گروه فرهنگی مشرق- جلسه آیین رونمایی و نقد بررسی کتاب «سراب آزادی» نوشته مریم سنجابی مسئول سابق نیروی انسانی سازمان منافقین و عضو شورای رهبری این سازمان در سرای اهل قلم تالار گفتگوی شهر کتاب (شهر آفتاب)، با حضور خانم ها نرگس بهشتی و دکتر جواد منصوری و با اجرای مهدی مهدی قلی، روز دوشنبه برگزار شد.
در ابتدای این جلسه دکتر جواد منصوری معاون آسیا و اقیانوسیه وزیر امور خارجه در دهه شصت با ابراز شادمانی از انتشار این کتاب گفت: آنچه حائز اهمیت این است که در چند سال گذشته در برنامههای مختلفی در رسانههای ما اعم از مکتوب، دیداری و شنیداری در ارتباط با سازمان مخوف منافقین صحبت شده است. اما در کتاب«سراب آزادی» کسی حقایق مخوف این سازمان را افشا میکند که خودش در متن رویدادها بوده و خاطراتش سندیت دارد. بنابراین شرح وقایع از زبان خانم مریم سنجابی میتواند اتمام حجتی برای آنهایی باشد که میگویند ما روی حب و بغض شخصی درباره این سازمان صحبت میکنیم، این کتاب سندی قطعی است.
نقطه قوت کتاب
دیپلمات دهههای گذشته در این ادامه تحلیلهایش به این مطلب اشاره کرد: نقطه قوت قابل اتکایی که در این کتاب وجود صراحت و شفافیت است که در بیان مطالب وجود دارد. در موراد دیگری ، افراد دیگری آمدند و مطالب خودشان را در مورد این سازمان مخوف بیان کردند و گاهی در بیان حقایق تعارف کردند و بسیاری از گفتنیها را نگفتند و در بسیاری از موارد خودسانسوری کردند. اما کتاب سراب آزادی با صراحتی مثال زدنی حقایق سازمان مخوف منافقین را بیان میکند و من احساس کردم نویسنده عزمش را جزم کرده که همه حقایق و مسائل پشت پرده این سازمان را افشا کند. منصوری اشاره کرد که بنده چون می دانم این کتاب با استقبال فراوان مواجه می شود و به تجدید چاپ میرسد نقدهای خودم را نیز بیان میکنم تا در مرحله تجدید چاپ ضعفهای کتاب برطرف شود.
نقد جواد منصوری به کتاب سراب آزادی
این کتاب فاقد ساختارمندی است و ما نمیدانیم از کجا شروع می شود و به کجا می رسد. همینطوری یکسری مسائل را ارائه کرده اند اما ترتیب تاریخی منظمی در آن وجود ندارد. منصوری در ادامه اشاره کرد "مطالب همه بر پایه حقیقت هستند اما مشخص نیست از کجا شروع می شوند و به کجا می رسند. آنچیزی که من دوست داشتم در کتاب نمود بیشتری داشته باشد ترتیب استدلالی بر اساس طرح روایت حقایق است. به واقع فکر می کنم اگر نویسنده آنرا به رمان تبدیل میکرد زیباتر میشد و این تحول به رمان شدن جذابیت کتاب را صد افزون میکرد."
دیپلمات سابق بیان داشت "مورد دومی که باید مد نظر قرار داد این است که این کتاب نیاز به ویراستاری ادبی و نگارشی دارد. منظورم این نیست که ویرایشی در کتاب انجام نشده اما من کمی سخت گیرم و علاقه مندم که در ویرایش مجدد مطالب گویاتر شوند. واقعا حیف است که خواننده متن روانی را نمیبیند. اما نکته مهمتر این است که نویسنده مطالب در خیلی جاهای کتاب در بیان وقایع می توانست آنچه بر او و سایرین در این سازمان می گذشته را از زبان خودش تجزیه و تحلیل و در گامی فراتر ریشه یابی کند و در برخی موارد رویدادهای اصلی را تبیین کند. من حسرت می خورم که نویسنده از روی برخی قضایا که برای من جذاب است به سادگی رد شده است.
