کد خبر 57110
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۰ - ۱۶:۴۶

استاد عرفان حوزه علميه قم با اشاره به آيه «يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ» گفت: علامه طباطبايي(ره) چنين تفسير مي‌كند كه جنيان در بهره‌كشي از انسان‌ها ممنوع شده‌اند؛ همان‌طور كه ما هم نبايد جن‌ها را تحت سلطه و سيطره خود بگيريم.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، يكي از مسائلي كه همواره مورد سؤال مردم قرار مي‌گيرد؛ حقيقت وجود جن و شيطان و درستي يا نادرستي ارتباط انسان با اينگونه از موجودات است. براي بررسي اين موضوع، گفت‌وگوي مشروحي را با حجت الاسلام والمسلمين حسن رمضاني از پژوهشگران و اساتيد فلسفه و عرفان حوزه علميه قم انجام داده‌ايم كه متن كامل آن تقديم مي‌شود.

* جن يعني چه؟ و چه موجودي است؟

ـ قبل از بحث از وجود جن، بهتر است اشاره‌اي به لفظ و ماده «جنّ» داشته باشيم. ماده «ج ن ن» دلالت بر خفا و پوشش مي‌كند. يعني هر چيزي كه به نوعي پوشيده و مخفي بوده باشد اگر خواستيم از او تعبير كنيم از اين ماده استفاده مي‌كنيم. مثلاً به بچه‌اي كه در رحم مادر از ديده‌ها پنهان بوده و مخفي در شكم اوست «جنين» مي‌گوييم. كسي كه روي عقلش پرده‌اي قرار داده شده و عقل او تحت‌الشعاع بوده و پوشيده شده «مجنون» است.
به سپر كه‌ انسان، پشت آن مخفي مي‌شود «جُنّة» مي‌گويند. به آن زميني كه با اشجار و درختان پوشيده شده «جَنّت» مي‌گويند. به قلب، «جَنان» مي‌گويند چرا كه در درون است و ظاهر نيست و مانند اين مثالها فراوان است. پس ماده (ج‌،ن،ن) براي چيزهايي به كار مي‌رود كه به نوعي مخفي هستند.
يكي از اين موارد كه همين معنا در آن لحاظ شده، موجودي به نام «جنّ» است. جن، اسم جنس است براي موجوداتي كه از ديده‌هاي ظاهري، پنهان هستند. جن‌ها هم درك و شعور و فهم دارند و هم قدرت و فعاليت دارند.
اين نكته را لازم است تذكر دهم كه خيلي از مردم وقتي مي‌خواهند «جن» را جمع ببندند مي‌گويند: «اَجِنّه»، در حالي كه اين تعبير، اشتباه است. چون «اجنه» جمع «جنين» است نه «جن». قرآن كريم مي‌فرمايد: «وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ في‏ بُطُونِ أُمَّهاتِكُم»‏؛ و در آن موقع كه به صورت جنين‌هايى در شكم مادرانتان بوديد. (نجم/32)
پس به كار بردن كلمه «اجنه» براي جن‌ها غلط است بلكه جمع جنّ، «جِنّة» مي‌شود. در سوره ناس مي‌خوانيم: «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاس». (ناس/6)
سخن درباره جن‌ها، زياد است اما با توجه به عمومي بودن اين گفت‌وگو، بنده نمي‌خواهم به همه موارد اشاره كنم بلكه تنها به چند مورد كه در قرآن كريم آمده بسنده مي‌كنم، يكي اينكه قطعا آنها نيز مخلوق خداوند متعال هستند و مانند انسانها مكلفند و براي عبادت و عبوديت و رسيدن به يقين خلق شده‌اند. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون» (من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند [و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند]) (ذاريات/ 56)
