الکساندر دوگین آمریکا را تجسم حرکت شیطانی دانست که مسلمان‌ها به آن دجال و مسیحی ها به آن آنتی‌کرایست می‌گویند. او گفت مهم نیست که بعد از این چه کسی تحریم بشود، روسیه یا ایران، آنچه امروز مهم است ایجاد اتحاد سیاسی و معنوی بین مردم است چون عدالت را می خواهیم و قدرت حقیقی مختص خداست…

به گزارش مشرق به نقل از ندای اصفهان، عصر امروز جلسه سخنرانی الکساندر گلییویچ دوگین مشاور رئیس جمهور روسیه در خانه بیداری اسلامی اصفهان و به همت مجمع اصولگرایان، کانون اندیشه و تمدن اسلامی، مجمع اندیشه امام و مجموعه فرهنگی بینش مطهر و جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی برگزار شد. قبل ازشروع این جلسه الکساندر دوگین از خانه مشروطه اصفهان بازدید کرد و به کسب اطلاعات در مورد مشروطه ایران و بزرگان آن پرداخت.

در این سخنرانی نادر طالب زاده مثل همیشه دوگین را همراهی می‌کرد و در ابتدای جلسه گفت: افق نو محفل جدیدی است که من در آن ۴۰یا ۵۰ نفر از دانشمندان غربی را به ایران آورده ام و این وظیفه وزارت خارجه است و در این مورد کم کاری مفرط وجود دارد حتی بعضی از این افراد درحال خفه شدن هستند چون گاهی بزرگان کشورشان به آنها این اجازه را نمی‌دهند.

طالب زاده گفت شرایط امروز ما مثل عاشوراست که یک عده ای به کمک امام حسین (ع) آمده اند ولی بعضی به من می‌گویند که روسها به ما خیانت کردند ولی نظر من این است که این ۱۲۰ سال پیش بود و شرایط امروز متفاوت است درثانی ما مشغول انجام کار فرهنگی هستیم و در عمق کار می‌کنیم.

او در ادامه به نوع آشنایی خودش با دوگین اشاره کرد و گفت این آشنایی از طریق یک وبسایت شروع شد و مطلبی که منتشر شد و بارها و بارها ترجمه شد و نهایتا منجر به آشنایی ما شد و در آخرین گردهمایی که در ایران داشتیم عده زیادی از متفکران ایرانی به دعوت ایشان حضور داشتند.

وی گفت این دومین حضور ایشان است که به همت آقای شهیدی که یکی از همکاران ما در صدا و سیما بودند اتفاق افتاد و آقای دوگین پس فردا به مسکو برمی گردند ولی نکته مهم این است که دشمن اینجا را خواهد پایید و این یک محفل عقیدتی است که حتی از دیدار دو رئیس جمهور نیز مهم تر است.

دکترین سیاسی باید دینی باشد

در ادامه الکساندر دوگین به سخنرانی پرداخت و گفت دوستان من به من گفتند که اگر تا به حال اصفهان را ندیده ای یعنی اصلا تا به حال ایران را ندیده ای و وقتی این شهر زیبا را دیدم متوجه شدم که واقعا مرکز ایران است.

او گفت من تا به حال کتاب های زیادی نوشته ام که دو عدد از آن ها به فارسی ترجمه شده است و مهمترین کتاب من «نظریه چهارم سیاسی» است که در مورد اجتماعی بودن جامعه روسیه است.

وی گفت من مطمئن هستم که سوالات سیاسی و مذهبی از یک جنس هستند و هر سوال دینی سیاسی است و هر سوال سیاسی دینی است و چون خداوند رب العالمین و حاکم دنیاست و به عنوان فرمانروای جهان است و همه چیز به او برمی گردد و فرمانرواهای زمینی اگر از فرمان های خدا پیروی بکنند یک فرمانروای واقعی هستند و اگر بخواهند خلاف عمل کنند درست نیست. پس هر دکترین سیاسی باید دینی باشد و هست و هر دکترین دینی هم دارای ابعاد سیاسی است.

