ازدواج بخش تکمیلی زندگی هر آدمی است و اتفاقا نقطه عطفی مهم و اثر گذار هم محسوب می‌شود. من همان آدم قبل از ازدواج هستم و حتی بعد از ازدواج از زندگی راضی‌تر شده‌ام. حالا از زندگی بیشتر لذت می‌برم

گروه فرهنگی مشرق- مجید صالحی سال‌هاست به عنوان یک چهره دوست داشتنی و محبوب در آثار سینمایی و تلویزیونی مختلف درخشیده و همیشه از بالاترین توان خود در کارهایش بهره برده است. او در تمام این سال‌ها هرگز دچار غرور نشده و هنوز هم وقتی در خیابان و در بین مردم است، ممکن است ساعت‌ها درگیر عکس و امضا شود ولی اعتراضی نمی‌کند. به گزارش ایده آل زندگی او بعد از ازدواج دچار تغییراتی شد و حالا که دوقولوهایش در آستانه دوسالگی هستند، قطعا مجید صالحی پخته‌تر از همیشه شده است.

گذر عمر و آرامش درونی

قطعا هر سالی که از عمر ما می‌گذرد، ‌دو چیز را با خودش همراه دارد؛‌ هم یک سال به عمر ما اضافه می‌شود و هم تجربه‌هایی وارد زندگی‌مان می‌شود که باعث می‌شوند نگاه‌مان به هر چیزی تغییر کند. آدم در 40 سالگی دیگر مثل 20 سالگی فکر نمی‌کند و این خودش حس خوبی است. کمی هم احساس می‌کنم با گذر سن،‌ آدم آرام‌تر می‌شود؛ البته دغدغه‌ها و مسئولیت‌هایش بیشتر می‌شود؛ انگار از آن حس و حال رهایی کم می‌شود و سمت ثبات حرکت می‌کند.



آینده نگری در کار و زندگی


خدا را شکر از زندگی‌ام راضی هستم و به هر چیزی که خواسته‌ام، رسیده‌ام. آدم بلند پروازی نبوده و نیستم. خیلی هم پله پله جلو آمده‌ام. یک جاهایی اشتباه‌هایی داشتم اما به هر حال هست و شما نمی‌توانید در زندگی هیچ اشتباهی نداشته باشید؛ حتی در یک تصمیم کوچک. اما حالا بیشتر از قبل احتیاط می‌کنم و داشتن همسر و فرزند،‌ باعث شده فقط به دلم اکتفا نکنم و از عقل و آینده‌نگری نیز در کارها و تصمیماتم استفاده کنم.

نمایش به شرط آشناها

تئاتر برای من همیشه جذابیت‌های خاص خودش را داشته و خوشبختانه در این سال‌ها اگر چه کم اما کارهایی در عرصه نمایش داشته‌ام. به نظرم تئاتر دنیای دیگری است. خیلی دوست دارم کار تئاتری بیشتری انجام دهم اما متاسفانه این چند سال به خاطر درگیری زیاد کارهای تصویری‌ام نتوانستم به سمت تئاتر بیایم؛‌ البته بعضی پیشنهادها را دوست نداشتم و ترجیحم این بوده که با گروه‌های آشنا کار کن.



قضاوت‌ها و سوءتفاهم ها


از قضاوت کردن‌های این روزهای آدم ها واقعا ناراحت می‌شوم و همیشه سعی می‌کنم خودم این کار انجام ندهم. گاهی آدم‌ها آنقدر مطمئن درباره دیگران صحبت و قضاوت می‌کنند که آدم متعجب می‌شود این چیزها همیشه بوده و باعث سوءتفاهم‌های بسیاری هم می‌شود. من سعی کرده‌ام خیلی بی سرو صدا و بی حاشیه کار کنم. دوست ندارم خودم زمینه ساز چیزی باشم. اگر هم جایی کسی حاشیه‌ای برایم درست کرد‌،‌ دیگر به من ارتباطی ندارد. من همیشه رابطه‌ام با خبرنگارها خوب بوده و سعی کرده‌ام روی کاری که می‌کنم تمرکز داشته باشم. این کار به من آرامش می‌دهد و مانع می‌شود که از مسیرم دور شود.




سختی مشکلات اقتصادی


همه ما دغدغه‌های مشترکی داریم و چیزهایی هست که برای‌مان مهم است. به قول آن شاعر دردهای مشترک وجود دارد. به نظرم دغدغه مردم هر روز می‌تواند یک مورد جدی باشد. در حال حاضر فکر می‌کنم بزرگ‌ترین دغدغه مردم شرایط بد و سخت اقتصادی است که امیدوارم با شرایط پیش آمده حل شود. مسائل اقتصادی خیلی به مردم فشار می‌آورد و خیلی روی زندگی‌اشان تأثیر گذاشته است. دارها داراتر شده‌اند و ندارها ندارتر. اجاره یک خانه معمولی دونیم برابر شده که از توان خیلی‌ها خارج است.



تفریحات خانوادگی‌ما


بعد از تأهل تغییری در روند لذت‌های من در فراغت ایجاد نشده و تنها به شکل دو نفره و البته الان با بچه‌ها به شکل خانوادگی درآمده که خیلی لذت چند برابری‌اش بهتر هم هست. به عکاسی بسیار علاقه دارم و برای خودم عکاسی می‌کنم. اگر فرصت باشد با خانواده به سفر می‌رویم. کتاب‌هایی که دوست دارم را می‌خوانم و فیلم‌هایی که می‌خواهم را می‌بینم. اجرای نمایش‌هایی که دوست داشته باشم را حتما می‌روم در کنار همه اینها با اطرافیان و خانواده‌ام هستم و سعی می‌کنم تعهداتی که به آنها دارم را در اولویت بگذارم.



