با همه این سختیها خود را به بالای ارتفاعات کشاندیم و از میدانهای مین که بر سر راهمان بود عبور کردیم. این میدانها از زیرسنگرهای عراق تا میانه دامنه ارتفاعات ادامه داشت. در این میدانها، مینهای پدالی، سوسکی و... وجود داشت.
در قله 1100 درگیری با عراقیها تن به تن شد. سلاح ما اسلحه ژ-3 بود و بعضی از این سلاحها به دلیل اینکه غبار گرفته بود دیگر کار نمیکرد. وقتی عراقیها را به سختی به عقب زدیم، در مقابل پاتک آنها از نارنجکهای به غنیمت گرفته شده با نام مصری استفاده میکردیم.
در ماههای آغازین جنگ امکانات ما بسیار کم بود و در مقابل، ارتش عراق مهمات و تجهیزات پیشرفته و فراوانی داشت. شهید غلامعلی پیچک با سه موشک «تاو» به روی ارتفاع آمد. تصور میکردیم این سه موشک تاو عراق را زیر و رو میکند. هر سه موشک شلیک شد اما اتفاقی نیفتاد. شهید پیچک در آن غروب دلگیر نگاهی به اطراف انداخت و دستور عقبنشینی داد تا نیروهای دیگری جایگزین ما شوند.این حماسهها باید توسط راویان به نسل امروز و فردا منتقل شوند.
عملیات بازیدراز اردیبهشت ماه سال 60 اجرا و منجر به آزادسازی ارتفاعات بازیدراز شد.