جن‌ها از آتش هستند و انسان‌ها از خاك. «وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ» (و جنّ را از شعله‏هاى مختلط و متحرّك آتش خلق كرد). (الرحمن/15)
در اصطلاح فني مي‌گويند: غلبه خاك بر انسان، زياد است و غلبه آتش بر جن‌ها.
«جن» بدن عنصري و مادي دارد اما آن چيزي كه بيشتر همراه اوست نار و آتش است به تعبير ديگر جنبه آتشي دارد و شما مي‌بينيد كه‌ حرارت آتش از اشياء نفوذ مي‌كند. اگر در يك طرف شي‌ء، آتش بيفروزيد مي‌بينيد به طرف ديگر آن نفوذ مي‌كند و داغ مي‌شود. اين طرف ديوار آتش روشن كنيد، حرارت به آن طرفش نفوذ مي‌كند و داغ مي‌شود. رمز و راز نفوذ جن از ديوار و موانع سخت اين است كه غلبه وجودي‌اش با جنبه آتشي است.
اما ما انسان‌ها ترابي هستيم، يعني از خاك هستيم و لذا بين ما و اشياء ديگر، تصادم ايجاد مي‌شود، به ديوار مي‌خوريم و بر مي‌گرديم اما جن‌ها از ديوار نفوذ مي‌كنند همان‌طور كه آتش نفوذ مي‌كند و از اين جهت، اقتضائاتي برايشان رقم مي‌خورد.
به علت اينكه جن‌ها به راحتي از موانع عبور مي‌‌كنند اما ما انسان‌ها نمي‌توانيم اين كار را انجام دهيم برخي خود را با آنها مقايسه مي‌كنند و نتيجه غلط مي‌گيرند كه پس جن‌ها قدرت زيادي نسبت به انسان‌ها دارند در حالي كه اين حالت، اقتضاي ذاتشان است نه اين كه قدرتي بيشتر از ما داشته باشند، اصلاً اقتضاي وجودي آنها چنين است. مثل اين كه پرنده، پرواز مي‌‌كند و انسان در ظاهر نمي‌تواند پرواز كند و اين، فضيلت نيست.
«ابليس» كه «شيطان رجيم» لقب گرفته، از گروه جن است. قرآن درباره‌اش مي‌فرمايد: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ»؛ به ياد آريد زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» آنها همگى سجده كردند جز ابليس كه از جن بود. (كهف/50)
پس جنس ابليس نيز، از آتش است يعني‌ غلبه با همان جنبه ناري است. اما فرشته و ملك جنسش از نور است.
در تعريف ملك گفته‌اند: «الملك جوهر نوري يتشكل باشكال مختلفة سوي الكلب و الخنزير». يعني؛ ملك و فرشته يك جوهر نوراني است كه قدرت دارد به اشكال مختلف درآيد يعني متمثل شود به اشكال و صورت هاي گوناگون به استثناي سگ و خوك.
چون سگ و خوك، نجس‌العين هستند و فرشته از نور است لذا به اين دو شكل در نمي‌آيد اما به هر شكل ديگري كه در نظر بگيريد ـ به اقتضائات زمان و مكان و آنچه كه بايد اقتضا كند ـ متشكل مي‌شوند. مثل آنكه فرشته براي حضرت مريم (س) در شكل انسان متمثل شد. «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا»؛ و ميان خود و آنان حجابى افكند (تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد) در اين هنگام، ما روح خود را به سوى او فرستاديم و او در شكل انسانى بى‏عيب و نقص، بر مريم ظاهر شد. (مريم/17) آن روح كه از جنس فرشته است به صورت يك بشر تمثل پيدا كرد.
در رابطه با جن گفته‌اند: «الجنّ جوهرٌ ناري، يتشكل باشكال مختلفة حتي الكلب و الخنزير» يعني؛ جن جوهري آتشي است كه به همه اشكال در مي‌آيد حتي به صورت سگ و خوك. و به خاطر همين جنبه ناري بودنش قابل انعطاف بوده و مي‌‌تواند به همه گروه‌ها تمثل و تشكل پيدا كند.

