افشاگری‌های اسنودن یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی کشوری چون آمریکا محسوب می‌شود. حال که مت دیمون قصد بازگشت به میانه گود سازمان‌های جاسوسی را دارد.

گروه فرهنگی مشرق- تقریبا مدت زمان 9 سال از آخرین حضور مناسب ابرجاسوس  سینما، جیسون بورن می‌گذرد و در این مدت تجربه نشان داد که هیچ‌کس حتی جرمی رینر نمی‌تواند جای مت دیمون را در قالب بورن این سری از آثار بگیرد. این نکته می‌تواند مرتبط به بازی مت دیمون در کالبد نقش باشد و ناکامی جرمی رینر یا می‌تواند به ضعف فیلم «میراث بورن» و درنیامدن داستان فیلم ارتباط پیدا کند. در هر صورت بورن بار دیگر با چهره همیشگی و موفقش مت دیمون بازگشته است و می‌توان این اثر را چهارمین قسمت از آثار بورن در نظر گرفت.




 پیش از این‌که پنج نکته مهمی که در صحبت ها، تبلیغات مجازی و از همه مهم‌تر اولین تیزر تبلیغاتی فیلم را مطرح کنیم بهتر است جهت یادآوری سری به دنیای جاسوسی این آثار بزنیم، داستان در 9 سال قبل، زمانی به اتمام رسید که ما می‌دانستیم آمریکا به صورت علنی و مشخص مراقب رفتار تمام شهروندان خود است و در صورت دیدن رفتاری برخلاف جهت جریان اصلی به بدترین نحو با آن برخورد می‌کند (شاید دلیل اصلی تولید جاسوسان و آدمکش‌های حرفه‌ای مانند جیسون بورن در همین نکته باشد.)




از سویی دیگر در این سال‌ها فیلم‌هایی که بر اساس کتاب‌های مصور ساخته شده‌اند شاید تصویری رنگین و متفاوت به دنیای جاسوسی داده باشند و این موقعیت را محل مناسبی برای فعالیت‌های ابرقهرمان‌های خود در نظر گرفته باشند ولی ماجرای بورن بسیار متفاوت است و از حد استعاره گذشته است. جیسون بورن یک ابرقهرمان مدرن نیست، در حقیقت بورن یک ابرسرباز مدرن است که به فراموشی مبتلا شده بود و اجازه سواستفاده از اطلاعات خود را برای ماموریت‌های غیرقانونی سازمان جاسوسی آمریکا از مدیران سودجو این تشکیلات سلب کرده بود. مهم‌ترین نکته اثر جدید پل گرین‌گراس در این مهم خلاصه می‌شود که ماجراهای فیلم پس از قطعی شدن نظارت دولت آمریکا بر شهروندانش رخ می‌دهد و اتفاقات زیادی که طی این 9 سال غیبت در دنیای حقیقی روی داده است، هم پیش‌بینی‌های فیلم را تا حد زیادی تحقق بخشیده و هم بستر مناسبی برای بازگشت جیسون بورن فراهم کرده است. بنابراین نظر شما را به پنج نکته مهمی که می‌توان آن را در خلال اخبار و تیزر تبلیغاتی فیلم فهمید، جلب می‌کنیم.




زندگی بورن پس از به دست آوردن حافظه‌اش تعریف چندانی ندارد


جیسون بورن شاید در پایان قسمت سوم، موفق به اتمام رساندن ماموریت خود و بازگرداندن حافظه‌اش شده باشد و حتی از شر عملیات‌های مخوفی چون تریداستون و بلک بریر خلاص شده باشد و در انتهای «اولتیماتوم بورن» شنا‌کنان این دنیای خشن و سرد را ترک کرده باشد اما هیچ‌گاه نمی‌توان از او توقع داشت مانند یک شخص عادی به مناطق خوش آب و هوا سفر کند و همه چیز را فراموش کند یا حتی عکسی از غروبی زیبا در صفحه اینستاگرام خود بگذارد. ذهن او از تصاویر ترسناک پر شده است. خاطرات و تصاویری که شاید مسبب‌های آن به سزای اعمالشان رسیده باشند ولی تاثیر مخربی به روی این سرباز بازنشسته گذاشته‌اند. جیسون بورن زمانی که مشغول انجام کارهای جاسوسی نیست، فردی افسرده است که در اتاق‌های تاریک هتل‌های کوچک و بی‌نام و نشان در کشورهای دور افتاده جهان زندگی می‌کند و گاهی در مسابقات مشت زنی بسیار خطرناک شرکت کرده تا روحیات پرخاشگرایانه‌اش را کمی التیام بخشد. به نظر می‌رسد شخصی با این توانایی‌ها که به راحتی توانست قیامتی آتشین در کشورهای مختلف جهان بر سر آدمکش‌ها و عوامل سیا فرود آورد، نمی‌تواند خود را بازنشسته کند و هر ماه منتظر حقوق بازنشستگی خود باشد، او با اهریمن‌های اصلی دنیای جاسوسی مبارزه کرده است و حال نمی‌تواند در گوشه تاریکی از دنیا در انتظار گذران روزهای زندگی‌اش باشد.

