متن کامل یادداشت «احمد بابایی» به شرح زیر است:
بسم الله
اهل افغانم...!
مستند چندشآور و غیرمستند «بیبیسی فارسی» درباره تیپ شریف فاطمیون را دیدم و حیفم آمد چند نکته را ننویسم:
* اول
میدانیم مجاهدین افغانستانی، آبروی مضاعفی به این مردم غریب و مظلوم دادهاند. پس از این مجاهده جانانه احترام ایرانیها به اهل افغانستان، چند برابر شده که قطعا بیشترشدن علاقه و همدلی دو ملت افغانستان و ایران به یکدیگر برای انگلیسیها و وهابیها هیچ خوشایند نیست. مستند پخششده از «بیبیسی فارسی» نشانه کینه شدید «مرزسازان بینالمللی» به همراهی عاطفی دو ملت افغانستان و ایران است.
* دوم
بله، «بیبیسی» بهترین راه مقابله با جبهه متحد مقاومت را پیدا کرده: «تمسخر ملتها در پرده دلسوزی»! در این بهاصطلاح مستند، هم مجاهدین افغانستانی و هم ایرانیها مسخره میشوند! بد نیست بدانیم که سنگینترین و خطرناکترین حربه دشمنی منافقانه، به مضحکه گرفتن و تمسخر جبهه مقاومت اسلامی است، در لباس دلسوزی و از رهگذر طرح مسائلی که به هیچ وجه قابل اثبات نیست... آن هم با کنایه به فقر اقتصادی و فقر فرهنگی دو ملت.
* سوم
معلوم است که تیپ فاطمیون بدجور تکفیریها و انگلیسیها را عذاب داده است! این بهاصطلاح مستند، که وقیح و فریبکارانه است، به نوعی انتقامگیری آنها از شیرمردان غریبی است که جان بر کف گرفتهاند و جان سلفیها را به لب رساندهاند. خوشا به حال اهل افغانستان و خوشا به حال اهل ایران ، که در این لشگرکشی پهلوانانه، مشت انگلیس را باز کردهاند.
* چهارم
عدم توانایی «بیبیسی» و منافقان در تحلیل موضوع دفاع از حرم، چیز عجیبی نیست. بیبیسی از حمله وحشیانه جبهه متحد «عربستان و ترکیه و قطر و اردن و امارات و آمریکا و اسرائیل وانگلیس و...» به یک کشور مستقل حرف نمیزند، اما از دفاع مظلومانه و جانانه جبهه مقاومت، ناراحت و سرخورده شده و کینهورزانه به تئوریسازی ساحرانه و تحریک قومیتی میپردازد. بیبیسی، مدافعان حرم و جبهه مقاومت را «مدافعان اسد» میخواند تا ناخواسته ضعف خود را در فهم معارف اسلام بیان کند؛ درست مثل فاحشههایی که با قیاس وضعیت خود، تولد مسیح را جز با گناه مادر پاکش نمیتوانند تحلیل کنند.
دفاع از حرم، مقدماتی دارد که یکی از آن مقدمات به هلاکت رساندن تکفیریها تا آخرین نفر آنهاست. یکی دیگر از آن مقدمات، ضربشست نشان دادن غیورانه به جبهه استکباری است. پاک کردن سوریه و عراق (و ان شاء الله همه ممالک اسلامی) از لوث قاذورات انگلیسی/آمریکایی در مسیر دفاع از حرم است... ، بنابراین بیدلیل نیست که بیبیسی گاوریشانه و ابلهانه در پی آلوده کردن فضای عاطفی و فکری مردم ایران و افغانستان است. تحلیل ساحران بیبیسی از معجزه شیران مقاومت، نمیتواند آنقدرها به حقیقت نزدیک باشد و این تعجبی هم ندارد!
* پنجم
جالب است که افغانستانیها و تیپ غیرتمند فاطمیون را «لشگر خارجی ایران» نام میگذارند! از کی تا حالا مرزهای انگلیسیساز، دو طایفه ایران و افغانستان را دو ملت جدا از هم کرده است؟! از کی بیبیسی خود را نزدیکتر و دلسوزتر از ایرانیها به افغانستانیها میداند!؟ مهماننوازی چهل ساله ایرانیها از خانوادههای افغان و دردآشنایی این دو طایفه، خار در چشمِ تنگ انگلیسیهاست. آنها نمیفهمند که این دو قوم، یک دلِ شکسته، بیشتر نیستند...
خدا مکرشان را به خودشان برگرداند!
* ششم
یاد شهدای عاشورا افتادم؛ عاشورای 61 هجری... دهها هزار احمق وحشی در یک سو و هفتاد و دو عاشق در سویی دیگر!
«بیبیسیِ» آن زمان، زهیر و وهب نصرانی و جون و... چند یار دیگر سیدالشهدا(ع) را «خارجی» میخوانَد و مقاومت اسلامی را شورشگری و آنارشیسم میداند!
* هفتم
خبیثتر از انگلیس، انگلیس است و هیچ عاقل منصفی شکی در خباثت این طاغوت مدرن ندارد. دلبستگی سیاستمداران کشورهای اسلامی به انگلیس، نوعی فحشای دیپلماتیک است. فاحشههای سیاسی این ممالک، از عملههای مفتخور وهابیها هم بدترند.
یک نکته از این معنی گفتیم و (به خون شهدا قسم) همین باشد!
* هشتم
کسانی که در قبال مظلومیت شهدای مدافع حرم، چه ایرانی، چه افغانستانی، چه پاکستانی، چه سوری و چه عراقی، سکوت میکنند، فرقی با ظَلَمهی عیاشخانههای سعودی و مردارهای زشت تپه صهیون ندارند!
ظاهرا مظلومیت شهدای قرن 21 جز به ظهور منجی پایان نخواهد یافت...
* نهم
کاش هنرمندان و شاعران و علما و مداحان و... بعد از این، به جای انفعال، حتی به جای دفاع، همه در پی حمله به تمام مقدسات شیطانی انگلیس باشند.
* دهم
یک بیت از یک غزل، خطاب به حضرت سیدالشهدا روحی فداه:
اهل افغان شدم، آقا! چو به میدان دیدم
رخ نهادی به رخ خونی افغانیها