کد خبر 564168
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۶:۴۳

باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد نخستین اولویت سیاسی او شکست داعش است ولی در عین حال در یک اعتراف رسمی شکست تروریست‌های داعش را تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری خود یعنی تا پایان سال جاری میلادی غیرممکن دانست.

به گزارش مشرق، باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد نخستین اولویت سیاسی او شکست داعش است ولی در عین حال در یک اعتراف رسمی شکست تروریست‌های داعش را تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری خود یعنی تا پایان سال جاری میلادی غیرممکن دانست. علاوه بر این، اوباما اخیراً درباره بزرگترین اشتباه سیاسی خود موافقت با عملیات نظامی در لیبی را که منجر به سقوط معمر قذافی شد، بزرگترین اشتباه خود دانست و خاطرنشان ساخت هرگز تصور نمی‌کرد که پس از سقوط قذافی، پیامدهای خلا قدرت در لیبی، به چنین اوضاع فاجعه‌باری ختم شود و تصریح نمود آمریکا و متحدانش برنامه‌ای برای دوران پس از سقوط قذافی نداشتند.

نه تنها ناظران که حتی اوباما هم شخصاً چشم امیدی به حل و فصل مسائل در سوریه، عراق و لیبی ندارد و اعتراف می‌کند که این هر 3 فاجعه که در دوران حاکمیت و حضورش در کاخ سفید شکل گرفته، به عنوان میراث شوم اوباما به دولت‌های بعدی، جه دمکرات و چه جمهوریخواه تحویل می‌گردد.

نکته قابل توجه اینست که دولت اوباما هم وارث اوضاع آشفته در عراق و افغانستان به عنوان میراث شوم بوش کوچک بود و امروز پس از تقریباً 8 سال از شروع زمامداری اوباما چشم انداز روشنی در این دو کشور وجود ندارد. هیلاری کلینتون که این روزها برای ورود به کاخ سفید سرگرم تبلیغات انتخاباتی است، در پاسخ به سئوالی درباره بزرگترین اشتباه خود، از موافقت با جنگ عراق یاد کرد و آن را از اساس اشتباه دانست که به خسارات جبران‌ناپذیری منجر شده است.

اگر زمامداران سابق ولاحق آمریکا قدری صداقت داشتند، قطعاً از جنگ افغانستان هم به عنوان یک اشتباه استراتژیک یاد می‌کردند که باعث آنهمه قتل و جنایت و کشتار شد و میزان تولید و صدور مواد مخدر افغانستان را به حدود 10 برابر مقدار قبل از تهاجم آمریکا و متحدانش به این کشور ارتقاء داد. بوش کوچک قبل از تجاوز نظامی به افغانستان وعده می‌داد آمریکا، افغانستان را مطابق الگوی ژاپن خواهد ساخت و قبل از تجاوز نظامی به عراق هم به همگان مژده می‌داد عراق را «بهشت دمکراسی» در خاورمیانه خواهد کرد. اما همه دیدند که افغانستان و عراق امروزه در چه شرایط رقت باری قرار دارند و نتایج شوم دخالت‌های سیاسی و مداخلات نظامی آمریکا و متحدانش چه پیامدهای ناگواری را به همراه داشت. جای سئوال است که آیا پرونده جنایات مستمر آمریکا در حق دنیای اسلام و کشورهای اسلامی با یک اظهارنظر کوتاه و گذرا مبنی بر اینکه بوش یا اوباما مرتکب اشتباه شده‌اند، بسته می‌شود؟

بر این فهرست باید نام یمن، بحرین، لبنان و نیجریه را هم اضافه کرد که با چراغ سبز آمریکا به حمام خون تبدیل شدند و کشتارهای وحشیانه به هر دلیل و انگیزه‌ای صورت گرفت و امروزه در ماه‌های پایانی حاکمیت اوباما، طیف وسیع تروریست‌های دست پرورده حامیان تروریسم، «تهدید اول» علیه کلیت جهان اسلام تلقی می‌شوند که داعش، جبهه النصره، احرارالشام، بوکوحرام و... در فهرست مزدوران محلی آمریکا و متحدانش قرار دارند. البته غرب هم از این میراث شوم بی‌بهره نمانده و آنچه این روزها به موضوع پناهجویان شرقی در اروپا و قدرت‌نمائی تروریست‌ها در اروپا و آمریکا باز می‌گردد، باید در ردیف آثار و تبعات سیاست‌های ضدانسانی آمریکا در دوران بوش و اوباما طبقه‌بندی شود. طبعاً دنیای اسلام نباید در قبال این فجایع ساکت بماند و عاملان و آمران این وضعیت اسف‌بار باید به سزای جنایات خود برسند ولی جای تعجب است که با نقش‌آفرینی آشکار و نهان آمریکا و برخی متحدانش، دنیای اسلام نیز دچار بحران هویت است و آنچنان در سراشیب سقوط قرار گرفته که دلاورمردان جبهه مبارزه جدی و نفس گیر علیه تروریست‌های وحشی را تروریست معرفی می‌کند و ایران را که خود قربانی تروریسم بوده و با یاری کشورها و ملت‌های تحت ستم تروریست‌ها شتافته، به اتهام واهی دخالت در امور داخلی دیگران، حامی تروریسم تلقی کرده و سعی دارد افکار عمومی جهان و منطقه را علیه عاملان عقیم ساختن فتنه‌های تروریستی بشوراند.

واقعیت‌های عینی و ملموس را نمی‌توان به این سادگی‌ها وارونه جلوه داد و اکنون همه می‌دانند که تروریسم و سیاست‌های تروریستی آمریکا میراث شوم روسای جمهوری است که با تبلیغات عوام‌فریبانه، زیرساخت‌های کشورهای اسلامی را در مقیاس وسیعی ویران کردند و رژیم‌های فاسد منطقه نیز سعی کردند بر جنایات مشترک آمریکا و مزدوران محلی آمریکا سرپوش بگذارند و حتی آنرا توجیه کنند!