کد خبر 569185
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۰

شهر «حلب» به دلیل موقعیت و جایگاه راهبردیش نه تنها طی بحران سوریه، بلکه در طول تاریخ همواره نقش مهمی در تاریخ کشورها و حکومت‌ها ایفا کرده است.

گروه بین‌الملل مشرق - این گزارش در زمانی تهیه می‌شد که بسیاری از مناطق و محله‌ های شهر «حلب» زیر باران خمپاره ها و موشک های گروه های مسلح تروریستی قرار داشتند.

محله‌های غربی شهر حلب و همچنین شهرک «خان طومان» شاهد شدیدترین و سنگین ترین حملات گروه های مسلح است، در مقابل ارتش و نیروهای مسلح سوریه نیز مناطق تحت تصرف گروه های مسلح و راه های امداد و کمک رسانی آنها را هدف قرار می دهند و در این بین روزانه ده ها غیر نظامی از ساکنان حلب قربانی این حملات می شوند.

آنچه امروز در حلب جریان دارد، خارج از چارچوب جنگ تحمیل شده و جاری در مناطق مختلف این کشور نیست، همانگونه که از زمان آغاز بحران سوریه تاکنون این اولین باری نیست که حلب با چنین شرایطی مواجه است.

در واقع موقعیت و اهمیت شهر حلب موجب شد، با وجود تمام تلاش های صورت گرفته برای دور ماندن از این جنگ، از سال 2012 تاکنون کانون توجهات و مهمترین عرصه درگیری و رویارویی ها باشد.

حلب تلاش بسیاری کرد تا از بحران سوریه برکنار بماند، به همین دلیل بسیاری از عدم برگزاری تظاهراتی علیه نظام در آستانه پایان سال اول بحران در سوریه متعجب و حیرت زده بودند.

فعالیت معارضان برای بسیج ساکنان پایتخت اقتصادی سوریه علیه نظام راه به جایی نبرده و رهاورد این تلاش ها به راهپیمایی های بی رمق و پراکنده بی حاصل منتهی شده بود.

اما اوضاع در ریف‌ها یا مناطق اطراف و حومه حلب به گونه‌ای دیگر پیش می رفت. این مناطق به ویژه مناطق حومه شمالی خیلی زود نه تنها شاهد شکل گیری اعتراضات، بلکه تشکیل گروه های مسلح بود، به گونه ای که این گروه ها هسته و ستون اولین گروه مسلح موسوم به «ارتش آزاد سوریه» و به خصوص «گردان التوحید» را تشکیل دادند که به داخل حلب نفوذ و ژوئیه 2012 مناطقی از جمله محله های صلاح الدين، سيف الدولة، الصاخور، السكري و مساكن هنانو را تصرف کرد.

ارتش سوریه تلاش کرد، محله‌های از دست داده را باز پس گیرد که در مواردی موفق و در برخی دیگر ناموفق بود، در زمانی که گروه های مسلح درحال گسترش نفوذ خود در ریف های حلب بودند، درگیری ها به داخل برخی محله ها سرایت کرده بود تا با پایان سال 2013 میلادی خطوط تماس و درگیری بین گروه های مسلح و ارتش سوریه مشخص شود، در این زمان گروه های مسلح بر اغلب مناطق ریفی و حدود 40 درصد شهر سیطره یافته بودند و نیروهای ارتش 60 درصد حلب را در کنترل داشتند.

گروه‌های مسلح برای تحت فشار گذاشتن ارتش و طرفداران نظام، نقشه محاصره اقتصادی حلب را با سیطره بر راه‌های منتهی به حلب، از دروازه جنوبی غربی این شهر موسوم به «بزرگراه شام» و دروازه شمالی غربی آن یعنی «بزرگراه حلب – اعزاز» گرفته تا دروازه شرقی در نزدیکی فرودگاه بین المللی پیش گرفتند. حلب چند ماه توسط گروه های مسلح محاصره و آب و برق و مایحتاج اساسی و ضروری اهالی قطع شد.



ارتش سوریه برای پایان دادن به این وضعیت حمله گسترده ای علیه گروه های تروریستی تدارک دید و موفق شد، کنترل بزرگراه سفیره به شرق حلب را در دست گیرد و برای سال های بعد این تنها راه ارتباطی ساکنان مناطق تحت کنترل ارتش با دنیای خارج بود، در حالی که گروه های مسلح به راحتی از راه های مواصلاتی منتهی به مرزهای ترکیه در شمال و ریف ادلب در غرب بهره می بردند.

هنگام ورود مستقیم روسیه به عرصه میدانی سوریه، آشکار بود که حلب یکی از مهمترین اهداف این دخالت شمرده می شود، این اهمیت زمانی دو چندان شد که ترک ها جنگنده «سوخو» نیروی هوایی روسیه را در نزدیکی مرزهای ترکیه سرنگون کردند، از آن زمان روس ها به نبرد حلب به عنوان نبردی نگاه می کنند که عرصه به خاک مالیدن دماغ ترک هاست که برای این شهر اهمیت راهبردی و معنوی و اقتصادی بسیاری قائل هستند.