* شيطان يعني چه؟

ـ به موجودي كه وسوسه كرده، شيطنت و مخالفت مي‌كند و طغيانگر است‌ شيطان مي‌گوييم. پس شياطينِ جن، گروهي از جن‌ها هستند كه شرارت و مخالفت كرده، طغيانگري مي‌كنند.
و به طور كلي، انسان‌ها هم اگر شيطنت و شرارت از آنها صادر شود و حق را با باطل بياميزند و مردم را گمراه كنند، آنها نيز شيطان هستند و شيطان اِنس لقب مي‌گيرند.
قرآن كريم دراين‌باره مي‌فرمايد:‌ «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحي‏ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً»؛ اينچنين در برابر هر پيامبرى، دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم آنها به طور سرّى (و درگوشى) سخنان فريبنده و بى‏اساس (براى اغفال مردم) به يكديگر مى‏گفتند. (انعام/112)

* تا اينجا نتيجه اين شد كه شياطين جن، آن جن‌هاي بد و شرور و طغيانگر هستند، و از اين نكته نتيجه مي‌گيريم كه در گروه جن ها، خوب هم وجود دارد. درست است؟

ـ دقيقاً همين‌طور است. خدا رحمت كند علامه طباطبايي(ره) را كه ايشان مي‌فرمود: ميان جن‌ها، يا كافر داريم يا مؤمن شيعه. ايشان مي‌فرمود آنهايي كه مؤمن و مسلمان هستند، حتماً شيعه هستند.
علامه(ره) مي‌فرمود: چون اينها در آن زمان، حقايق و وقايع را به خاطر عمر طولاني كه دارند ديده‌اند و كساني كه از آن زمان تا به حال زنده مانده‌اند به ديگران، جريان غدير خم و مانند آن را تعريف مي‌كنند.
جن‌هاي مؤمن، نيازي به كتاب‌هاي ما در اثبات ولايت اميرالمؤمنين علي‌(ع) ندارند، چون قضايا را ديده‌ و با آنها مواجه شده‌اند و لذا جن‌هايي كه مسلمان شده‌اند؛ اين قضيه را انكار نمي‌كنند.

* محل زندگي جن‌ها كجاست؟ آيا مثل انسان‌ها در كره زمين هست يا نه؟

ـ آنها ماده هستند و لذا در عالم ماده زندگي مي‌كنند. البته عالم ماده، طبق معمول پايين و بالا دارد، و چون ناري هستند و حرارت‌ها به قسمت بالا صعود مي‌كند، لذا آنها در بالاي عالم ماده هستند. ‌اما ما انسانها از خاكيم و خاك سرد و سنگين است لذا طرف پايين عالم ماده و در زمين هستيم.
در روايات هم چنين چيزهايي وارد شده، به عنوان مثال برخي از روايات، مقداري را مشخص مي‌كند كه جن‌ها در آنجا هستند و در متن آن روايات آمده كه اگر تا فلان جا بالا برويد، آنجا محل سكونت جن‌ها است.

* آيا جن‌ها مثل ما انسان‌ها مكلف هستند و در قيامت، حساب و كتاب دارند و بهشت و جهنم براي آنها نيز هست؟

ـ بله همه اينها از قرآن كريم استفاده مي‌شود.
به عنوان مثال به اين آيه توجه كنيد: «يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتي‏ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا شَهِدْنا عَلى‏ أَنْفُسِنا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ شَهِدُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرينَ » ((در آن روز به آنها مى‏گويد:) اى گروه جنّ و انس! آيا رسولانى از شما به سوى شما نيامدند كه آيات مرا برايتان بازگو مى‏كردند، و شما را از ملاقات چنين روزى بيم مى دادند؟! آنها مى‏گويند: «بر ضدّ خودمان گواهى مى‏دهيم (آرى،) ما بد كرديم)» و زندگى (پر زرق و برق) دنيا آنها را فريب داد و به زيان خود گواهى مى‏دهند كه كافر بودند) (انعام/130)
كسي كه با قرآن، آشنا باشد اين مسائل را تصديق مي‌كند.