نویسنده کتاب مریم سنجابی
عضو گیری سازمان منافقین با شیوه ربودن مستقیم
در ادامه این نشست نرگس بهشتی سخنان گفت و با سخنانش جلسه نقد و بررسی را تحت الشعاع قرار داد. دو برادر نرگس بهشتی توسط فره رجوی دزدیده شده و به اجبار عضور سازمان منافقین شده اند و با لحنی حزن اندوز در مورد آنچه بر او گذشته است اشاره کرد "برادر بزرگم را از طریق یک اداره کاریابی در ترکیه جذب سازمان کردند و ربودن برادر کوچکترم به منزل ما مراجعه کردند و از جانب برادربزرگتر وعده کار درکشتیرانی را به برادر کوچک دادند. چندی بعد هم وارد عمل شدن تا خواهر کوچکم را به بهانه ملاقات با برادران به ترکیه ببرند. خواهرم تا ترکیه رفت اما موفق به ملاقات با برادرانم نشد.
چرا از چاپ این کتاب خوشحالم !
از سال 80 تا سال 1385 از برادرانم خبری نداشتم تا اینکه با ما تماس گرفتند تقاضای کمک مالی کردند.من ترسیده بودم و به همین دلیل موضوع تقاضای مالی را پیگیری نکردم اما به همه نهادهای رسمی و دولتی برای دیدن برادرانم مراجعه کردم و تقاضای کمک کردم. حتی به دیدن مارتین کوبلر فرستاده ویژه سازمان ملل رفتم و به این طریق موفق شدم که با احمد شهید صحبت کنم. به او گفتم که 14 سال است برادرانم را ندیده ام.
برادر بزرگم وقتی که رفت یک پسر بچه شش ساله داشت و او سالها نتوانسته فرزندش را ببیند. احمد شهید به من گفت قبل از ملاقات با من با اعضای فرقه گفتگو کرده و اتفاقا آنها را قبول ندارد. احمد شهید به جنایات فرقه رجوی آگاه است اما به جای رسیدگی علیه جمهوری اسلامی گزارش تنظیم میکند و البته جنایات آنان را کتمان میکند. فرقه رجوی قربانی زیاد می گیرد و سال 1390 برادر مرا قربانی کرد و از آن سال تاکنون بنده موفق نشدهام حتی سر مزار برادرم بروم. در سفر قبلی به عراق در پنج قدمی برادرم بودم اما او را با خود سریع بردند تا من برادرم را نبینم حتی او را در تلویزیون آورده اند و برادرم در مقابل دوربین تلویزیون به من که خواهرش هستم و تلاش می کنم او را نجات دهم علیه من ناسزا میگوید. من از چاپ این کتاب خوشحالم چون به جوانان این سرزمین راجع به فرقه رجوی آگاهی میدهد تا بلایی که سر برادر من آمد سر آنها نیاید.
بگویید فرقه نگویید سازمان مجاهدین خلق
در ادامه این جلسه نویسنده کتاب مریم سنجابی گفت " من از همه مسئولین تشکر می کنم که بتوانم صحبت کنم و از این تریبون استفاده کنم و واقعیت و خاطرات دردناک خودم را با شما در میان بگذارم . این کتاب حاصل 14 سال خاطرات دردناک من است. من در کتابم عنوان سازمان مجاهدین خلق را با عنوان فرقه ذکر کردهام. تعریف ساختاری سازمان به گونهای است که فکر میکنم به فرقه بیشتر شباهت دارد.