دوگین اتحاد در داخل و بیرون انقلاب را مهم دانست و گفت انقلاب اسلامی ایران در واقع برخلاف محمدرضا شاه بود چون از دیدگاه دینی و هسته ای، عمیق و قابل قبول بود. شاه ایران یک دست نشانده بود و شیطان بزرگ بیرون ایران بود و این دقیقا نشان میدهد که چرا امام خمینی امریکا را هدف قرار داد. دلیل سیاسی یا مربوط به تمدن نبود، دلیل مذهب و دین بود و تمدن های غربی ناسیونالیست هستند، به قدرت خدا پایبند نیستند و این قضیه را رد می کنند. پس برای دفاع و حفظ روحیه انقلابی ایران نباید همیشه بعد معنویت را نگه داریم که نمونه های زیادی در موزه ای که دیدیم وجود داشت.

سیاست و معنویت

او گفت بعضی از رهبرانی که دیدیم بُعد معنویت را داشتند. آنها بسیار قدرتمند بودند و بین سیاست و معنویت، معنویت را انتخاب کردند و حتی خودشان را هم در این راه قربانی کردند و به دلیل همین عدم وجود نگرش های سیاسی است که این مباحث دینی تحت الشعاع قرار می گیرد.

وی متذکر شد این انقلاب نباید متوقف شود وگرنه عدالت از بین می رود و ما مفهوم عدالت را از دست می دهیم و اگر توجه کافی نداشته باشیم به این رابطه بین قدرت و خداوند حتی صلاحیت این موضوع هم از بین خواهد رفت و اگر بخواهیم که با شیطان بزرگ رابطه داشته باشیم به اصل انقلاب خیانت کرده ایم. به عنوان مثال زمانی که ما تحت تحریم بودیم به لحاظ مالی شرایط سختی داشتیم ولی به لحاظ روحی و معنوی این یک پیروزی بود.

او در ادامه تصریح کرد شما ممکن است که روسیه را متهم کنید که او هم از این تحریم ها حمایت کرده است و این یک اتهام بجا است و حالا روسیه هم تحت همین تحریم ها هست و ایران دیگر نیست و این صلاحیت ها را نشان میدهد. هر قدمی که برای برقرای رابطه با غرب برداشته شود یک اقدام به خودکشی است و یک خیانت به انقلاب است و خیانت به هویت مسیحیت ارتودوکس روسیه نیز هست و این دیدگاه کلی من در مورد شرایط کلی انقلاب اسلامی است.

مقابله با غرب

ود در ادامه گفت نکته دوم اینکه روسیه به خوبی ایران با غرب مقابله نمی کند. هویت ارتودوکس از امریکا و مدرنیته متنفر است ولی دو مورد ناخوشی تاریخی داریم، ماتریالیست کومونیست و ضدخدایی و بدتر از آن لیبرالیسم که بعد از فروپاشی و در دهه نود پیش آمد و این دو دیدگاه هردو بر ضد هویت ارتودوکس است و این دیدگاه های سیاسی و فرهنگی روس هردو این موارد را رد میکند.

زمانی که پوتین رئیس جمهور روسیه شد اولین بار بود که یک قدرت با صلاحیت خودش وارد شد. انقلاب شد ولی نه مثل شما، تکامل بود، در واقع در یک مسیر صحیح و در طول زمان انجام شد و با وارد شدنش نفوذ شیطان بزرگ را نابود کرد و ظرفیت و نفوذ آنها را محدودتر کرد و آنها مسئول هر قدم ضد ایرانی بودند که برداشته شد. شیطان همان بود شاه و لیبرال های روسیه به دنبال جنگ و خشونت بودند، هویت ماسون های قاجار همه از یک منشاء بودند و این شورش و انقلاب فراماسونری زمین بر علیه بهشت و خدا بود و امریکا یک تجسم از این حرکت شیطانی است که مسلمانها به آن دجال و مسیحی ها به آن آنتی کرایست میگویند و مهم نیست که بعد از این چه کسی تحریم بشود، روسیه یا ایران، آنچه امروز مهم است ایجاد اتحاد سیاسی و معنوی بین مردم است چون عدالت را می خواهیم و قدرت حقیقی مختص خداست و شاید گفته بشود که چرا قانون اساسی اینجا نیست چون الآن می بینیم که ولایت فقیه هست و این اصل و اساس مشروطیت است.