* سؤال مهمي كه هست اينكه آيا انسان مي‌تواند با جن و به خصوص با شياطينِ جن ارتباط برقرار كند يا نه؟

ـ در پاسخ اين سؤال به چند نكته لازم است اشاره شود:
نكته اول اين است كه ارتباط با جن و شيطان جني، هم امكان دارد و هم اتفاق افتاده است.
هم جن مي‌تواند با انسان ارتباط برقرار كند و هم انسان مي‌تواند با جن ارتباط برقرار كند. منتها اين ارتباطات به دو شكل ممكن است صورت بگيرد: ارتباط صحيح و مورد تاييد شرع مقدس و ارتباط نامشروع و غير شرعي.
نكته دوم اين است كه اصل بر عدم ارتباط است. يعني بالاخره ما در محدوده خودمان كه انسان هستيم با انسان‌ها مرتبطيم و آنها كه جن هستند در محدوده خودشان با جن ها مرتبطند و شرعا مجاز نيستند كه با ما ارتباط برقرار كنند و ما را تحت سلطه خودشان قرار دهند.
در قرآن كريم آيه‌اي وجود دارد كه به نكته ظريفي اشاره مي‌كند: «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَميعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدينَ فيها إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكيمٌ عَليم‏»؛ در آن روز كه (خدا) همه آنها را جمع و محشور مي‌سازد، (مى‏گويد:) اى جمعيّت جن! شما افراد زيادى از انسان‌ها را گمراه ساختيد و آنها را به خدمت گرفتيد و بهره كشي كرديد! دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها مى‏گويند: «پروردگارا! هر يك از ما دو گروه [پيشوايان و پيروان گمراه‏] از ديگرى استفاده كرديم (ما به لذّات هوس آلود و زودگذر رسيديم و آنها بر ما حكومت كردند) و به اجلى كه براى ما مقرّر داشته بودى رسيديم.» (خداوند) مى‏گويد: «آتش جايگاه شماست جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حكيم و داناست‏. (انعام/128)
خداي تبارك و تعالي به «جن» خطاب مي‌كند كه «استكثرتم من الانس» شما انسان را گمراه كرده و به خدمت گرفتيد. علامه طباطبايي اين را به معناي به «استخدام درآوردنِ زياد» مي‌داند، يعني تحت تصرف قرار دادن و از انسان، كار كشيدن. يعني اي گروه جن،‌ شما از انسان‌ها بهره‌كشي زيادي كرديد، اين مي‌شود حرام و از لحاظ شرعي آنها ممنوع هستند كه از ما بهره‌كشي كنند.
براي ما انسان‌ها هم ممنوعيت شرعي وجود دارد كه از آنها بهره‌كشي كنيم،‌ يعني جن‌ها را بدون رضايتشان تحت سلطه و سيطره خود بگيريم و از اقتضائات آنها استفاده كنيم. اين اصل و قاعده اوليه است.
نكته سوم اين است كه گاهي در برخي از موارد، اين اصل عدم ارتباط و بهره كِشي، استثناء مي‌خورد،‌ مثلا يك وليّ خدا، به خاطر ولايتي كه بر همه موجودات عالم و از جمله جن دارد، مي‌تواند با توجه به مصالح و مواردي كه پيش مي‌آيد از آنها بهره بگيرد و استفاده مشروع و صحيح كند. مثل آنچه كه حضرت سليمان (ع) انجام داد و جن‌ها را براي نقل اشياء ثقيل و بناي بناهاي عظيم استخدام كرد و اقتدارهاي فوق العاده كه در اختيار جن‌ها قرار داشت به خدمت گرفت و كارهاي عظيم و عمده اي انجام داد.
