کد خبر 55868
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۰ - ۱۴:۴۱

خبری که اخیرا رسانه های داخلی به آن پرداختند افتتاح دو شبکه جدید ماهواره ای ذیل مدیریت تیم شبکه فارسی وان است. این شبکه ها که یکی با نام زمزمه مخصوص زنان و دیگرای برای مردان ایرانی است در ماههای آینده راه اندازی می شود. به این بهانه محمد لسانی کارشناس رسانه در مصاحبه ای به جریانشناسی مرداک، خانواده محسنی، شرکت نیوزکرپریشن و موبی گروپ پرداخته است.

به گزارش مشرق به نقل از فردا، رسانه های جدید و مخصوصا ماهواره، ویژگی های منحصر به فردی را دارا هستند. معمولا سه مولفه گستره، عمق و زمان در تقسیم بندی رسانه ها دارای اهمیت است. رسانه ای مانند کتاب در گستره کم اما با نفوذ و عمق زیاد اثرگذار است. برد زمانی آن نیز نسبتا طولانی است. روزنامه ها در زمانی کمتر می توانند در گستره زیاد دارای نفوذ نسبی باشند. نکته مهم این است که عمق و نفوذ پیام روزنامه ها به کتاب نمی رسد. همین شرایط را اگر با تلویزیون قیاس کنید می بینید که در گستره ای بسیار بیشتر و در شمار ثانیه هایی اندک می تواند پیام خود را منتقل کند. اما عمق و ماندگاری پیام در تلویزیون مشاهده نمی شود.

اندیشمندان علوم ارتباطات، شبکه های ماهواره ای را رسانه ای مجزا حساب نمی کنند و معتقدند ماهواره از مدیوم تلویزیون قابل مشاهده است اما نکته مهم این است که تلویزیون های ملی در سراسر جهان تضعیف شده و شبکه های ماهواره ای توانسته اند خود را بر مرزهای کشورها مسلط کنند. اولین تجربه های پخش ماهواره ای تصاویر تلویزیونی به سال 1976 توسط ماهواره هرمس در کانادا و نیز 1984 توسط ماهواره یوری در ژاپن برمی گردد. از آن سال تا کنون کشورهای مختلف سعی در کنترل امواج و تأثیرات مخدوش کننده و دارای کژکارکردهای سیاسی و اخلاقی ماهواره داشته اند.

خبر سوم جولای پایگاه نشنال که ابتدا در رسانه های بین المللی انعکاس یافت و دیروز در صدر اخبار امروز کشور قرار گرفته است از اهمیتی ویژه برخوردار است. من این مسئله را از سه بعد سیاستگذاری محتوایی، شخصیت شناسی و جریانشناسی سازمانی مورد بررسی قرار می دهم. در بعد سیاستگذاری باید گفت که شبکه های ماهواره ای سعی می کنند کف سلائق و علائق مخاطبان را مد نظر قرار دهند تا کفه ی سنگین تری از مخاطبان را داشته باشند. مسلم است که مردم هر شهر، کشور و منطقه از سلیقه فرهنگی خاصی تبعیت می کنند و تولید اثر بومی برای هر دسته از مخاطبان برای تولیدکنندگان رسانه های جمعی خوشایند نیست چرا که با هزینه ای بالا مخاطبانی اندک را سرگرم می کنند.

لذا توجه سیاستگذاران رسانه ای به تولید آثاری با معیارهای حداقلی است که بتوان مردمی از کشورهای مختلف را در زیر چتر برنامه های آن نشاند.

یک نکته دیگر در حوزه سیاستگذاری محتوایی چنین شبکه هایی مهم است و آن توجه به مسئله سبک زندگی است. این توجه به برخی تأملات دانشگاهی در حوزه مکاتب خاصی مثل مکتب بیرمنگام و مطالعات فرهنگی بر می گردد که دارای نظریه هایی در رد فرهنگ والا و نخبه گرایانه هستند و معتقدند باید به آنچه در جامعه جاری و بر زبان مردم است رجوع کرد. به عبارت دیگر دوران نسخه های تجویزی در فرهنگ به سر آمده است و فرهنگ را باید برونداد فرد فرد مردم دانست. این تکثرگرایی فرهنگی که ریشه در پسامدرنیسم نیز دارد تا سطح برنامه های تلویزیونی کانالیزه و فورمول بندی شده است. اما یک تناقض در اینجا مشاهده می شود و آن هم تبلیغ سبک زندگی غربی به عنوان سبک مدرن و امروزین زندگی در شبکه های ماهواره ای است. البته این مسئله در نظریه های موجود واقعا یک نکته افتراق و شکاف است که مورد توجه استادان مطالعات فرهنگی نیز هست.

در بعد شخصیت شناسی باید گفت که روپرت مرداک مدیر رسانه ای زیرک و با فکر جهانی است. وی علاقه ای به تأکید بر قدرت رسانه ای پنهانش ندارد و حتی در اخبار چندی پیش درج شده بود که در پیشنهادی به شرکت گوگل درخواست کرده بود که یافته های جستجوی گوگل را در مورد او حک و اصلاح شود لذا می بینید اینچنین نفوذی دارد. یکی از موفقیت های مرداک نوع مدیریت غیرمتمرکز و شعبه واری است که ایفا می کند. یعنی برای مناطق مختلف نوع مدیریت منطقه ای (regional) دارد. همین رویکرد باعث شده است که حتی از مدیران بومی آن مناطق برای مدیریت شرکت های اقماری خود استفاده کند. شما می بینید که سینما سلطه هم در سالیان اخیر فیلم های موفقی را با همین رویکرد ساخته است. موفقیت فیلم پرسپولیس که در فرانسه تولید شده است همین بود که مرجان ساتراپی کارگردان ایرانی آن می دانست کدام قسمتهای فرهنگ ایرانی برای غربی ها ناموجه و غیرمعمول است. از سوی دیگر فیلم زنان بدون مردان یا چند فیلم دیگر را هم که بررسی کنید می بینید دیگر کارگردان های غربی وارد فیلم سازی مستقیم در مورد ایران نمی شوند. ایرانی های گریخته به دامان غرب این رسالت را به دوش گرفته اند.