قدرت مخصوص خداست

دوگین افزود ما به چنین دیدگاهی در روسیه نیاز داریم، نیاز داریم که بفهمیم که قدرت مخصوص خداست و مشروطیت ما امروز مثل زمان قاجار شماست و ما باید هویت اصلی و عمیق هر کشور را کشف کنیم. و این اتحاد مشترک نباید فقط براساس منافع ملی باشد بلکه باید بر اساس صلاحیت مشروع قدرت باشد که از خدا گرفته می شود و بر اساس دشمن مشترک یعنی غرب.

مشاور رئیس جمهور روسیه گفت به طور مثال من تحت تحریم امریکا هستم فقط به خاطر تفکراتم و نه به خاطر کارهای اقتصادی و نظامی، فقط تفکراتم و دلیل آن این است که من توانسته ام حقیقت دشمن را نشان دهم پس این تحریم علیه ایده ها و فلسفه و اعتقاد به خداست.

وی در تشریح نظریه چهارم سیاسی خود گفت نظریه چهارم سیاسی در ضدیت با غرب است و اولین نظریه، لیبرالیسم است که اولین و آخرین است، قبل از بقیه به وجود آمده و هنوز هم پابرجاست که در واقع هویت شیطان است و اساس بی خدایی و استعمار گری را ترویج میکند.

وی نظریه دوم را کمونیسم دانست و گفت کمونیسم در واقع بعد خوب لیبرالیسم است و در اینجا خدا، پیشرفت است و نظریه سوم نیز ناسیونالیسم است که بهتر از کمونیسم است ولی دیدگاه ضعیفی دارد چرا که ناسیونالیسم در واقع ماتریالیسم است و مربوط به مادی گرایی است و معنویت را در نطر نمی گیرد و مفهوم بورژوازی دارد.

بدترین نظریه

او گفت بدترین نظریه اولین نظریه است و به نسبت دوتای دیگر بهتر هستند ولی از نطر ما رد می شوند چون به عنوان راه چاره ای برای لیبرالیسم هستند و مخلوق غرب و مدرنیسم و حالا ما باید یک چیزی غیر از لیبرالیسم داشته باشیم و این ما را بر آن داشت تا نظریه چهارم سیاسی را مطرح کنیم که یک دعوتنامه برای ارایه راه حل است که نه لیبرالیسم باشیم نه کمونیسم و نه ناسونالیسم. این در واقع یک اسم کلی است که وقتی که به ایران می آییم می بینیم که شما نظریه چهارم سیاسی را دارید و آن ولایت فقیه است که یک راه چاره است و ما در روسیه این نظریه چهارم را بر اساس مذهب ارتودوکس، تجربیات روسی فرهنگ روسی خواهیم داشت و دیگر تمدن ها نیز باید نظریه چهارم خودشان را کشف کنند نه به شکل ایرانی که به شکلی که متناسب با شرایط خودشان باشند.

دوگین عنوان کرد هویت پوتین را در نظر بگیرید، پوتین نماینده ارتودوکس و شناسه آن است اما این دکترین و یک تصمیم گیری سریع نیست و بیشتر غریزی است؛ او ماسون نیست، صهیونیست نیست، او روس است و حس روس بودن را انتقال می دهد و نه فقط فکری بلکه به لحاظ احساسی هم همینطور است و در کنار آن دارای ویژگی های لیبرالی هم هست ولی لیبرال هم از او متنفر هستند. او کمونیست نیست و ناسونالیست هم نیست چون او برضد ناسیونالیست روسی است و ناسیونالیست های روسیه بر ضد روسیه عمل می‌کنند و سعی می کنند که ایالاتشان را بر ضد برخی گروه های مذهبی بشورانند ولی پوتین به سمت نظریه چهارم سیاسی قدم برمی دارد.