به عنوان نمونه از قرآن كريم، به دو آيه در اين‌باره اشاره مي‌كنم: قرآن مي‌فرمايد: «وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُون‏» (لشكريان سليمان، از جنّ و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند آن قدر زياد بودند كه بايد توقّف مى‏كردند تا به هم ملحق شوند) (نمل/17)
و مي‌فرمايد: «... وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ ... » ([و براى سليمان] گروهى از جنّ پيش روى او به اذن پروردگارش كار مى‏كردند...). (سبا/12)
نوع جن، از نظر ارزش و شرافت در مقايسه با نوع انسان، در رتبه پايين قرار دارد. آنچه را كه ما نسبت به استخدام انسان كامل و ولي خدا، نسبت به جن گفتيم و جنبه شرعي به آن داديم، چنين چيزي در ميان جن نمي‌تواند وجود داشته باشد. يعني آنها نمي‌توانند به نحو مشروع از ما انسان‌ها كار بكشند و اگر اين كار را كردند دچار عذاب و عقاب الهي خواهند شد. از اين جهت ميان مآخذ و مصادر به صورت مشروع و مجاز وارد نشده كه جنّي با ولايت الهيه، انساني را به تصرف خود در آورده و در راستاي كارهاي خود، انسان را به كار گيرد.
اما انسان كامل و وليّ خدا، مي‌تواند با توجه به مسائل و موارد مخصوص از آنها استفاده كند، البته استفاده مجاز و شرعي نه استفاده غير مجاز و غير شرعي.
نكته چهارم اين است كه متاسفانه استفاده‌هاي غير مجاز و غير شرعي در هر دو گروه بوده و هست، يعني هم انسانهاي فاسق و حتي كافر مي‌توانند با يك سري كارها، جن‌ها را به استخدام خود در آورند و هم آنها با فسق و فجوري كه دارند ممكن است اين تجاوز به حدود الهي را داشته باشند و افرادي از انسان را به استخدام خود در آورند و كارهايي را از انسانها بخواهند.
احمد امين در كتاب «التكامل في الاسلام»، بحثي تحت عنوان سلوك شيطاني و رحماني دارد. در قسمت سلوك شيطاني مي‌گويد: برخي از افراد انساني با توجه به برخي از كارهايي كه انجام مي‌دهند به استخدام جن در مي‌آيند و بالعكس، جن را به استخدام خودشان در مي‌آورند. آنها در مسير اهداف خودشان اينها را به كار مي‌گيرند و اينها هم در مسير اهداف خود،‌ آنها را به كار مي‌گيرند. يعني يك نوع بده بستاني در اين ميان برخي از انسانها و جن‌ها وجود دارد.
در نجف، آدمي بود كه خيلي از نظر ظاهري، شخص ژوليده و كثيفي بود، بي‌تعهد و بي‌قيد بود. با همه اين حرف‌ها آدم عجيبي بود و كارهاي عجيب و غريبي انجام مي‌داد.
براي خيلي از آقايان جاي سؤوال بود كه اين آدم كثيف و بي‌قيد و بند، چگونه اين كارهاي عجيب و غريب را انجام مي‌دهد. بعد از مدتي تحقيق در اين‌باره ديدند كه وي از شهر نجف خارج مي‌شود و به تپه‌اي اِشراف پيدا مي‌كند و چيزهاي بدي به مولاي عالميان امام علي‌(ع) مي‌گويد. بعدها كه پي بردند آدم خبيثي است، او را گرفتند و شروع كردند به محاكمه و پرس‌و‌جو كردن كه اينها چي هست؟ و از كجا اين‌ها را داري؟ متوجه شدند كه وي، به برخي از شياطين جن، تعهد دارد، تعهدش اين است كه حرفه‌اي زشتي به امام اميرالمومنين علي (ع) بزند و در عوض، آنها هم در برابر اين ناسزاها، تعهد دارند كه يك سري از اختياراتي كه دارند به اين آقا واگذار كنند. اين مي‌شود سلوك شيطاني.