دنیای جاسوسی در آثار بورن پس از افشاگری‌های اسنودن وارد مرحله تازه‌ای شده است

در سری فیلم‌های بورن، او همیشه زاویه مناسب و معقول خود را نسبت به اتفاقات روز جهان حفظ می‌کرد. در «اولتیماتوم بورن» ما متوجه شدیم که آدم بدهای قصه، نه تنها سیستم نظارتی پیشرفته‌ای در کلان شهرهای مهم جهان نصب کرده‌اند بلکه در برنامه‌ای پیشرفته و مخابراتی موفق به تشخیص دادن نام شخصی خاص یا پیدا کردن عملیاتی مخفی می‌شوند و سیستم ویرایشگر بسیار مدرنی که قادر به شناسایی و نظارت بر مکالمه‌های مردم است. این رویکرد یکی از مسائل مهمی بود که جیسون بورن سعی در مقابله با آن را داشت. در شکاف میان قسمت قبلی و جدید بورن، افشاگری‌های اسنودن یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی کشوری چون آمریکا محسوب می‌شود. حال که جیسون بورن قصد بازگشت به میانه گود سازمان‌های جاسوسی را دارد باید دید می‌تواند خود را با دنیای پسا اسنودنی وفق دهد زیرا زاویه معقول در این میان، پیشرفت دنیای جاسوسی پس از ظهور افرادی چون اسنودن و جولین آسانژ است و همان‌طور که در تیزر تبلیغاتی قسمت چهارم دیده‌ایم، وضعیت جاسوسی در دنیا می‌تواند بسیار بدتر از میزان افشاگری‌های اسنودن باشد.



این بار او کمک کوچکی از سوی یک دوست قدیمی خواهد داشت


در قسمت‌های قبلی زنی با نام نیکی پارسانز حضور داشت که وظیفه استخراج داده‌های مجازی جاسوسان سیا را برعهده داشت، در این قسمت نیز او با نقش آفرینی جولیا استایلز بازخواهد گشت. بازگشت نیکی عملکردی بسیار محتمل و منطقی به نظر می‌رسد زیرا زمانی که شما قصد دارید در مقابل یک سازمان جاسوسی پیشرفته و فاسد قد علم کنید، اولین چیزی که احتیاج دارید یک تکنسین کاربلد است که هم با فضای این تشکیلات آشنایی کافی داشته باشد و هم توان هک کردن سیستم‌های کامپیوتری این تشکیلات را داشته باشد. به نظر می‌رسد کاراکتری که استایلز آن را بازی می‌کند، جایگزین شخصیتی چون ام یا کیو در سری فیلم‌های جیمز باند شده است و همیشه با یک تذکر مفید سر‌وکله‌اش پیدا می‌شود، نحوه رسیدن به محل‌های مخفی و مقصدهای بی‌خطر را به اطلاع بورن می‌رساند، دستورالعمل‌هایی تخصصی در اختیار بورن می‌گذارد و در نهایت هنگام صرف نوشیدنی در مکالمه‌ای کوتاه یادآور می‌شود که هر دو از کجا، کار خود را آغاز کرده‌اند و حرف‌های خوبی در مورد زیبایی و یا تلخی زندگی میان آن‌ها رد ‌و بدل می‌شود.




