سودمند، مقدار فراوانی از انرژی های جوان را به خود اختصاص می دهد و از تحریکهای جنسی و شهوت انگیز جلوگیری می نماید، چرا که مبتلایان به این عادت زشت، بیشتر میل به گوشه گیری دارند. شرکت در فعالیت های تربیتی و اجتماعی و گروه های قرآن در مساجد و کتاب خانه ها وتماس با افراد مؤمن و پاک در تقویت روحیه و ایمان این گونه جوانان بسیار مؤثر است؛
۸- رفت و آمد با دوستان خوب و مؤمن، نماز اول وقت، نماز با جماعت، پرهیز از دوستان و رفقای بی بند وبار و منحرف؛
۹ -قبل از خوابیدن وضو بگیرد و سوره های قل اعوذ و آیة الکرسی را بخواند؛
۱۰- اگر می تواند هفته ای یک یا دو روز را روزه بگیرد؛
۱۱- در برنامه غذایی خود دقت کند و از مداومت در مصرف بعضی از خوردنی های محرک و مقوّی وشهوت برانگیز خودداری کند؛
۱۲- تمایل ها و افکار خود را از توجه به خویشتن به سوی ازدواج و زندگی آینده معطوف سازد و بداند که دیر یا زود ازدواج می کند و باید آمادگی کامل داشته باشد؛
۱۳- همواره با ذکر و یاد خدا اُنس و الفت داشته باشد. خداوند در آیه ۲۸سوره رعد می فرماید: آگاه باشیدکه تنها با یاد خدا قلب ها آرامش می یابد و هر کس از یاد خدا فاصله بگیرد زندگانی بر او سخت و دشوار خواهدشد. (۸)

پی‌نوشت‌ها:
۱. مکارم الاخلاق، ص ۱۰۰.
۲. نور (۲۴) آیه ۳۳.
۳. غررالحکم، ج ۵، ص ۳۲۱.
۴. همان، ج ۶، ص ۱۶۴.
۵. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.
انتخاب یک شوهر چه شرایطی دارد؟
چون موقع ازدواج نزدیک می شود، باید معیار انتخاب همسر را بدانیم تا آگاهانه و صحیح باشد. خلاصه این بحث به این منتهی خواهد شد که باید به گونه ای همسر انتخاب کرد که با یکدیگر (همشأن) و (متناسب) و به اصطلاح (کُفْو) باشند و به زبان ساده تر (با یکدیگر جور درآیند). اگر این شرط تأمین شود و این هماهنگی و تناسب تحقیق یابد، امور و مشکلات قابل حل است.
به جرأت می توان گفت بیشترین مشکلاتی که در زندگی خانوادگی به وجود می آید، به خاطر این است که دخترو پسر به خطا رفته و همسر متناسب خود را انتخاب نکرده اند. چه بسیار همسرانی که به خاطر (هم سنخ نبودن) و (عدم تناسب) به تباهی و بدبختی کشیده شده اند. بسیاری ازمشکلات و اختلافاتی که در زندگی مشترک به وجود می آید، ریشه در انتخاب غلط همسر دارد.
جوانی چه پسر و چه دختر باید فکر کند و نگوید: "فعلاً ازدواج می کنیم. اگر در آینده نتوانستیم باهم زندگی کنیم، با طلاق از هم جدا می شویم"، بلکه فکر کند: "من می خواهم همسری برگزینم که یک عمر در کنار اوسعادتمندانه زندگی کنم".
نکته بسیار مهم در ازدواج، (دقّت) در انتخاب و (سهولت) در ازداج باید باشد. حال به معیارها و ملاک ها وخصوصیاتی که در انتخاب همسر باید مورد دقّت قرار گیرد و روی آنها باید حساس بود، توجه می کنیم:
۱- تدیّن و دینداری به معنای واقعی : این مسئله یکی از ارکان مهم در انتخاب همسر است.