* آيا جن‌ها و به خصوص شياطينِ جن مي‌توانند از آينده خبر بدهند؟

ـ در برخي از موارد، بله مي‌توانند، به عنوان مثال، اخبار دم دستي كه مربوط به همين عالم مادي است را مي‌توانند بفهمند و خبر دهند. مثلاً فلاني بيست روز ديگر از سفر بر مي‌گردد، فلان شخص دزدي كرده است، فلاني در انتخابات چنين مي‌شود، بچه فلان زن، دختر مي‌شود و مانند آن.

* آيا جن‌ها در اين ارتباط، دروغ هم مي‌گويند؟ چون شياطينِ جن، در خيلي از چيزها تمرد و طغيان كرده‌اند، لذا طبق قاعده مي‌توانند در اينگونه امور هم دروغ بگويند، و اصولا نبايد به حرفهاي آنان اعتماد كرد. آيا اين حرف، درست است؟

ـ من امكانش را نفي نمي‌كنم اما چون در راستاي تعهد دو طرفه، اين كارها را انجام مي‌دهند لذا اصل در راستگويي است. چرا كه بالاخره در مقابل هر سخني، چيزي مي‌گيرند و به خاطر اين كه آن چيزي را كه مي‌گيرند، استمرار داشته باشد و خوب و كامل بگيرند و از دست ندهند، به طور معمول در كار و تعهد خود كوتاهي نمي‌كنند.

* اگر كسي ادعا كند كه من وليّ خدا هستم و با جن و شيطان مرتبطم و به خاطر ولايت الهي ام از آنها مطلب مي‌گيرم و استفاده مي‌كنم. تكليف چيست؟

ـ كدام وليّ خدا، خود را وليّ خدا معرفي مي‌كند؟ اتفاقا وليّ خدا، خود را كوچكترين و كمترين انسانها مي‌بيند و براي خود، جايگاهي نمي‌داند چه برسد به اينكه بيايد و بگويد من از اولياء الله هستم.
ضمن اينكه ارتباط با جن در شرع مقدس اولا و بالذات ممنوع و حرام است و جز در موارد استثنايي كه در فقه بيان مي‌شود جايز نمي‌باشد.
هر كس با شياطين جن، ارتباط پيدا كند، بايد با آنها سنخيت پيدا كند و در مقابل كارهايي كه به وسيله آنها انجام مي‌دهد، كارهايي را به نفع شياطين انجام دهد لذا چنين شخصي آدم خبيثي است.
اين آيه را ببينيد: «وَ أَنَّهُ كاَنَ رِجَالٌ مِّنَ الْانسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الجِْنّ‏ِ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا» (و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جنّ پناه مى‏بردند، و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيانشان مى‏شدند) (جن/6)
آنچه كه رسانه اي مي‌شود قطعا از نوع ارتباط مجاز و شرعي نيست و آن چيزي كه شرعي و مجاز است رسانه اي نمي‌شود، رسميت پيدا نمي‌كند، اعلام نمي‌شود، به صورت استثنايي و در موارد جواز فقهي است كه توسط وليّ واقعي خدا صورت مي‌گيرد و لذا ما مكلفيم كه اينگونه امور را كه در جامعه باب شده به عنوان يك كار منهي، نادرست، مذموم و غير شرعي معرفي كنيم.
در پايان به مردم شريف عرض مي‌كنم كه فريب برخي از شيادان و فريب كاران را نخورند و در همه مسائل ديني تنها به عالمان الهي و رباني اعتماد كنند تا دچار مشكلات نشوند.
و اگر خداي نكرده، كسي واقعا دچار مشكلاتي در اين زمينه ها شده، براي حل مشكلش به عالم رباني كه در اين مسائل، دانا و توانا بوده و مورد تاييد علماي رباني ديگر است مراجعه كند و به هيچ عنوان به فرد ديگر مراجعه نكند كه مشكلش دو چندان مي‌شود.
به تعبير ديگر اگر چنين عالمي را پيدا كرد، بايد از او ياري بجويد وگرنه تا زماني كه به چنين عالمي دسترسي پيدا نكرده، دنبال مدعيان نرود كه مشكلش، بيشتر مي‌شود.