ارتش سوریه نبردهای حلب را با پشتیبانی نیروی هوایی روسیه از ریف های این شهر کلید زد، چون بر این باور بود که آزادسازی ریف ها و در دست گرفتن کنترل آنها، زمینه آزادسازی شهر را تسهیل خواهد کرد.

عملیات ارتش سوریه در ریف جنوبی شهر حلب با موفقیت بسیار همراه بود و طی آن توانست مناطق بسیاری را آزاد کند که «الحاضر» به عنوان پایگاه اصلی دو گروه تروریستی تکفیری «جبهه النصره» و «احرار الشام» در ریف جنوبی، مهمترین منطقه شمرده می شد.

در ادامه محاصره فرودگاه نظامی «کویرس» که توسط داعش محاصره شده بود، در هم شکسته شد و به تبع آن در ریف شمالی حلب محاصره دو شهرک شیعه نشین «نبل» و «الزهراء» نیز شکسته شد تا زنگ خطر تغییر معادلات میدانی به زیان گروه های تروریستی و حامیان آنها در نبردهای آتی حلب به صدا درآید.

پس از توافق برسر آتش‌ بس آشکار شد، جبهه های عملیاتی حلب در چارچوب توافق قرار نمی گیرند، چون اغلب مناطق در این جبهه ها توسط جبهه النصره اشغال شده بود که در فهرست گروه های تروریستی قرار داشت و آتش بس شامل آن نمی شد.



تا این زمان ارتش سوریه عملیاتی داخل حلب انجام نداده بود، اما از این زمان خبرهایی مبنی بر تدارک گسترده ارتش و نیروهای مسلح سوریه و حرکت آنها به سمت حلب منتشر شد و به موازات آن گروه‌های تروریستی مسلح این منطقه مدعی شدند، به همراه نیروهای سوری کارشناسان و مستشاران و نیروهای ویژه ایرانی برای مشارکت در نبردهای حلب به نیروهای سوری ملحق شده اند.

جبهه النصره بارها و به ویژه در محور «تل العیس»، واقع در ریف جنوبی حلب با هدف تصرف این تپه راهبردی آتش بس را نقض کرد که با مقابله ارتش و نیروهای مسلح سوریه مواجه شد.

روز 23 آوریل 2016 گروه های مسلح به شدت محله های غربی و شمالی حلب را با خمپاره و موشک بمباران کردند، این حملات روی محله های الخالدية، الأشرفية، خیابان النيل، السبيل، الموكامبو، الميدان، العزيزية و السليمانية تمرکز یافته بود و این حملات عمدتا از کوی «بنی زید»، در شمال غربی حلب که گروه های وابسته به جبهة النصرة و احرار الشام آن را در تصرف داشتند، انجام می شد.

چرا حلب و چرا شاهد تشدید اوضاع در آن به این شکل هستیم

طی قرون گذشته حلب همواره نقشی مهم در تاریخ کشورها و حکومت ها ایفا می کرد و به خاطر جنگ های رخ داده در آن بارها تخریب شده است، بنابراین آنچه در این شهر رخ می دهد، خارج از این روند تاریخی نیست.

حلب امروز بهای اهمیت راهبردی و موقعیت خاص خود را پرداخت می کند، به گونه ای که «عبد القادر عزوز»، عضو تیم مذاکره کننده نظام سوریه در ژنو می گوید که «نبرد شهر حلب، نماد نبرد و جنگی بین المللی است و بی شک حرف آخر در این نبرد را ارتش سوریه خواهد زد که برخلاف گروه های مسلح دارای پایگاه مردمی است».

عزوز تاکید می کند که «نبرد حلب، سرنوشت نبردهای جاری در منطقه و عرصه بین المللی به ویژه در سوریه را رقم خواهد زد».

وی خاطر نشان می‌شود: «گروه های مسلح بر این باورند، آتش بس به سود نظام سوریه بوده و ارتش این کشور به ویژه در نبردهای آزادسازی شهرهای «تدمر» و «القریتین» کمک کرده و دور از انتظار نیست، شاهد چنین وضعیتی در حلب نیز باشیم».

افزون بر اینکه آنها با تشدید اوضاع میدانی و امنیتی در حلب تلاش دارند، روند سیاسی و مذاکرات ژنو را به بن بست بکشانند. این برداشت ها، موجب شد تا گروه های مسلح از آتش بس برای تجهیز بیش از پیش خود استفاده کنند.



نقشه میدانی در حلب و معادلات حاکم بر آن

براساس گزارش های میدانی، ارتش سوریه کنترل 60 درصد شهر حلب را در دست دارد که محله های غربی، مرکزی، جنوب غربی و شمال غربی شهر را شامل می شود، در حالی که گروه های مسلح بر 40 درصد شهر سیطره دارند که محله های شرقی و برخی از محله های شمال شرقی و جنوبی شرقی حلب را دربر می گیرد و در این میان کُردها کنترل محله «الشیخ مقصود» در شمال حلب را در دست دارند.