پای بندی کامل به اسلام و آن را با جان و دل پذیرفتن و به آن عمل کردن، از جمله شرایط مهم دو جوان است که می خواهند ازدواج کنند. اگر یکی دیندار و دیگری بی دین یا بی توجه به مسائل دینی باشد، زندگی آن دو مقرون باخوشبختی نخواهد بود. انسان دیندار هرگز نمی تواند با همسر بی دین کنار بیاید، چون نقص بی دینی و لا ابالی گری هرگز قابل عفو و اغماض نیست.
در دستورهای اسلامی به این مسئله بسیار توجه شده است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: "علیک بذات الدین؛ (۱) بر تو باد که همسر دیندار بگیری".
باز در مورد دیگری فرمود: "هر کس با زنی به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش رها می کند وکسی که به خاطر زیباییش با او ازدواج کند، در او امور ناخوشایند خواهد دید و کسی که به خاطر دین و ایمانش با اوازدواج کند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد".(۲)
۲- اخلاق نیکو نیز از ویژگی هایی است که باید در انتخاب همسر به آن توجه خاص کرد. البته منظور از اخلاق نیکو تنها خنده رویی و خوش خلقی نیست، بلکه صفات و اخلاق پسندیده در نظر عقل و شرع می باشد.
پیامبر(ص) در این مورد فرمود: "اذا جاءکم من ترضَوْن خُلْقَه و دینه فزّوجوه و ان لا تفعلوا تکن فتنةٌ فی الارض و فسادٌ کبیر؛ (۳) با کسی که اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج کنید و اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد".
حسین بن بشار طی نامه ای به امام رضا(ع) نوشت: خواستگاری برای دخترم آمده که بد اخلاق است.
آیا دخترم را به او بدهم؟ امام (ع) در جوابش نوشت: اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده. (۴)
نمونه های اخلاق خوب، خوش زبانی و خوش خُلقی و حق پذیری و لجاجت نکردن و تواضع و راستگویی و وقار و سنگینی و بردباری و صبر و حُسن ظنّ و با محبت و با عاطفه بودن و مؤدّب بودن و وفاداری و قناعت و از این قبیل صفات است.
۳- شرافت خانوادگی: در ازدواج نه تنها می خواهند دو نفر (پسر و دختر) با هم زندگی می کنند، بلکه در حقیقت دو خانواده با هم ارتباط پیدامی کنند. این نکته بسیار مهمی است که در روایات بدان تصریح شده است.
پیامبر(ص) فرمود: "تزوّجوا فی الحجر الصالح فانّ العرق دسّاس؛ (۵) در دامن و خانواده شایسته، ازدواج کنید، زیرا نطفه (ژن ها) تأثیر می گذارند".
۴- عقل از شرایط اساسی طرفین در ازدواج است. عقل همانند نورافکنی است که جاده زندگی را روشن می کند و شیب و فرازها را مشخص می کند تا انسان در برابر آنها تصمیم مناسبی بگیرد.
زن و شوهر، برای اداره صحیح و تربیت فرزندانی شایسته باید به نیروی عقل و فهم مجهّز باشند. در این جا عقل به معنای زیرکی و توانایی اداره خانواده است. زوجی را که انتخاب می کنید، باید فرد باهوش و زیرک و عاقل وخوش فهم باشد.
۵- سلامتی جسمی و روحی. بعضی از بیماری های جسمی و روانی غیر قابل درمان که تحمل آن برای همسرسخت است.
توجه نکردن به این مسئله ممکن است لطمه های سنگینی به زندگی بزند.
۶- زیبایی یکی از امتیازاتی است که در شیرینی ازدواج و سعادت زندگی زناشویی تأثیر بسزایی دارد. زیبایی یک معیار و اندازه معیّن و استاندارد ندارد که بشود افراد را با آن سنجید، بلکه به سلیقه افراد بستگی دارد؛ حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت. اگر انسانی قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را براو تلخ نماید. زیبایی همسر در حفظ و تقویت عفّت و ایمان همسرش تأثیر دارد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هنگامی که می خواهید ازدواج کنید، همان گونه که در زیبایی صورت تحقیق می کنید، اززیبایی موی او نیز تحقیق کنید. همین طور آراستگی و زیبایی مرد بر عفّت زن می افزاید.
