کد خبر 577145
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۴۵

با قیام زید بن علی (121ق) و برخورد رسوای حکومت با او و با جنازه‌اش، قدرت اجتماعی امویان رو به زوال گذاشت و با مرگ هشام، حکومت اموی تنها چند گام با مرگ خود فاصله داشت.

چکیده

این نوشتار، در ادامۀ مقالات گذشته و تأملی بر چگونگی طرح آموزه‌های مهدویت از سوی امام صادق و کیفیت ارائه معارف مهدوی از سوی ایشان است؛ بیاناتی که با توجه به اهداف کلی دعوت دینی، فرصت ویژه صادقین در آموزش معارف دینی، نیازهای عصر سقوط امویان و ظهور عباسیان مطرح شده‌اند.

بررسی محورهای مورد تأکید در این بیانات و تأمل در نسبت آن‌ها با اهداف کلی و نیازهای هر عصر می‌تواند از یک‌سو طرح کلانی را نشان دهد که در این شکل از تعلیم و تربیت تعقیب شده است و از سوی‌دیگر، تأثیر تربیتی و اخلاقی هر یک از آموزه‌های مهدوی را نمایان‌تر کند.

این پژوهش بر تحلیل محتوایی روایات صادره از امام صادق تکیه دارد و تلاش می‌کند با توجه به شرایط عصر صدور، آثار آموزه‌های مهدوی بر شیعیان را معلوم نماید؛ از این‌رو با تعیین محورهای مورد تأکید در سخنان آن امام همراه با ارائه نمونه‌ای از آن و تأمل در نسبت این سخنان با شرایط مخاطبان، می‌کوشد به حکمت و جهت طرح هر یک از آموزه‌ها دست یابد. ارائه نمونه در سخنان امام صادق در این مقاله با توجه به توضیحات مقالات پیشین محدودتر بوده و کثرت روایات آن حضرت ما را ناچار از گزارش کلیات و پرهیز از ذکر جزئیات کرده است. از پیش‌فرض‌ها و روش‌های این مجموعه مقالات پیش‌تر در نوشتاری گفت‌وگو کرده‌ایم.

این مقاله، روشنگر این سخن است که تعلیم آموزه‌های مهدوی در این برهه از تاریخ ائمه افزون بر ارائه معارف مهدوی و آخرالزمانی به نکاتی مهم در تربیت مخاطبان توجه دارد و نوعی زمینه‌سازی برای جلوگیری از آفات بحث مهدویت و جلوگیری از انحرافات را متناسب با عصر ائمه نخستین دنبال می‌کند.

زمینه‌های صدور


آغاز امامت حضرت صادق با آخرین دوره قدرت امویان در عصر هشام بن عبدالملک (114ق) همراه است. اما با قیام زید بن علی (121ق) و برخورد رسوای حکومت با او و با جنازه‌اش، قدرت اجتماعی امویان رو به زوال گذاشت و با مرگ هشام، حکومت اموی تنها چند گام با مرگ خود فاصله داشت.

کاهش اقتدار حکومت به تحرک بیشتر مخالفان انجامید. بنی‌عباس به آرامی حرکت به سوی قدرت را آغاز کردند (عاملی، 1398: 28) و برخی از اولاد امام مجتبی نیز در عصر امام صادق در همین جهت کوشیدند. دستیابی به قدرت نیازمند حمایت اجتماعی بود و برای کسب این حمایت آموزۀ مهدویت ظرفیت آن را داشت که دستاویز قدرت‌طلبان شده، آرمان‌های دینی، رویاها و آرزوهای مسلمان را به خدمت خود درآورد.

کیسانیه (نوبختی، 1404: 26) و عباسیان (همو: 30 - 36) اولین گروه‌هایی هستند که به استفاده از آموزه‌های مهدوی در راه رسیدن به قدرت بهره جستند. این راه را برخی نوادگان امام مجتبی نیز در برابر عباسیان تجربه کردند (بلاذری، 1394: ج3، 78؛ اصفهانی، 1385: 217).

فتوحات مسلمین در شرق و غرب به ارتباط گسترده‌تر تمدن اسلامی با سایر فرهنگ‌ها و تمدن‌ها انجامید. با روی کار آمدن عباسیان که با تکیه بر اقوام غیرعرب به قدرت دست یافته بودند ارتباط با سایر فرهنگ‌ها گسترش بیشتری یافت.

عباسیان با تأسیس دارالحکمه در عصر منصور به ترجمه آثار فرهنگی سایر اقوام اقدام کردند. این حرکت در عصر هارون و سپس مأمون اوج گرفت. آشنایی مسلمین با اندیشه‌های یونانی، ایرانی و هندی فضایی متفاوت را پدید آورد؛ فضایی که در آن فرهنگ ناتوان اموی و عباسی در چالش با فرهنگ‌هایی ریشه‌دار قرار می‌گرفت. عصر امام باقر و در ادامه امام صادق دوره‌ای است که شیعه برای آینده و برای رویارویی با چنین وضعیت متعارضی آماده می‌شد.

