کد خبر 560392
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۵

بررسی روابط ایران و عربستان و تنشهای کنونی میان دو کشور مستلزم پرداختن به مولفه های کارگزاری از یک سو و مولفه های ساختار از سوی دیگر است.

به گزارش مشرق، در بسیاری از رسانه های غربی تنش های اخیر میان عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران با عنوان رقابت میان شیعه و سنی تحلیل می شود.
 
به نظر می رسد که این تحلیل کاملا درست نبوده و به نوعی نگاهی سطحی و ساده انگارانه به اوضاع درگذر منطقه و رقابت میان ایران و عربستان در خاورمیانه باشد. خاندان آل عربستان سعودی که از اوایل قرن بیستم میلادی به شکلی رسمی شبه جزیره عرب را در کنترل خود دارد، به چه میزان نماینده مسلمانان اهل سنت است؟ حتی در صورتی که سعودی ها برای لاپوشانی ایدئولوژی وهابی گری خود از اصطلاحاتی همچون سلفی گری (سلفی گری به معنی عام  و تقریبا مثبت کلمه یعنی بازگشت به اصول و ارزشهای اسلامی همانگونه که مد نظر اندیشمندانی مانند رشید رضا بود که در این صورت سعودی ها حتی نماینده سلفی ها هم نیستند) استفاده نمایند؟
 
از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران هیچ موقع خود را نماینده شیعه معرفی نکرده و حتی نه تنها تلاشی در این مورد نداشته است بلکه همواره چه در سخن و چه در عمل تلاش بسیاری داشته تا در دام تعلق داشتن صرف به مذهبی مشخص دوری کند.
 
نمونه های عملی این موضوع را در حمایت جمهوری اسلامی ایران از جنبش حماس در فلسطین و یا اخوان المسلمین مصر که به شکلی آشکار از مهمترین نماینده های جریانات سیاسی اهل سنت هستند اشاره کرد.
 
مسئله مشخص ضعف عربستان سعودی از لحاظ سیاسی و استراتژیک در مقابل جمهوری اسلامی ایران است. عربستان سعودی حتی برای تامین امنیت خود همواره به کمک قدرت های فرامنطقه ای احتیاج داشته است.
 
در نیمه اول قرن بیستم تامین کننده این امنیت بریتانیا بود و پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده آمریکا این وظیفه را ایفا می کرد. به نظر می رسد که با تغییر استراتژی امنیتی آمریکا از خاورمیانه به آسیای شرقی، عربستان سعودی هرچه بیشتر به سمت اسرائیل تمایل پیدا کرده است و شاید انتظار آن را دارد که اسرائیل تامین کننده آتی امنیت برایش باشد!
 
اما مهمتر از همه اینها، چند قطبی بودن جهان پیش روست. دیگر آمریکا سردمدار بلامنازع جهان نیست و سالهای پیش رو از آن کشوری خواهد بود که بتواند در ائتلاف های سیاسی، اقتصادی و امنیتی مناسبی داخل شود.
 
اما گزینه های پیش روی ایران چیست؟ و یا به عبارت دیگر برگ برنده های ایران چیست؟
 
سازمان همکاری شانگهای
 
طبیعتا در این میان یکی از مهمترین گزینه ها برای ایران سازمان همکاری شانگهای است. همچنان که از اسم سازمان هم مشخص است در سال 2001 میلادی و در شهر شانگهای چین تاسیس شده و هم اکنون کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان را شامل می شود. در نشست سران سازمان که در 10 جولای سال گذشته میلادی در شهر اوفای روسیه برگزار شد، پاکستان و هند نیز به عنوان عضو اصلی سازمان پذیرفته شدند و به احتمال زیاد تا پایان سال جاری میلادی فرآیند عضویت کامل این کشورها هم نهایی خواهد شد. ایران هم که به عنوان عضو ناظر در سازمان همکاری شانگهای حضور دارد، درخواست عضویت کامل خود را ارائه داده است. افغانستان هم از دیگر عضوهای محتمل این سازمان خواهد بود.
 
موضوعی که در مورد سازمان همکاری شانگهای وجود دارد، این است که این سازمان صرفا سازمانی اقتصادی نیست و هم زمان سازمانی سیاسی و امنیتی نیز به شمار می رود. میزان جمعیتی که این سازمان هم اکنون شامل می شود در حدود 1.4 میلیارد نفر است و در صورت عضویت کامل هند و پاکستان به حدود 3 میلیارد نفر افزایش پیدا خواهد کرد.
 
وقتی که این میزان جمعیت عظیم که نزدیک به نصف جمعیت دنیا را شامل می شود را با منابع عظیم انرژی و معدنی که در منطقه وجود دارد ترکیب شود، طبیعتا قدرتی عظیم خواهد یافت.
 
به نظر می رسد که منطقه اوراسیا در آینده به موتور اقتصادی جهان بدل شود. دبیرخانه سازمان همکاری شانگهای به ایران قول مساعد داده است که در صورت رفع تحریم ها روند عضویت کامل ایران شروع شود.
 
با توجه به رفع تدریجی تحریم ها برعلیه جمهوری اسلامی ایران عضویت کامل آن در سالهای آینده محتمل به نظر می رسد. اما پرواضح است که عربستان سعودی نه قابلیت و نه خواستار عضویت در سازمان همکاری شانگهای باشد.
 