۷- همتایی و سنخیّت و تناسب در زوجین که به آن (کفو) می گویند و پیشتر به آن پرداختیم. تناسب بین زوجین در تمامی جوانب هر چه بیشتر باشد، زندگی بین آن دو زیباتر و سالم تر خواهد بود.
تناسب در علم و سواد و شرافت خانوادگی و دین و ایمان اخلاق و فرهنگ اجتماعی، هر چه اختلاف وناهماهنگی کمتر باشد و تناسب و کفائت بیشتر باشد، موفقیت در زندگی بیشتر است.
تذکر: وجود همه شرایط در یک فرد شاید بسیار نادر و کم باشد. گرچه در انتخاب همسر مراعات جوانب مذکورخوب و لازم است، اما شاید دقت و وسوسه زیاد در این مسائل گاهی به صلاح نباشد. بنابراین با تحقیق و دقت درموارد مذکور اگر خواستگاری به سراغ شما آمد، هر چه زودتر ازدواج کنید که دیر شدن در این امر و دقت و وسوسه زیاد، عواقب ناخوشایندی دارد.
پی‌نوشت‌ها:
۱.وسائل الشیعه، ج ۱۴ ص ۳۰.
۲.همان، ص ۵۱.
۳.همان، ص ۵۱.
۴.بحارالانوار، ج ۱۰۰ ص ۲۳۵.
۵.علی اکبر مظاهری، جوانان، و انتخاب همسر، ص ۱۱۵ به نقل از مکارم الاخلاق.
*چرا ازدواج در اسلام به رغم شهوی بودن مقدس می‌باشد؟
اولاً: باید بدانیم که خداوند در دنیا نعمت هایی برای انسان ها قرار داده و آنها را برای انسان ها پاکیزه و حلال قرار داده تا استفاده نمایند. خداوند هر آنچه را که موجب لذت انسان می شود، منع نکرده و انسان را از آن بازنداشته است. همان گونه که در قرآن فرموده است : "قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق... ق. " (۱)بگو (ای پیامبر) چه کسی زیبایی ها و (لذت های دنیا) را که خداوند برای بندگان خود قرار داده و روزی پاک و طیب را حرام کرده است. بگو آن برای کسانی است که مومن هستند.
پس اولاً نباید نسبت به هر چیزی که موجب لذت انسان می شود، دیدگاه منفی داشت، همان گونه که خوردن موجب لذت انسان می شود (شهوت شکم)، اما برای حفظ و سلامتی انسان حتی گاهی واجب و لازم می شود.
ثانیاً: اگر اسلام به ازدواج اهمیت قائل شده است به خاطر جنبه شهوی آن نیست، بلکه به دلیل نتایج ارزش مندی است که در پرتو آن به دست می آید.
ازدواج تنها برای ارضای غریزه جنسی نیست بلکه علاوه بر آن، ‌جنبه معنوی و سلامت روحی و روانی نیز دارد. ازدواج برای تولید انسان های پاک و بقای نوع، اتخاذ انیس و مونس و شریک و مشاور در زندگی است. ازدواج برای تکمیل معنویت و یاری برای رسیدن به اهداف عالی است. ازدواج برای تحکیم پیوند ها و پیمان های اجتماعی است که این جهت ها باید مورد توجه قرار گیرد، ‌ هر چند ارضای غریزه جنسی نیز اگر به انگیزه الهی انجام گیرد، ثواب اخروی دارد و باعث می شود که مرد و زن به گناه نیفتند و یا بر اثر فشار غریزه جنسی گرفتار عقده و ناراحتی روحی نشوند.
از نظر اسلام اهداف اساسی ازدواج عبارتند از:
۱ - رسیدن به آرامش:
در نظام الهی و فرهنگ قرآنی، هدف اصلی از ازدواج رسیدن به آرامش روان و آسایش خاطر، پیمودن طریق رشد، دستیابی به کمال انسانی و نزدیکی به ذات حق است.