جمع زیبای شهریوری‌ها


من فکر می‌کنم وسط شهریوری‌ها احاطه شده‌ام و یک مجمع الجزایری شهریوری تشکیل داده‌ایم. من و همسرم هر دو شهریوری هستیم. در میان دوستانم امیر جعفری و امیر نوری هم شهریوری هستند. خیلی این مسائل که شهریوری‌ها این طوری هستند یا نیستند را باور ندارم بوده‌اند آدم‌هایی که در یک روز از یک ماه و حتی یک ساعت به دنیا آمده اند اما شباهتی به هم ندارند. به نظرم متولدان همه ماه‌ها خوبی‌ها و نواقصی دارند البته خب شهریوری‌ها یک چیز دیگرند.



راز جوانی بچه‌های طنز


درست است که40 ساله شدم اما اصلا احساس پیری نمی‌کنم. زندگی را ساده گرفته‌ام و خیلی دنیا را برای خودم پیچیده نمی‌کنم. اصولا ما بچه‌های طنز به سن و سال فکر نمی‌کنیم. برای من رضا عطاران هرگز پیر نمی‌شود؛ البته به علت پیشکسوت بودن و سن بالاتر به رضا عطاران احترام بیشتری می‌گذارم اما وقتی با او و مثلا امیر نوری هستم به سن و سال‌مان  فکر نمی‌کنم. ما همگی دل‌های‌مان جوان و کودک درون‌مان زنده است. به قول یکی از دوستانم به اسم مهندس ریاضی بعضی‌های‌مان به جای یک، دو – سه تا کودک درون داریم!



سفرهای من با طعم زندگی


سفر را خیلی دوست دارم. سفر هم فقط این نیست که به اروپا و آمریکاه برویم. در همین تهران و در یک جاده هم می‌توان سفر را تجربه کرد. دیدن زیبای‌ها و لذت از طبیعت و جاده خودش سفر است. حتما نباید به جنگل و کویر رفت تا گفت آمده‌ایم سفر. سفرهای خارجی زیادی رفته‌ام و یک جورهایی شرق آسیا مانند مالزی و چین و .... را زیاد دیده‌ام. در این سال‌ها سعی نکرده‌ام پول جمع کنم؛ فقط سعی کرده‌ام زندگی گنم.

همکاری با دوستان صمیمی

این روزها مشغول کار در دو پروژه مختلف هستم که حس می‌کنم کارهای خوبی هستند. در روزهای پایانی سال قبل هم در فیلم سینمایی «ثبت با سند برابر است» بازی کردم که با خیلی از دوستانم برای چندمین بار همکاری داشتم. کار بسیار خوب و جذابی است که موضوعی اجتماعی دارد و رگه‌هایی از طنز در آن وارده شده است. بعد از کار «سه بیگانه» بار دیگر با امین حیایی و محمدرضا شریفی نیا در این فیلم همکاری داشتم و البته امیدوارم که سرنوشت کار «سه بیگانه» هم زودتر مشخص شود و به اکران برسد. علی مسعودی از دوستان صمیمی و قدیمی من است که بالاخره بعد از سال‌ها رفاقت برای اولین بار در کنار هم بازیگری را هم تجربه کردیم. سپند امیر سلیمانی نیز از دیگر دوستانم هستند که در این پروژه حضور دارند. کلا کار پربازیگر، شیرین و جذابی است و امیدوارم که مخاطب هم کار را دوست داشته باشد.

دریافت انرژی از همسرم

ازدواج بخش تکمیلی زندگی هر آدمی است و اتفاقا نقطه عطفی مهم و اثر گذار هم محسوب می‌شود. من همان آدم قبل از ازدواج هستم و حتی بعد از ازدواج از زندگی راضی‌تر شده‌ام. حالا از زندگی بیشتر لذت می‌برم چون همراهی را پیدا کرده‌ام که همدل و همپای من است و از او آرامش می‌گیرم و به من انرژی می‌دهد. همسرم در کارم مشوقم است. او رشته زبان خوانده و گاهی کار ترجمه انجام می‌دهد. به نظرم ازدواج هم بخشی از زندگی است.

بیکار پرمشغله سینما

راستش من ادم بیزنس نیستم و فکر نمی‌کنم در کارهایی غیر از آنچه انجام داده‌ام،‌ توانایی داشته باشم. در زمینه کاری خودم هر کاری که در پشت صحنه بتوانم انجام می‌دهم؛ حتی برای یک کارگردان خوب حاضرم با جان و دل بروم دستیار سوم بایستم. در کارهایی که بوده‌ام گاهی در تیم نویسنده‌ها کمک می‌کردم یا جاهایی به عنوان مشاور بودم؛ حتی اگر نخواهم در تیتراژ اسمم بیاید اما کاری که بتوانم انجام می‌دهم، کاری که به عنوان شغل دوم خارج از این حیطه باشد ندارم. خودم را بیکار نگه نداشته‌ام و بیکار هم نمی‌خواهم بمانم. بالاخره با کارگردانی‌، مشاوره و ... روزگارم را می‌گذرانم.