افشای عملیات بلک بریر باعث سرنگونی تمام عاملین آن نشده است


سوال اصلی زمانی پیش می‌آید که شما به دلایل اصلی بازگشت «جیسون بورن» بیشتر فکر می‌کنید زیرا تا به امروز به لطف سه قسمت قبلی، این فیلم‌ها چشم جهانیان، به فجایع بزرگی از سوی سازمان سیا و عملیات‌هایی چون بلک بریر یا تریداستون باز شده است. پس بازگشت بورن نمی‌تواند به دلیل مسائلی باشد که مخاطبین پر و پا قرص وی همه زیر و بم آن را از پیش می‌دانند. در قسمتی از تیزر تبلیغاتی قسمت چهارم، کاراکتر استایلز به او می‌گوید: «به یاد آوردن همه چیز، به معنای دانستن همه چیز نیست.» به راستی منظور کاراکتر استایلز از بیان این سخن چیست؟ آیا قسمت فاسد دیگری در سازمان سیا ظهور کرده و جوان‌های بی‌گناه را شستشوی مغزی می‌دهد و مبدل به یک ماشین آدم‌کشی می‌کند؟ آیا آن‌ها بار دیگر مامورین آدم‌کش دیگری تربیت کرده‌اند که خالی از عاطفه و احساس هستند و مرگ را به سریع‌ترین شکل ممکن برای دشمنان خود در سراسر جهان به ارمغان می‌آورند؟ شاید هم اسرار مخوف دیگری در مورد گذشته بورن وجود دارد که هنوز از آن‌ها حرفی به میان نیامده است برای مثال می‌توان به سرنخی که در تیزر تبلیغاتی قسمت چهارم وجود دارد اشاره کرد: تام لی جونز نقش رییس مخوف و شوم آژانس جاسوسی را بازی می‌کند که سعی دارد اسرار و رازهای گذشته سازمان جاسوسی‌اش را مخفی نگاه دارد.




وینسنت کسل در نقش یک پروفسور جدید

در خبرها و تیزر تبلیغاتی قسمت چهارم شواهدی وجود دارد که ما را متوجه یک واقعیت دیگر می‌کند. جهان هنوز از حضور آدمکش‌های پارکور کار و خونسرد که جز حفظ رازهای مخوف سازمان‌های جاسوسی خود، هیچ هدف دیگری ندارند، پاک نشده است. آن‌ها عاملینی مرگبار هستند و حضور وینست کسل با آن ظاهر سرد بیشتر از هر نکته دیگری این واقعیت را یادآوری می‌کند. کسل در نقش یک پروفسور ظاهر خواهد شد، پروفسوری بی‌رحم مانند نقشی که کلایو اوون در قسمت ابتدایی آن را بازی می‌کرد. پروفسور اوونی که نتوانست به سادگی در برابر جیسون بورن ایستادگی کند و به راحتی مغموم شد اما به نظر می‌رسد وضعیت کسل کمی با همتای سابقش متفاوت باشد. باید دید آیا او با توسل به توان بدنی و ذهنی بالا و شناختی که از شهرهای مختلف اروپا دارد، می‌تواند خطر جدی برای قهرمان ما محسوب شود یا خیر ؟

به گزارش صبا در پایان باید اشاره کرد که قسمت چهارم سری فیلم‌های بورن با عنوان «جیسون بورن» به کارگردانی پل گرین‌گراس که تجربه ساخت «اتمام حجت بورن» را در کارنامه‌اش دارد به نویسندگی گرین گراس و کریستوفر روس در تاریخ 26 جولای سال جاری روانه اکران سینماها خواهد شد. از میان بازیگران این قسمت می‌توان به مت دیمون، جولیا استایلز، تام لی‌جونز، آلیشیا ویکاندر، وینسنت کسل و ریز احمد اشاره کرد. موسیقی مشهور متن فیلم بار دیگر توسط دیوید باکلی و جان پاول ساخته شده است و فیلمبرداری صحنه‌های اکشن و هیجانی این قسمت را بری اکروید بر عهده خواهد داشت.

این اولین حضور مت دیمون در قالب شخصیت جیسون بورن پس از سال 2007 است زیرا در بازی کامپیوتری که در سال 2008 بر اساس این کاراکتر معروف دنیای جاسوسی ساخته شد از صدای دیمون استفاده نشده است و او در این بازی به دلیل خشونت بسیار زیاد صداپیشگی نکرده است.