گروه فرهنگی مشرق - «آقاي رجب رشيدي نسب ٣٣ سال است كه نخوابيده». اين جمله تاثربرانگيز را بهروز خرم، كارگردان مستند سینمایی «مثل ماهي» ميگويد.تاثربرانگيزي اين خبر وقتي بيشتر خواهد شد كه بدانيم رجب رشيدي نسب، جانباز جنگ تحميلي است و علت اين بيخوابيها به دليل تركش است.
بهروز خرم کارگردان مثل ماهی در رابطه با ساخت این اثر می گوید: «در واقع من خبري را كه خيلي تنظيم مناسبي به معناي رسانهاي و حرفهاي نداشت در شبكههاي مجازي ديدم. خب خيلي اين قصه و موقعيت برايم تاثيرگذار و تالمبرانگيز بود. چگونگي آن و ماهيتش. اين بود كه پيگير شدم».هيچ مشخصه، آدرس و تلفني از ايشان در اختيارم نبود و صرفا اسم روستا را ميدانستم
بهروز خرم و رجب رشيدينسب، هر دو خراساني هستند و خرم ميگويد به همين دليل سوژه برايش ملموستر بوده است: «چندماه قبل از عيد تصميم گرفتم عيادت و ديداري با اين فرد داشته باشم. هيچ مشخصه، آدرس و تلفني از ايشان در اختيارم نبود و صرفا اسم روستا را ميدانستم. با توكل به خدا رفتم كه پيدا كنم. برايم عجيب بود كه خيليها او را نميشناختند. در حالي كه فكر ميكردم با شرايط خاص ايشان او بايد شناختهشده باشد. در هر حال بعد از يكي دو روز ايشان را پيدا كردم و ملاقات اوليهاي با هم داشتيم.»
به اين ترتيب او متوجه ميشود رجب رشيدي نسب جانباز جنگي به دليل اصابت تركش به سرش و پس از يكسال و نيم بستري در يكي از بيمارستانهاي اصفهان، ٣٣ سال است كه بيدار است و هيچكدام از درمانها نتوانسته كمكي براي او باشد تا خواب به چشمهايش بيايد. «با توجه به تجربياتي كه در حوزه فيلمسازي داشتم تصميم گرفتم با امكانات و شرايطي كه همانجا در اختيارم بود اين داستان را به تصوير بكشم. سوالي كه در حال حاضر براي من و خود آقاي رشيدينسب وجود دارد اين است كه آيا واقعا هيچ راهي وجود ندارد كه اين فرد به شرايط طبيعي برگردد و بتواند حتي يكساعت ذهنش را خاموش كند تا روز جديدي برايش آغاز شود.»
كمپيني براي جلب حمايت عمومي
بر همين اساس اين كارگردان ميگويد قصد دارد كمپيني را براي جلب حمايت عمومي نسبت وضعيت اين جانباز ايجاد كند. او اميدوار است تا بتواند هر كس از جامعه پزشكي يا هنري كه ميتواند كمكي كند وارد ميدان شود. به گفته خرم حصول نتيجه اين اتفاق براي او از همهچيز مهمتر است. «اين يك مستند روايتي است كه تا حصول نتيجه ادامه خواهد داشت. نه دنبال جشنواره هستم، نه جايزه. فقط دوست دارم اين مساله پزشكي به سرانجامي برسد. شكر خدا نه ايشان نااميد است و نه ما كه يك ياعلي گفتيم تا كنار ايشان باشيم»
ما با سرمايه شخصي و عشق و تعهد داريم اين كار را انجام ميدهيم
از او ميپرسم مطرح شدن اين موضوع قبل از اكران فيلم ممكن است باعث ايجاد شبهاتي شود. در جواب به اين موضوع مسائلي از اين قبيل كه مطرح ميشود و اينكه اين يك شو براي برجسته كردن فيلم است، ميگويد: «خيلي ممنونم از سوال بسيار خوب و به جاي شما. راستش اصلا قرار نبود اين موضوع رسانهاي شود. اما هفته گذشته تماسي داشتم از يك گروه و آنها اصرار داشتند كه حق اين فيلم را به آنها واگذار كنم تا آنها فيلم را ادامه بدهند.به گزارش سینما ژورنال، سازنده در ادامه توضیح می دهددکه با برخي از دوستان مشورت كردم و به اين نتيجه رسيديم كه موضوع را رسانهاي كنيم. ما با سرمايه شخصي و عشق و تعهد داريم اين كار را انجام ميدهيم. فقط دوست داشتيم اتفاق مثبتي ايجاد شود. به ذهن من و گروهم رسيد ما كسي مثل پروفسور سميعي را داريم كه تجربه و دانشش شايد بتواند كمك شاياني به ما بكند. حالا اگر برخي ميخواهند يا بخواهند اسم اين را نمايش يا هر چيز ديگري بگذارند عيبي ندارد. فقط به نتيجه برسد و موضوع ديده شود. همين براي ما كافي است. ما نهايت هدفمان چه از ساختن فيلم و چه از راهاندازي كمپين اين بود كه همراه و همپاهايي پيدا كنيم. ممكن است بخشي از ماجرا به نمايشي بودن تنه بزند اما عيبي ندارد.»