مرداک خود را مسیحی معرفی می کند و از آنکه او را یهودی بخوانند ابا دارد. همین مسئله باعث شده بود که وقتی با یکی از مدیران شبکه فارسی وان صحبت می کردم می گفت: "این یهودی خواندن مرداک پروپاگاندای شماست!". در حالیکه توجه به ریشه ی لغوی نام مرداک و پرهیز از ادای مراسم مذهبی همراه با مسیحیان از عللی است که خود رسانه های مستقل غربی نیز او را یهودی می دانند.

یکی دیگر از ویژگی های مرداک توجه او به مسائل سیاسی مخصوصا در حوزه ایران است. او در مصاحبه ای با سایت شرکت نیوزکرپریشن که متعقل به خود اوست اظهار می دارد ایران یکی از مهمترین دغدغه هایش در قرن جدید است. یعنی اینکه او بازار مالی و جلب منافع سیاسی غرب را از طریق تهاجم فرهنگی به ایران است که به دست می آورد. نکته مهم بعدی فعالیت چندلایه و پوششی است که برای کارهایش انجام می دهد. او با تأسیس شرکتها و واسطه های مختلف سعی می کند ردیابی فعالیت هایش را برای محققان و مردم سخت تر کند.

نکته جالب اینکه نام فارسی وان در ابتدای تأسیس این شبکه در یک فایل پی دی اف بر روی سایت نیوزکرپریشن وجود داشت اما با پیگیری هایی که بنده کردم و در مصاحبه ای که با یکی از مدیران فارسی وان داشتم این سند را نشان دادم همین مسئله حساسیت هایی را ایجاد کرد که باعث شد فایل مذکور به صورت کامل از روی سایت برداشته شود. لذا شما می بینید که دو شبکه ی جدید ماهواره ای که قرار است ظرف چند ماه آینده ایجاد شود با چند واسطه به او می رسد. کمپانی فاکس، شرکت استار، شرکت پخش خاورمیانه و نهایتا موبی گروپ. نکته نهایی توجه به سود مالی برنامه ها بر اساس علاقه مخاطب است.

بر این اساس حتی سطحی ترین تمایلات بشری در حوزه جنسی و پورنوگرافی باعث ترغیب وی به ورود و جولان در این عرصه هاست. به هر حال باید توجه داشت که مرداک جایی که نفع مالی و سیاسی نباشد حاضر نیست.

بعد سومی که به آن می پردازم جریانشناسی موبی گروپ است. موبی گروپ یک شرکت بزرگ رسانه ای در افغانستان است. شبکه رادیویی، شبکه های تلویزیونی، کافی نت ها و کتابخانه هایی را دارد که به صورت زنجیره ای به فعالیت می پردازد. جاهد محسنی برادر سعد محسنی و از مالکان موبی گروپ در همایش "رسانه های گسترش یافته آمریکا" که در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی برگزار شد در خصوص شبکه رادیویی آرمان اعلام کرده بود که ما در پی"تغییر اجتماعی" یا همان social change هستیم. کلیدواژه ما هم تأکید بر روی زنان است. یعنی زنان اسم رمز حرکت به سمت توسعه غربی و اصلاحات اجتماعی هستند. محسنی در ادامه سخنرانی اش تأکید کرده بود که فکر نکنید صحبت زن و مرد به صورت دوستانه در رادیو چیز معمولی است بلکه این سرآغاز تحول اجتماعی است که آرام آرام حرکت می کند اما موثر است. لذا اگر شما مسیری را که موبی گروپ در آن قرار دارد بررسی کنید می بینید حتی حساسیتهای داخلی جامعه افغانستان را هم برانگیخته است. به این معنا شرکت موبی گروپ نهاد رسانه ای پیشقراول در مسیر لیبرالیزه کردن جامعه افغانی است که حتی گزارش کارهای خود را به نهادهای شناخته شده امریکایی می دهد.

در پایان نکته مهمی را یادآور می شوم و آن هم سخن نخست وزیر رژیم صهیونیستی یعنی نتانیاهو است. او که در اظهار نظری محکم از ایالات متحده خواسته بود برای سرنگونی نظام ایران از برنامه های هرزه تلویزیونی به زبان فارسی بهره بگیرد حتی نام دو برنامه کمپانی فاکس را برده بود که اینگونه باید جوانان و دین باوران را در ایران با نشان دادن تصاویر عریانی، هرزگی و جنسی تحت تأثیر قرار داد. او در ادامه صحبت خویش گفته بود باید کودکان ایرانی به "سبک زندگی تجملگرایانه" (fancy lifestyles) سوق داده شوند. این صحبت ها که با تیتر "ایالات متحده باید بوسیله تلویزیون به ایران حمله کند" (1) در رسانه های بین المللی انعکاس یافته بود پس از چندی مورد اصلاح و تعدیل قرار گرفت.