تردیدی نیست که از تنهایی به درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشکیل دادن، ارضای کشش‌های نفسانی و غرایز طبیعی و فرزند آوری از نتایج قهری ازدواج، نیز از مهم‌ترین عوامل مؤثر در آرامش روان، آسایش فکر و جان و احساس رضامندی درونی است. (۲)
قرآن کریم در معرفی فلسفه ازدواج می‌فرماید: "و یکی (دیگر) از نشانه های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آن‌ها آرامش پیدا کنید"(۳) خداوند در این آیه و آیه ۱۸۹ اعراف، ضمن آن که حقیقت زن و مرد را یک گوهر دانسته و هیچ امتیازی از لحاظ مبدأ آفرینش بین آن‌ها قایل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفی کرده است.
۲ - بقای نسل:
یکی از اهداف جانبی ازدواج، فرزند آوری و بقای نسل است.
امام سجاد(ع) وجود فرزند را از سعادت های انسان می داند(۴). امام صادق(ع) یکی از معیارهای مهم در انتخاب همسر را توان زاییدن فرزند معرفی می‌کند (۵).
۳ - پاسخ به غریزه خدا دادی:
ازدواج پاسخی است خداپسندانه به خواسته غریزی انسان؛ زیرا خداوند در وجود انسان غریزه جنسی را قرار داده است.
۴ - حفظ عفت:
از هدف مهم ازدواج، حفظ پاکدامنی زنان و مردان و جلوگیری از لغزش‌های گوناگون است، زیرا ازدواج تنها راه ارضای طبیعی تمایل جنسی است، از این رو پیامبر(ص) فرمود: "هر کس ازدواج کند، نیمی از دینش را حفظ کرده، پس باید در نیم دیگر از خدا بترسد"(۶)
از دیدگاه اسلام ترک ازدواج و مجرد زیستن نه تنها فضیلتی محسوب نمی شود بلکه به عنوان یک نقیصه و منشأ از دست دادن برکات و آثار فراوان معنوی نیزشناخته شده است.
امام صادق(ع) می فرماید: " مردی نزد پدرم آمد. پدرم از او پرسید: آیا زن داری؟ عرض کرد: ندارم. فرمود: دوست ندارم دنیا و آن چه در دنیا است مال من باشد، ولی شبی را بدون همسر به روز آورم. دو رکعت نماز مرد زن دار بهتر از نماز شب و روز مرد عزب است. آنگاه پدرم هفت دینار به او داد و فرمود:‌با این پول ازدواج کن ".(۷)
در روایتی دیگر آمده است: زنی خدمت حضرت باقر(ع) رسید و عرض کرد که میل و رغبتم را برای ازدواج از دست داده ام! حضرت فرمود: چرا؟ عرض کرد: می خواهم از این جهت کسب فضیلت کنم. حضرت فرمود:‌از این قصد برگرد. اگر در ازدواج نکردن فضیلت بود، ‌حضرت فاطمه (ع) از تو سزاوار تر بود. (۸) اسلام به شدت از مجرد زیستن نکوهش می کند. رسول اکرم(ص) می فرماید: "خوبان امّت من همسرداران و بدان آن عزب ها و بی همسرانند".(۹)
حضرت وقتی شنید یکی از یارانش زن و زندگی را رها کرده، خشمگین شد و فرمود: "خداوند مرا برای رهبانیّت نفرستاده بلکه مرا با دینی معتدل و آسان برانگیخته است. من روزه می گیرم، نماز می خوانم و با زنان آمیزش دارم. هر کس دین فطری مرا دوست دارد، باید به سنت و روش من عمل کند وازدواج از سنت های من است".(۱۰)
پی‌نوشت‌ها:
۱.اعراف (۷) آیه ۳۲
۲ . غلامعلی افروز، همسران برتر تا ص ۲۴.
۳ . روم (۳۰) آیه ۲۱.
۴ . وسائل الشیعه، ج ۱۵ . ص ۹۶.
۵ . همان، ج ۱۴، ص ۳۳.
۶ . سفینه البحار، ج ۱، ص ۵۶۱.
۷. بحارالانوار، ‌ج ۱۰۰، ص ۲۱۷.
۸. سفینه البحار، ج ۱، ص ۵۶۱.
۹. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۱.
۱۰. وسائل الشیعه، ‌ج ۱۴، ‌ص ۷۴.

منبع: مهر