عصر امام باقر و فرزندش امام صادق فرصتی ویژه برای مسلمین فراهم آورد تا با استفاده از ضعف حکومت‌ها و تشنگی حاصل از نیازهای بی‌پاسخ جامعه، عرضه نوینی از معارف دینی را شاهد باشند. از این‌رو در مدتی کوتاه صدها دانشمند تربیت و هزاران کتاب تألیف شد.

عصر امام صادق عصری پرتلاطم و لبریز از حادثه‌ها و تحول‌هاست؛ عصری که در آن سلسله بنی‌امیه رو به زوال نهاده و حرکت‌های قدرت‌طلبانه و آزادی‌خواهانه اوج گرفته است؛ عصری که مکاتب فقهی و کلامی شکل می‌گیرند و اندیشه‌های غلوآمیز با انگیزه‌ها و زمینه‌های متنوعی سر برداشته‌اند؛ عصری که اولین تحفۀ نهضت ترجمه، یعنی ظهور زنادقه را به خود می‌بیند؛ عصری که انحطاط جامعه اسلامی و آشنایی با اندیشه‌های اقوام دیگر فضای متفاوتی از شبهه و سؤال را پدید آورده است.

کلامی که در آموزش‌های امام باقر و فرزندش القا می‌شد، همانند آموزش‌های رسول‌خدا و جانشینان او رکنی از تربیت دینی است و نوعی حرکت فکری و روحی را برای افراد به ارمغان می‌آورد. آموزش‌های صادقین اصول و قواعد اندیشه دینی و استدلال‌های ظریف ورای گزاره‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد. این آموزش‌هاست که مخاطب را به سازمان فکری و به توان پاسخ‌گویی به شبهات نوپیدا می‌رساند.

فضای باز گفت‌وگوی با استاد، استفاده از شیوۀ کارگاهی جدل و نقد شیوه استدلال شاگردان، به تربیت رجالی مقتدر می‌انجامد که دو چهره تبیین‌گر و مدافع متکلم مسلمان را به رخ می‌کشند. شاگردان گاه با حضور در مواجهه امام با صاحبان مذاهب و فرق می‌توانستند در شیوه و محتوای مباحث کلامی نکات بسیاری را بیاموزند (کلینی، 1407: ج1، 72 و 78). در این جایگاه، گاه استاد به جای درگیری مستقیم خود با صاحبان شبهه و سؤال می‌تواند شاگردان را به مواجهه با آنان بفرستد و خود صرفاً مشکل‌گشایی کرده و در حل عویصه‌ها از شاگردان خویش پشتیبانی کند . شاگردان نیز در صحنه عمل با مشکلات و سؤالات واقعی آشنا شده و توانمندی‌هایشان محک می‌خورد.

در بررسی روایات صادقین باید به تفاوت‌های عصر دو امام نیز توجه داشت. امامت حضرت باقر در دوره فتور حکومت اموی است و دلیل چندانی برای تقیه در میان نیست؛ اما امام صادق با آخرین خلیفه مقتدر اموی _ یعنی هشام بن عبدالملک _ و با دو خلیفه خون‌ریز این سلسله _ ابوالعباس سفاح و منصور _ هم‌عصر است. فضای گفت‌وگوی حضرت صادق آکنده از حساسیت حکومت‌هاست و پیچیده‌گویی و تقیه، لازمۀ ادامه حرکت شیعی در این دوره‌هاست.

تفاوت دیگر در قلّت و کثرت شیعیان در عصر باقر است که خلوص بیشتر و تقیه کمتر از ویژگی‌های ایشان به شمار می‌رود. عصر صادق دوره پرشماریِ شیعیان و همراه شدن با ناخالص‌ها و ناخالصی‌هاست. به همین دلیل است که فهم سخنان آن حضرت، دقت‌ها و ظرافت‌های بیشتری می‌طلبد.

آخرین تفاوت در پدیدار شدن آل‌عباس است؛ دوستان سابق و اقوامی که از بسیاری اسرار باخبرند و آماده سوء استفاده از هر آموزه‌ای به‌ویژه آموزۀ مهدویت. توجه به حضور و حساسیت عباسیان در فضای صدور حدیث یا تدوین کتب حدیث می‌تواند تفاوت‌ها و توجه‌های مهمی را در تحلیل روایات موجب شود.

در ادامه به محورهای سخنان امام صادق درباره آموزه‌های مهدویت اشاره می‌کنیم و بر نکات پرتکرار و متفاوت در هر یک تأکید خواهیم نمود. فراوانی روایات امام صادق سبب شد برای تنظیم مناسب‌تر به دسته‌بندی محتوایی تازه‌ای روی آوریم؛ دسته‌بندی بر اساس مقطع زمانی مورد توجه در کلام.

مأخذ و مرجع اصلی در این قسمت کتاب معجم احادیث امام مهدی است که به صفحات آن در میان پرانتز اشاره شده است. تمامی روایات امام صادق در حوزه مهدویت در جلد پنجم کتاب قرار دارد، البته به‌جز روایات تفسیری ائمه در مباحث مهدوی که مجلدی مستقل را به خود اختصاص داده است.

نویسنده:امیر غنوی

فصلنامه مشرق موعود شماره 29