فکر می‌کنم باید نقش جیمز باند را به من پیشنهاد بدهند. فکر نمی‌کنم باید انتخابی وجود داشته باشد. اگر جیمز باند بعدی نباشم خیلی ناامید می‌شوم.

گروه فرهنگی مشرق - پنج ماه بعد از تسخیر باکس‌آفیس بریتانیا با فیلم «دیوالی»، شاهرخ خان ابرستاره سینمای بالیوود با یک تریلر روان‌شناختی به پرده‌های سینما بازگشته است.ایفای نقش مردی  عاشق پیشه؛ شاهرخ‌خان، بازیگر بالیوودی را به یک ابرستاره بدل کرد. حالا با گذر دو دهه، او با فیلم «هوادار» بازگشته که در آن به ریشه‌هایش بازمی‌گردد و نقش هوادار سمجی را بازی می‌کند که علاقه‌اش نسبت به یک ستاره فیلم، تبدیل به وسواسی خطرناک می‌شود.


«هوادار» یک تریلر روان‌شناختی است که در آن خان دو نقش ایفا می‌کند؛ نخستین نقش او در قالب شخصیت گوآراو، یکی هوادار پر و پا قرص ۲۵ ساله است که تمام زندگی‌اش با وسواس خاصی به آریان خانا، ستاره فیلم‌های سینمایی علاقه داشته است. وقتی گوآراو تصمیم می‌گیرد در روز تولدش به بمبئی سفر کند تا بتواند الگویش را ببیند، اوضاع طبق نقشه پیش نمی‌رود و باعث می‌شود این هوادار، به دشمن درجه یک این ستاره سینمایی تبدیل شود.





نکته‌ای که در این فیلم غیرعادی است، این است که در ژانری که به شدت و پشت سر هم از فرمول «همه با هم کنار نزدیک‌ترین درخت می‌رقصند» پیروی می‌کند، به غیر از آهنگ اصلی فیلم هیچ سکانسی موسیقایی دیگر و همچنین شخصیت زن اولی وجود ندارد و بیشتر روی دینامیک بین ستاره فیلم و هوادارش تمرکز شده است. برای کسی که معمولا نقش اصلی رمانتیک فیلم‌هایی مانند «سال نو مبارک» را بازی می‌کند، این فیلم به نظر انتخابی غیرعادی می‌رسد. خان می‌گوید: «ما یک سال بود که راجع این پروژه صحبت می‌کردیم و فکر می‌کردیم ساختنش اگر غیرممکن نباشد، سخت خواهد بود و فکر می‌کنم مفهومش به شدت چالش‌برانگیز است. به عنوان یک بازیگر، ایفای نقش یک مرد ۵۰ ساله و بعد بازی در قالب مردی ۲۵ ساله در همان فیلم آن هم با توجه به اینکه این دو شخصیت بسیار متفاوت هستند و با هم دوقلو نیستند و شباهتی هم ندارند، هیجان‌انگیز بود.»


خان ادامه داد: «با وجود اینکه آریان بازیگر معروفی است، شخصیتش در فیلم شباهتی با من ندارد. او کمی محافظه‌کارتر، ساکت‌تر و کم زرق‌و‌برق‌تر است بنابراین وقتی او را می‌بینم، یک احساس شیزوفرنیایی به وجود می‌آید. به گزارش بانی فیلم به نقل از ایندپندنت وقتی نقش گوآراو را بازی می‌کردم، در حین فیلمبرداری نمی‌دانستم او روی پرده چه شکلی از آب درخواهد آمد، چون کارهای زیادی برای تکمیل کردن قیافه او باید انجام می‌شد. بنابراین وقتی قیافه خاصی می‌گرفتم، باید نگاه می‌کردم تا ببینم آن قیافه با جلوه‌های ویژه و گریم جور درمی‌آید یا نه. این مسئله تا حدی به طور عجیبی درونی شد که احساس می‌کردم گوآراو از من جدا شده و وقتی فیلم را دیدم، با خودم می‌گفتم این کیست؟»


خان هر روز چهار ساعت گریم و آرایش می‌شد تا بتواند شبیه مردی ۲۵ ساله شود که خیلی شبیه الگویش است، نه اینکه نسخه‌ای جوان‌تر از او باشد و برای همین او به این افتخار می‌کند که توانست مرزهای تکنولوژی و جلوه‌های ویژه را جلوتر ببرد. او می‌گوید: «مخصوصا در بریتانیا، پراکندگی مدت‌هاست که جا خوش کرده است. برای همین برای من خیلی مهم است که فیلم‌هایم از نظر تکنولوژیکی به خوبی فیلم‌های هالیوود باشند. وقتی کسی دوست غربی‌اش را برای تماشای یک فیلم بالیوودی‌ می‌برد، نمی‌خواهم بگویند استاندارد فیلم‌های هالیوودی را ندارد. ممکن است آن‌ها از داستان یا موسیقی یا هر چیز دیگر خوششان نیاید، اما نباید از نظر تکنیکی ضعیف‌تر باشد.»در حالیکه ممکن است بخشی از داستان حتی با در نظر گرفتن استانداردهای بالیوودی خیلی با عقل جور درنیاید، مخصوصا اینکه گوآراو به شدت شبیه الگویش است – بیایید روراست باشیم، چند نفر از کسانی که دنبال آدم‌های مشهور راه می‌افتند شبیه اسکارلت جوهانسون هستند؟ – در عصر اینستاگرام و کارداشیان‌ها، این فیلم اکتشافی به‌موقع از مفهوم شهرت، اما از نقطه نظر هواداران است و به طبیعت هواداری و رابطه شخصی که هواداران با الگو‌های‌شان شکل می‌دهند نگاه می‌کند.