اهمیت و مزیت عضویت در این سازمان برای کشورهای عضو تاحدی است که همین 3 سال پیش هنگامی که مذاکرات عضویت میان ترکیه و اتحادیه اروپا به بن بست رسید، نخست وزیر وقت ترکیه رجب طیب اردوغان که کشورش به شکل سنتی هم پیمان غرب و آمریکا است، سخن از عضویت احتمالی ترکیه در سازمان همکاری شانگهای به میان آورد.
 
جاده ابریشم جدید
 
جاده ابریشم تاریخی شبکه راه های به هم پیوسته ای با هدف بازرگانی در آسیا بود که خاور و باختر و جنوب آسیا را به هم و به شمال آفریقا و خاور اروپا پیوند می داد؛ مسیری که تا سده 15 میلادی به مدت هزار و 700 سال، بزرگ ترین شبکه بازرگانی دنیا بود.
 
این پروژه مورد علاقه چین که دارای سابقه تاریخی بسیار زیادی نیز است در سال های اخیر به عنوان یکی از اغواگرترین طرح های اقتصادی مطرح شده است.
 
جاده ابریشم جدید به دنبال اتصال آسیای غربی به جنوب و شرق این قاره کهن است.  چین پیشتر اعلام کرده بود که به واسطه اهمیتی که جاده ابریشم آبی و زمینی برایش دارد، 40 میلیارد دلار برای احیای مجدد آن هزینه خواهد کرد و قصد دارد با ارائه کمک های مالی مورد نیاز به کشورهای حاشیه جاده ابریشم زمینی و آبی، نخستین گام را در این مسیر بردارد.
 
پکن، اجرای طرح جاده ابریشم را به عنوان یکی از آخرین تلاش های خود برای توسعه همکاری های صنعتی و زیرساخت های بازرگانی در اقتصاد قاره آسیا می داند.
 
جمهوری اسلامی ایران نیز خواستار پیوستن به این پروژه عظیم ارتباطی است. از سوی دیگر ولادیمیر پوتین نیز در اجلاس اتحادیه اقتصادی اورآسیا که در می 2015 برگزار شد، از پیوستن اعضای این اتحادیه به پروژه جاده ابریشم جدید خبر داد. طبیعتا کشورهایی که عضو سازمان همکاری شانگهای، اتحادیه اقتصادی اورآسیا و پروژه جاده ابریشم جدید باشند در آینده پیروز میدان اقتصادی، سیاسی و امنیتی خواهند بود.
 
موقعیت ایران
 
فایده ها و آورده های عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان ها و پروژه های ذکر شده کاملا آشکار است، اما در این میان مزیت ها و داشته های ایران چیست؟
 
ایران با جمعیت 80 میلیونی خود که بسیاری از آن را جوانان تشکیل می دهند، دارای جمعیتی تحصیل کرده و جوان است. میزان باسوادی میان قشر جوان ایران بیش از 97% است. از سوی دیگر موفقیت های جمهوری اسلامی ایران مخصوصا در زمینه های نوظهور و استراتژیکی همچون مهندسی های نوین، نانوتکنولوژی و سلول های بنیادی نیز بر کسی پوشیده نیست. اهمیت این موفقیت ها زمانی بیشتر می شود که دست یابی به این موفقیت ها برای ایران نه با کمک غرب و دیگر کشورها بلکه در شرایطی بوده است که زیر سایه شدیدترین تحریم های بین المللی به آنها دست پیدا کرده است.
 
ایران در جهان به عنوان کشوری با منابع عظیم نفت و گاز شناخته می شود. ایران دارای بزرگترین منابع کشف شده گاز طبیعی و چهارمین دارنده منابع نفت در جهان است اما این همه واقعیت نیست. چرا که ایران همچنین دارای یکی از بزرگترین منابع مس، بوکسید، زغال سنگ، سنگ آهن، سرب و قلع نیز هست.
 
ظرفیت بزرگ کشور در صادرات صنایع دستی، فرش دستباف ایران که شهرتی افسانه ای دارد، محصولات کشاورزی و در راس آن پسته و همچنین خدمات فنی و مهندسی را نیز باید به این افزود.
 
جهموری اسلامی ایران علی رغم تحریم ها دارای یکی از متنوع ترین اقتصادهای منطقه است. با رفع تدریجی تحریم ها نیز باید شاهد فعال تر شدن روز افزون فعالت های اقتصادی ایران باشیم.
 
ظرفیت عظیم اقتصادی صنعت توریسم نیز موضوعی است که در مورد ایران نباید فراموش شود.
 
الحاق ایران به پروژه جاده ابریشم و نزدیکی بیشتر با قاره آسیا، کشور را به یکی از موتورهای اصلی اقتصادی منطقه تبدیل خواهد کرد.
 
زلزله قدرتی در منطقه در حال شکل گیری است. رشد اقتصادی ایران و نزدیکی سیاسی و امنیتی با غول های اقتصادی در حال ظهور اوراسیاسی طبیعتا مزیت های فراوانی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد. به نظر می رسد که اینها برگهای برنده جمهوری اسلامی در مقابل سعودی ها باشند. سعودی هایی که با رفتن انگلیسی ها روی به آمریکا آوردند و اکنون نیز با افول تدریجی قدرت آمریکا در منطقه شروع به برقراری ارتباط نزدیک بیش از پیش با رژیم اسرائیل کرده اند.

منبع: مهر