میچهانتر 35 ساله، در روز جشن تولد پسرش گفت: 21 سال بیشتر نداشتم که آن حادثه هولناک رخ داد، هنگامی که دیدم زن میانسالی در معرض خطر تصادف با خودرویی است، به سرعت خود را به وسط خیابان رساندم و زن را از مرگ حتمی نجات دادم، اما لحظهای که آن زن به پیادهرو پرتاب شد، دیگر هیچ چیز نفهمیدم و وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم صاحب چهره هولناکی شدهام که تحمل دیدن آن برای دیگران غیرممکن خواهد بود.پرستاران بخش به من گفتند در اثر اصابت با آن خودرو، به تیر چراغ برق برخورد کردهام و 10 هزار ولت برق از بدنم گذشته است. سوختگی شدید باعث شده بود دیگر هیچ شباهتی به انسان نداشته باشم؛ بیش از 20 عمل جراحی ترمیمی روی صورتم انجام شد، اما فایدهای نداشت و چهرهام بیش از قبل درهم رفته و غیر قابل تشخیص شده بود.
پس آن در سال 2010، صحبت از پیوند کامل صورت شد و من متقاضی این عمل جراحی شدم. در سال 2011 به عنوان یکی از نخستین افراد متقاضی قرار گرفتن تحت عمل پیوند کامل صورت، راهی اتاق عمل شدم. عمل جراحی 14 ساعت طول کشید و من با چهرهای کاملاً متفاوت پا به دنیایی جدید گذاشتم.
هانتر ادامه میدهد: 15 سال از آن ماجرا گذشت، روزهایی را به خاطر میآورم که کودکان با دیدن چهره من جیغزنان فرار میکردند و میگفتند هیولا دیدهایم. وقتی تصمیم برای جراحی پیوند جدی شد، قرار بود پسرم متولد شود، نمیخواستم او مرا در این وضعیت ببیند.با خود فکر میکردم فرزندم چگونه خواهد توانست پدرش را به دوستانش معرفی کند. عمل جراحی پیوند سختیهای خودش را داشت و پس از آن نیز تا مدتها گرفتار رنج و درد بسیار بودم.اما اکنون که به گذشته نگاه میکنم، این اتفاقات و دردها را به فال نیک گرفته و میگویم شاید اگر این سختیها وجود نداشت، این تغییرات را نمیکردم و این انسانی که هستم، نمیشدم.
در آن حادثه که فقط 300 ثانیه طول کشید و من هیچ خاطرهای از آن در ذهنم باقی نمانده است، مسیر زندگیام به طور کامل عوض شد، نامزدم در کنارم ماند و با هم ازدواج کردیم و در تمام جراحیهای پلاستیک به من کمک کرد تا درد و رنج را راحتتر تحمل کنم. در عمل پیوند بیش از 30 جراح پلاستیک معروف دنیا در بیمارستان بوستون حضور داشتند و نهایت تلاش خود را برای بازگشت من به زندگی انجام دادند.
در این جراحی، پلکها، بینی، لب و ماهیچههای صورتم کاملاً تغییر کردند. پس از پنج سال تحمل روزهای سخت توانستم طعم شیرین بوسه پسرم بر صورتم را حس کنم. سرما، گرما، حس خوش حرکت نسیم روی گونههایم نوید بازگشت دوباره به زندگی بود. احساس بازگشت به زندگی برایم همه چیز بود و باعث شد تا قدر لحظه لحظه نفس کشیدن در زیر سقف آبی آسمان را بدانم.
منبع: ایران