چیزی که جالب است این است که هواداران افراطی، بخشی از شغل روزانه خان هستند. وقتی او بیرون مغازه مادام توسو (که یکی از صحنه‌های کلیدی فیلم در آن فیلمبرداری شده) ایستاده بود تا وارد شود و مصاحبه کند، می‌شد بعضی از آن‌ها را دید. آن‌ها گروهی رنگارنگ از هواداران سخت‌جان در سنین و ملیت‌های مختلف هستند و جالب‌تر اینکه بیشتر آن‌ها نه اهل هندوستان، بلکه اهل آلمان هستند. چند نفر از هواداران که صبورانه چند ساعت به انتظار او نشسته بودند، به زور در حالی لبخندهای‌شان را مخفی می‌کنند که گروهی دیگر از هواداران با درماندگی سعی دارند نیروهای امنیتی را راضی کنند که فیلمبردار تلویزیونی هستند، آن هم حتی با وجود اینکه هیچ گونه وسایلی همراه ندارند (ظاهرا آن‌ها اولین کسانی نبودند که آن روز صبح سعی کرده بودند خود را فرد دیگری معرفی کنند). با این حال، تلاش‌های آن‌ها در مقابل کارهایی که بعضی هواداران برای نزدیک‌شدن به الگوهای‌شان انجام داده‌اند، هیچ هستند.

در صنعتی که به شدت بی‌ثبات است، شاهرخ خان به مدت دو دهه بازیگر شماره یک بالیوود بوده و نشانی هم از کاهش محبوبیتش به چشم نمی‌خورد. آخرین فیلم او یعنی «دیوالی» نخستین فیلم بالیوودی بود که در باکس‌آفیس بریتانیا به رتبه بالا دست یافت و تنها غولی مثل «جنگ ستارگان: نیرو بیدار می‌شود» بود که توانست از آن پیشی بگیرد. انتظار می‌رود «هوادار» هم بتواند همین موفقیت را تکرار کند.


سخت می‌توان در دنیای غرب، حداقل در دنیای سینمای غرب، فردی را یافت که به همان اندازه‌ای که از خان در سراسر دنیا تجلیل می‌شود، مورد علاقه هواداران باشد. نزدیک‌ترین می‌تواند ویل اسمیت در دوران «روز استقلال» باشد، با این استثنا که شاهرخ خان اعتبار‌ (و یک قفسه پر از جوایز) رابرت دنیرو را دارد. از ۱۶ فیلم بالیوودی که توانسسته‌اند خارج از کشور بیش از ۱۰ میلیون دلار فروش کنند، خان در ۹ فیلم نقش‌آفرینی کرده است. پس او راز موفقیتش را در چه چیزی می‌بیند؟

خودش می‌گوید: «فکر می‌کنم، راستش را بخواهید به خاطر این است که من یک چهره عادی دارم. من نقش‌های خاص هم بازی کردم، اما بیشتر مواقع سعی می‌کنم به مردم نسخه‌های متفاوتی از خودشان را نشان دهم. دو دسته بازیگر روی پرده می‌بینیم، بازیگران الهام‌بخش و حیرت‌انگیز و بازیگرانی که می‌توان با آن‌ها همزادپنداری کرد که فکر می‌کنم من در دسته دوم جای می‌گیرم. مردم من را می‌بینند و فکر می‌کنند من از آن نوع آدم‌هایی هستم که می‌توانم دوست یا همسایه‌شان باشم. »

با وجود اینکه این روزها نام خان بیشتر به ایفای نقش قهرمان رمانتیک مرتبط است، در اوایل مسیر حرفه‌ای کاری‌اش او بیشتر به خاطر بازی نقش‌ آدم‌بده داستان در فیلم‌هایی مثل «Anjam» و «Darr» شناخته می‌شد. پس آیا او «هوادار» را بازگشت به ریشه‌هایش می‌داند؟ خان می‌گوید: «در حقیقت فکر کردیم که این فیلم باید کاملا نسبت به «Darr» متفاوت باشد چون بازسازی فیلمی که به نوبه خودش یک کلاسیک است بیهوده خواهد بود و برای من از نظر یک بازیگر هم خیلی حوصله‌سر بر می‌شود. اما البته به خاطر چهره‌ این فیلم که یک تریلر است، به راحتی می‌توان آن را بخش‌بندی کرد. تفاوتش این است که وقتی فیلم «Darr» را ساختیم، نقش من بدون شک نقش شخصیتی بود که کمی روانی شده بود، کمی اشتباه بود و کمی کنترلش را از دست داده بود. این مرد (گوآراو) اینطور نیست. او تنها یک بچه ۲۵ ساله است که باور دارد که این کاری است که می‌خواهد انجام دهد و برای همین این کار را می‌کند. همه‌اش به معصومیت یک عشق وسواسی است، اما قرار نیست او یک آدم روانی باشد. فقط یک صحنه تعقیب و گریز در پایان فیلم هست که از «Darr» الهام گرفته که ممکن است باعث شود مردم به فکر آن فیلم بیفتند.»


صحنه تعقیب و گریزی که در آن خان این بازیگر معروف را سوار یک موتور و در حالی که تاکسیدو پوشیده دنبال می‌کند، خیلی یادآور صحنه‌های جیمز باند است. پس آیا او به فکر این هست که وارد رقابت شود و نخستین جیمز هندی باشد؟ این ستاره می‌گوید: «فکر می‌کنم باید این نقش را به من پیشنهاد بدهند. فکر نمی‌کنم باید انتخابی وجود داشته باشد. اگر جیمز باند بعدی نباشم خیلی ناامید می‌شوم. رویای زندگی‌ام است که تاکسیدو بپوشم و در دستم  اسلحه باشد.