کار اصلی سازمان مجاهدین ترور از درون و بیرون است
عضو منفک شده شورای رهبری سازمان رجوی در ادامه اشاره کرد " این فرقه در درون افراد وابسته اش را نابودی می کند و از بیرون اقدام به ترور انسانها میکند. من در کتابم سعی کردم شیوه ترور از درون افراد را توصیف کنم.من با عشق و علاقه از درون یک خانواده مدهبی عضو فرقه شدم و سال 1365 به عراق رفتم. زندگیم را رها کردم و علائق خودم را کنار گذاشتم تا خود را در راه سازمان فدا کنم و بعد از بیست سال با نفرت تمام از این سازمان فرار کردم تا آزادی خودم را به دست آورم. خاطرات من دردناک و تلخ است اما از اینکه آنرا به رشته تحریر درآوردم احساس شعف میکنم.
سنجابی در ادامه گفت " استاد منصوری به خوبی به نقاط ضعف کتاب اشاره کردند و سعی می کنم در چاپ مجدد تمام اشکالات را برطرف کنیم. قبول دارم جای پرداخت بیشتری بود. من حتی با جداشدگان در مورد مطالب منتشره صحبت کردم، البته که جای پرداخت بیشتری بود و البته قول می دهم به کاستی ها در تجدید آن بپردازم. جناب منصوری با دقت نظر عالی دقیقا به اشکالات اشاره کردند و من از ایشان تشکر میکنم، نکات خوبی را گفتند اما تصور میکنم به هدف اصلی نزدیک شدم تا با آگاهی رسانی زمینه ای را فراهم کنم که برادران دوستانی مثل سرکار خانم بهشتی قربانی نشوند.
سازمان یا بهتر بگویم فرقهُ از سال ۱۳۷۰ جذب ایدلوژیک نداشته است و جوانان باهوش و آگاه ایرانی دیگر جذب این سازمان کذایی نمیشوند اما سازمان با ربودن اشخاص موفق شده افرادی نظیر برادران سرکار خانم نرگس بهشتی را به عضویت خود درآورد. حالا با وعده پاسپورت و پناهندگی نیرو جذب میکند. حدود دوسوم اعضای سازمان نجات یافته و و مابقی سودای نجات دارند. وضعیت برای کسانی که همچنان ماندهاند بسیار دشوار است. امیدوارم این کتاب روشنگر باشد و موجب آگاهی عمومی نسبت به فرقه شود.
موفق شدم نقشه بعد از فرار خودم را انجام دهم
نویسنده کتاب سراب ازادی در ادامه اشاره کرد قدر دیدن نورآفتاب را بدانید، قدر دیدن خانوادههایتان را بدانید، قدر زندگی کردن را بدانید. در تمام سالهای اسارت در فرقه سودای رهایی داشتم و نقشه فرار را هر روز با خودم مرور می کردم و 15 سال طول کشید تا نقشه فرار خودم را عملی کنم و بالاخره سال 1388 فرار کردم. در تمام این مدتی به نقشه فرار فکر می کردم این لحظه را پیش خودم تصور میکردم که روز خاطرات را بنویسم و در اختیار نسل های آتی قرار دهم و خدارا شکر میکنم که بالاخره نقشه دوم بعد از فرارم را به سرانجام رساندم.
در ادامه نشست بار دیگر خبرنگار مشرق از او پرسید آیا نظام جمهوری اسلامی همان چیزی است که در پادگان اشرف توصیف می شود و سنجابی پاسخ داد آنچه که در اشرف توصیف می شد با آنچه امروز میبینیم 180 درجه متفاوت است. جامعه کنونی ایران جامعه فوقالعاده آزادی است و اصلا آنچیزی نیست که فرقه به ما می گفت.
کتاب سراب آزادي یاداشت های مريم سنجابي مسئول سابق پرونده های پرسنلی فرقه منافقین بود که هم اکنون از این فرقه جدا شده است و در اروپا به سر می برد،کتاب دارای جزئیات خواندنی و بی سابقه از سازمان منافقین است که تا کنون منتشر نشده است و همه مشاهدات مريم سنجابي از 24 سال حضور در این سازمان از زمان اول انقلاب تا جدا شدن از فرقه را شامل می شود.
این کتاب به جنایات فرقه در عراق و در همدستی برای کشتار شیعیان نیز پرداخته است.