اغلب گروه های مسلح در حلب وابسته به جبهه النصره هستند، البته گروه هایی هم وجود دارند که از سوی ترکیه حمایت می شوند، مانند نور الدين الزنكي و مراد پاشا و همچنین گروه های وابسته به احرار الشام.

گروه تروریستی موسوم به «شهدای بدر» که نقش اساسی در گلوله باران محله های شرقی حلب به واسطه استوانه های گاز را ایفا می کرد، خطرناک ترین این گروه ها شمرده می شود.

حلب تا قبل از آغاز بحران سوریه 4 میلیون نفر را در خود جای می داد، در حالی که هم اکنون یک میلیون نفر در مناطق تحت کنترل ارتش و 300 هزار نفر در مناطق تحت تصرف گروه های مسلح سکونت دارند.

نگاهی به نقشه مناطق تحت کنترل ارتش سوریه و مناطق تحت تصرف گروه های مسلح نشان می دهد، ارتش سوریه مناطق راهبردی بسیاری مانند مسیر نبل و الزهراء و جاده اردوگاه آوارگان فلسطینی حندرات را در دست دارد که اجازه می دهد، در صورت پیشروی در محور غربی حلب راه های امداد و کمک رسانی گروه های تروریستی به مرکز شهر را قطع کند.

همچنین پیشروی در محور جنوبی اجازه پیشروی گسترده در محور غربی را به این نیروها می دهد. اما همچنان گره کور حلب، محله های قدیمی آن هستند که نقطه قوت تروریست ها شمرده می شود.

دمشق به صورت ضمنی پیوستن حلب به توافق آتش‌ بس را رد کرد، چون اغلب مناطق تحت اشغال آن در دست جبهه النصره و احرار الشام است که در فهرست گروه های تروریستی قرار دارند.

به همین دلیل با وجودی که مسکو اعلام کرد با واشنگتن درباره برقراری اتش بس در حلب به توافق رسیده به محض اجرا، این توافق با حمله گروه‌های مسلح به خان طومان نقض می‌شود.

به گفته تحلیلگران برقراری آتش بس در حلب وابسته به توافق بازیگران بحران سوریه، از جمله حامیان گروه‌های تروریستی مانند ترکیه و عربستان سعودی است که مخالف برقراری اتش بس نیز هستند.

در اینجا نباید فراموش کرد که این نقض‌‌ها و مخالفت‌ها تماما با چراغ سبز آمریکایی‌ها صورت گیرد و نمی‌توان واشنگتن را از این قائله مبرا دانست. در مقابل روس ها راحت تر از آمریکایی ها نشان می دهند، چون هیچ گاه از متحدان خود در حلب خواهان توقف عملیات نظامی علیه گروه های تروریستی نشده اند و بی میل نیستند، به کاخ سفید یادآوری کنند که آماده از سرگیری عملیات نظامی هوایی خود در حمایت از ارتش سوریه برای مبارزه با گروه‌های تروریستی هستند.



پیروزی‌های اخیر ارتش سوریه و متحدانش در شمال این کشور به ویژه حلب، دشمنان دمشق و محور مقاومت را به شدت خشمگین کرده و حملات آنها علیه مناطق مسکونی غرب حلب را شدت بخشیده و حتی کشورهایی مانند عربستان و ترکیه را به تهدید دمشق مبنی بر دخالت نظامی مستقیم در سوریه و یا ایجاد منطقه حائل و فراهم کردن پیش زمینه تشکیل دولت مستقل یا خودگردان برای کُردهای سوریه واداشته است.

رژیم صهیونیستی طرف دیگری است که به سرعت در قبال تحولات جاری در حلب واکنش نشان داده و از تحولات آن به سود ارتش سوریه ابراز نگرانی کرده و این پیروزی ها را به معنای نزدیک شدن خطر به اسرائیل و عدم تحقق اهداف مورد نظرش در بحران سوریه دانسته است.

این درحالی است که رژیم صهیونیستی افزایش نفوذ و قدرت ایران و حزب الله در حوزه کشورهای دریای مدیترانه را شکستی نه تنها برای خود بلکه برای ترکیه و عربستان به شمار می آورد.

به همین دلیل می توان گفت که ترکیه و عربستان و اسرائیل دارای منافعی مشترک در پرونده سوریه هستند، به ویژه آنکارا و ریاض که این منافع و اهداف مشترک آنها را به تشکیل ائتلاف تروریستی «جیش الفتح» در این اواخر در شمال سوریه و به طور خاص در حلب واداشته، ائتلافی که جبهه النصره ستون اصلی آن را تشکیل می دهد.

در کنار بحران تشدید اوضاع میدانی و امنیتی حلب، جنگ روانی و رسانه ای بزرگ و فعالیت بی سابقه ای در فضای مجازی برای تحریف حقایق جاری در میدان نیز کلید خورده است که اهداف مهمی مانند سرپوش نهادن بر شکست های گروه های تروریستی مسلح، ممانعت از ادامه و استمرار پیروزی های ارتش سوریه و ایجاد موازنه های جدید در میدان را دنبال می کند.