به گزارش مشرق، بعد از بررسی عملکرد سازمان لیگ برتر فوتبال کشور در قراردادهای عجیب و غریب با شرکت ایران نوین در زمینه تبلیغات محیطی بازی های لیگ و همچنین شکست پروژه بزرگ اقتصادی در ماجرای سامانه پیامکی که هنوز هم برخی بندهای آنها در ابهام قرار دارد، «فردا» در بخش پایانی سلسله گزارش های خود در این زمینه، به ماجرای حق پخش تلویزیونی اشاره می کند.
این گزارش تلاشی است برای آنها که دنبال عجایب مدیریتی در سازمان لیگ فوتبال ایران هستند. آنهایى که دوست دارند از اسرار نهان مدیریت در این مجموعه آگاهیهای لازم را داشته باشند. آن هم در شرایطی که رئیس سازمان لیگ فوتبال برای احراز پست ریاست فدراسیون فوتبال ثبت نام کرده است و تجربه نشان داده که در امور اقتصادی و درآمدزایی چیزی جز شکست در کارنامه او در مدیریت فوتبال ایران وجود نداشته است.
در گزارش های قبلی نیز به این مسئله اشاره شد که عملکرد مسئولان فعلی سازمان لیگ به خوبی نشان میدهد که آنها استاد رفوزگی در عقد قراردادهای تجاری هستند. آنها در تمام سالهای گذشته فقط پول را دیدهاند و بدترین راه را برای رسیدن به آن انتخاب کردهاند. قراردادهای حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی فوتبال و سامانه پیامکی ۶۰۹۰ خود به خوبی این واقعیت را به همه نشان میدهد. واقعیتی که سایت فردا در بخش پایانی سلسله گزارش های خود به یکی دیگر از ابعاد آن می پردازد.
حق پخش تلویزیونی
سازمان لیگ قرارداد تبلیغات محیطی فوتبال را به قیمت ۱۶۰ میلیارد تومان به ایران نوین فروخت. اما تا به امروز نتوانسته برای فروش قرارداد حق پخش تلویزونی با رسانهملی به تفاهم برسد. در واقع مدیران این مجموعه کارشان هم در این قراردادها و هم در ارتباط با رسانه ملی تا به امروز با شکست مواجه شده است.
محمدرضا ساکت مشاور اقتصادی و بازاریابی سازمان لیگ با برگزاری یک کنفرانس خبری در دی ماه ۱۳۹۲ رسما اعلام کرده بود که جامعه فوتبال به این نتیجه رسیده است که صدا و سیما برای پخش مسابقات لیگ برتر برای هر سال چیزی حدود ۱۸۰ میلیارد تومان پرداختی به فوتبال داشته باشد. همه به یاد دارند که مدیران وقت رسانه ملی به این درخواست مدیران فوتبالی هیچ توجهی نداشتند و بعد از کلی جنجال و حاشیه و اختلاف که به عدم پخش مسابقات فوتبال ایران در چند هفته منجر شد، قبول کردند که برای لیگ سال گذشته پرداختی بیست و دو میلیارد تومانی به فوتبال داشته باشند. اما جالب اینجا است که این مدیران فوتبال ایران در اجرایی شدن این تفاهم نامه با صدا وسیما هم ناکام بودند. آنها که تخفیف صد و پنجاه وهشت میلیاردی نسبت به رقم اعلامی ابتدایی خود به صدا و سیما داده بودند، تا به امروز مبلغ مورد اشاره را نتوانستهاند از رسانه ملی اخذ کنند.
برای قرارداد سال جاری هم اما اوضاع فوتبال در موضوع قرارداد حق پخش تلویزیونی نه تنها فرقی نکرد بلکه بدتر هم شد. چرا که صداو سیما برای سال جاری نه پولی به فدراسیون و سازمان لیگ پرداخت کرده است و نه تفاهمنامه و قراردادی را با مدیران فوتبال به امضا رسانده است. اخیرا هم که وزیر ورزش شخصا با رایزنی با دولت مقدماتی را فراهم کرد که برای بودجه سال آینده کشور مبلغ سیصد میلیارد تومان حق پخش ورزش ایران وجود داشته باشد که نود درصد این درآمد به فوتبال اختصاص خواهد یافت. اما درباره سال جاری و گذشته معلوم نیست چه کسی پاسخگوی شکست بزرگ و تلخ اقتصادی در قرارداد حق پخش تلویزیونی خواهد بود. حالا کار به شکایت از صدا وسیما رسیده و به نظر هم نمیرسد که توافقی بین طرفین انجام شود.