بهروز خرم کارگردان مثل ماهی در رابطه با ساخت این اثر می گوید: «در واقع من خبري را كه خيلي تنظيم مناسبي به معناي رسانهاي و حرفهاي نداشت در شبكههاي مجازي ديدم. خب خيلي اين قصه و موقعيت برايم تاثيرگذار و تالمبرانگيز بود. چگونگي آن و ماهيتش. اين بود كه پيگير شدم».هيچ مشخصه، آدرس و تلفني از ايشان در اختيارم نبود و صرفا اسم روستا را ميدانستم
بهروز خرم و رجب رشيدينسب، هر دو خراساني هستند و خرم ميگويد به همين دليل سوژه برايش ملموستر بوده است: «چندماه قبل از عيد تصميم گرفتم عيادت و ديداري با اين فرد داشته باشم. هيچ مشخصه، آدرس و تلفني از ايشان در اختيارم نبود و صرفا اسم روستا را ميدانستم. با توكل به خدا رفتم كه پيدا كنم. برايم عجيب بود كه خيليها او را نميشناختند. در حالي كه فكر ميكردم با شرايط خاص ايشان او بايد شناختهشده باشد. در هر حال بعد از يكي دو روز ايشان را پيدا كردم و ملاقات اوليهاي با هم داشتيم.»
به اين ترتيب او متوجه ميشود رجب رشيدي نسب جانباز جنگي به دليل اصابت تركش به سرش و پس از يكسال و نيم بستري در يكي از بيمارستانهاي اصفهان، ٣٣ سال است كه بيدار است و هيچكدام از درمانها نتوانسته كمكي براي او باشد تا خواب به چشمهايش بيايد. «با توجه به تجربياتي كه در حوزه فيلمسازي داشتم تصميم گرفتم با امكانات و شرايطي كه همانجا در اختيارم بود اين داستان را به تصوير بكشم. سوالي كه در حال حاضر براي من و خود آقاي رشيدينسب وجود دارد اين است كه آيا واقعا هيچ راهي وجود ندارد كه اين فرد به شرايط طبيعي برگردد و بتواند حتي يكساعت ذهنش را خاموش كند تا روز جديدي برايش آغاز شود.»
كمپيني براي جلب حمايت عمومي
بر همين اساس اين كارگردان ميگويد قصد دارد كمپيني را براي جلب حمايت عمومي نسبت وضعيت اين جانباز ايجاد كند. او اميدوار است تا بتواند هر كس از جامعه پزشكي يا هنري كه ميتواند كمكي كند وارد ميدان شود. به گفته خرم حصول نتيجه اين اتفاق براي او از همهچيز مهمتر است. «اين يك مستند روايتي است كه تا حصول نتيجه ادامه خواهد داشت. نه دنبال جشنواره هستم، نه جايزه. فقط دوست دارم اين مساله پزشكي به سرانجامي برسد. شكر خدا نه ايشان نااميد است و نه ما كه يك ياعلي گفتيم تا كنار ايشان باشيم»
از او ميپرسم مطرح شدن اين موضوع قبل از اكران فيلم ممكن است باعث ايجاد شبهاتي شود. در جواب به اين موضوع مسائلي از اين قبيل كه مطرح ميشود و اينكه اين يك شو براي برجسته كردن فيلم است، ميگويد: «خيلي ممنونم از سوال بسيار خوب و به جاي شما. راستش اصلا قرار نبود اين موضوع رسانهاي شود. اما هفته گذشته تماسي داشتم از يك گروه و آنها اصرار داشتند كه حق اين فيلم را به آنها واگذار كنم تا آنها فيلم را ادامه بدهند.به گزارش سینما ژورنال، سازنده در ادامه توضیح می دهددکه با برخي از دوستان مشورت كردم و به اين نتيجه رسيديم كه موضوع را رسانهاي كنيم. ما با سرمايه شخصي و عشق و تعهد داريم اين كار را انجام ميدهيم. فقط دوست داشتيم اتفاق مثبتي ايجاد شود. به ذهن من و گروهم رسيد ما كسي مثل پروفسور سميعي را داريم كه تجربه و دانشش شايد بتواند كمك شاياني به ما بكند. حالا اگر برخي ميخواهند يا بخواهند اسم اين را نمايش يا هر چيز ديگري بگذارند عيبي ندارد. فقط به نتيجه برسد و موضوع ديده شود. همين براي ما كافي است. ما نهايت هدفمان چه از ساختن فيلم و چه از راهاندازي كمپين اين بود كه همراه و همپاهايي پيدا كنيم. ممكن است بخشي از ماجرا به نمايشي بودن تنه بزند اما عيبي ندارد.»