مدیران سازمان لیگ به واقع شکستی بزرگتر را در این ماجرا تجربه کردند اما هیچ وقت تصمیم نگرفتند از جامعه فوتبال و مردم به خاطر به بار آوردن این فجایع عذرخواهی کنند. ملاک خدمت برای آنها انگار فقط برگزاری لیگ است نه انجام کار اقتصادی و گرفتن حق کامل فوتبال.
این گزارش تلاشی است برای آنها که دنبال عجایب مدیریتی در سازمان لیگ فوتبال ایران هستند. آنهایى که دوست دارند از اسرار نهان مدیریت در این مجموعه آگاهیهای لازم را داشته باشند. آن هم در شرایطی که رئیس سازمان لیگ فوتبال برای احراز پست ریاست فدراسیون فوتبال ثبت نام کرده است و تجربه نشان داده که در امور اقتصادی و درآمدزایی چیزی جز شکست در کارنامه او در مدیریت فوتبال ایران وجود نداشته است.
در گزارش های قبلی نیز به این مسئله اشاره شد که عملکرد مسئولان فعلی سازمان لیگ به خوبی نشان میدهد که آنها استاد رفوزگی در عقد قراردادهای تجاری هستند. آنها در تمام سالهای گذشته فقط پول را دیدهاند و بدترین راه را برای رسیدن به آن انتخاب کردهاند. قراردادهای حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی فوتبال و سامانه پیامکی ۶۰۹۰ خود به خوبی این واقعیت را به همه نشان میدهد. واقعیتی که سایت فردا در بخش پایانی سلسله گزارش های خود به یکی دیگر از ابعاد آن می پردازد.
حق پخش تلویزیونی
سازمان لیگ قرارداد تبلیغات محیطی فوتبال را به قیمت ۱۶۰ میلیارد تومان به ایران نوین فروخت. اما تا به امروز نتوانسته برای فروش قرارداد حق پخش تلویزونی با رسانهملی به تفاهم برسد. در واقع مدیران این مجموعه کارشان هم در این قراردادها و هم در ارتباط با رسانه ملی تا به امروز با شکست مواجه شده است.
محمدرضا ساکت مشاور اقتصادی و بازاریابی سازمان لیگ با برگزاری یک کنفرانس خبری در دی ماه ۱۳۹۲ رسما اعلام کرده بود که جامعه فوتبال به این نتیجه رسیده است که صدا و سیما برای پخش مسابقات لیگ برتر برای هر سال چیزی حدود ۱۸۰ میلیارد تومان پرداختی به فوتبال داشته باشد. همه به یاد دارند که مدیران وقت رسانه ملی به این درخواست مدیران فوتبالی هیچ توجهی نداشتند و بعد از کلی جنجال و حاشیه و اختلاف که به عدم پخش مسابقات فوتبال ایران در چند هفته منجر شد، قبول کردند که برای لیگ سال گذشته پرداختی بیست و دو میلیارد تومانی به فوتبال داشته باشند. اما جالب اینجا است که این مدیران فوتبال ایران در اجرایی شدن این تفاهم نامه با صدا وسیما هم ناکام بودند. آنها که تخفیف صد و پنجاه وهشت میلیاردی نسبت به رقم اعلامی ابتدایی خود به صدا و سیما داده بودند، تا به امروز مبلغ مورد اشاره را نتوانستهاند از رسانه ملی اخذ کنند.
برای قرارداد سال جاری هم اما اوضاع فوتبال در موضوع قرارداد حق پخش تلویزیونی نه تنها فرقی نکرد بلکه بدتر هم شد. چرا که صداو سیما برای سال جاری نه پولی به فدراسیون و سازمان لیگ پرداخت کرده است و نه تفاهمنامه و قراردادی را با مدیران فوتبال به امضا رسانده است. اخیرا هم که وزیر ورزش شخصا با رایزنی با دولت مقدماتی را فراهم کرد که برای بودجه سال آینده کشور مبلغ سیصد میلیارد تومان حق پخش ورزش ایران وجود داشته باشد که نود درصد این درآمد به فوتبال اختصاص خواهد یافت. اما درباره سال جاری و گذشته معلوم نیست چه کسی پاسخگوی شکست بزرگ و تلخ اقتصادی در قرارداد حق پخش تلویزیونی خواهد بود. حالا کار به شکایت از صدا وسیما رسیده و به نظر هم نمیرسد که توافقی بین طرفین انجام شود.
مدیران سازمان لیگ به واقع شکستی بزرگتر را در این ماجرا تجربه کردند اما هیچ وقت تصمیم نگرفتند از جامعه فوتبال و مردم به خاطر به بار آوردن این فجایع عذرخواهی کنند. ملاک خدمت برای آنها انگار فقط برگزاری لیگ است نه انجام کار اقتصادی و گرفتن حق کامل فوتبال.