انقلابی بودن رئیس جدید شرط انقلابی ماندن مجلس خبرگان
دوره پنجم مجلس خبرگان امروز آغاز به کار میکند. انقلابی بودن و انقلابی ماندن مهمترین توقع از این مجلس است که در کلام رهبر معظم انقلاب مورد تأکید قرار گرفته است.
مجلس خبرگان امروز رسماً آغاز به کار میکند و در نشست امروز، هیئت رئیسه که نقش مهمی در مدیریت این مجلس دارد انتخاب خواهد شد. با عنایت به نقش خطیر مجلس خبرگان، به نظر میرسد انقلابی بودن رئیس این مجلس دارای اهمیت مضاعف است.
رهبر معظم انقلاب 20 اسفند در دیدار اعضای مجلس خبرگان با تأیید بر اهمیت انقلابی بودن این مجلس فرمودند: «مردم ]در انتخابات[ خوش درخشیدند؛ کاری که از مردم توقع بود انجام بدهند انجام دادند، حالا نوبت ما است؛ هم نوبت مجلس خبرگان است که به وظایف خود عمل کند، هم نوبت مجلس شورای اسلامی است که به وظایف خود عمل کند؛ هم نوبت دولت محترم است که به وظایف خود عمل کند. مجلس خبرگان مهمترین جایی است که بایستی متوجه به وظایف خودش باشد. من اگر بخواهم در یک کلمه عرض بکنم، آن یک کلمه این خواهد بود که مجلس خبرگان باید انقلابی بماند؛ باید انقلابی فکر کند و انقلابی عمل بکند... باید خصوصیت انقلابیمان را حفظ کنیم، حرکت جهادیمان را حفظ کنیم، عزت و هویتمان را حفظ کنیم، در هاضمه خطرناک فرهنگی و اقتصادی جهانی هضم نشویم».
ایشان همچنین 12 شهریور نیز در دیدار با اعضای مجلس خبرگان تأکید کردند: «عمده این است که مجلس خبرگان اسیر کلیشههای تحمیلی نظام سلطه نباید بشود. یک تفکراتی، یک مفاهیمی از سوی تبلیغات پرحجم نظام سلطه، به طور شبانهروزی در سرتاسر عالم دارد پراکنده میشود؛ یکی از مهمترین مسائل این است که ما باید اسیر نشویم. این سفارش فقط به مجلس خبرگان نیست، این سفارش به همه مسئولان کشور است، به همه ارکان نظام است بلکه سفارش به همه صاحبنظران است- صاحبنظران سیاسی، صاحبنظران اجتماعی، صاحبنظران دینی- که مراقب باشند: و ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیلالله؛ این را بدانند. این جور نیست که چون حالا با یک حجم عظیمی از تبلیغات بر روی یک موضوعی تمرکز میکنند، تکیه میکنند، تکرار میکنند، با زبانهای مختلف آن را بیان میکنند، ناچار ما هم بایستی همرنگ جماعت بشویم و همان را مطرح کنیم، همان را تکرار کنیم؛ نه، ما خودمان مبانی داریم، ما فکر داریم. استکبار در صدد آن است که کلیشههای مورد نظرخودش را به همه مردم دنیا تحمیل کند؛ هم به آحاد ملتها، هم بالخصوص به مسئولان و مؤثران کشورها؛ یعنی دولتها، نمایندگان مجالس، تصمیمگیران، تصمیمسازان، به قول خودشان اتاقهای فکر، به همه اینها میخواهند آن کلیشههای خودشان را تحمیل کنند و آن را وارد ذهن آنها و فضای ذهنی آنها بکنند. مایلند همه، جهان را از منظر آنها ببینند؛ با این رویکرد سلطهطلبانه مفاهیمی را یا جعل میکنند یا دستکاری میکنند و معنا میکنند و مایلند همه، طبق معنای آنها این مفاهیم را بفهمند و به کار بگیرند و در ادبیاتشان از آنها استفاده کنند. فرض بفرمایید تروریسم یک مفهومی است که استکبار آن را در یک معنای خاصی به کار میبرد؛ یا حقوق بشر یا دموکراسی... انقلاب اسلامی یک منظومه فکری دارد. اهمیت این انقلاب و علت اینکه این انقلاب زلزله در دنیا ایجاد کرد، این نبود که یک حکومتی را سرنگون کرد؛ نه، علت این بود که یک منظومه فکری نو را به دنیا عرضه کرد و امروز هم همچنان در اکناف عالم، این منظومه فکری در حال پیشرفت است... یکی از اجزای مهم این منظومه فکری که خیلی هم جاذبه دارد، عبارت است از نفی ظلم، نفی استکبار، ... استقلال همه جانبه- استقلال بسیار امر مهمی است- استقلال فکری، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، که از همه مهمتر هم استقلال فکری است که میتواند بقیه این استقلالها را به دنبال خودش بیاورد؛ اینها جزو چیزهایی است که در نظام فکری اسلامی و آن منظومه فکری اسلامی وجود دارد و همینها است که جاذبه میدهد.»
آفتاب یزد: هاشمی میداند اعضای خبرگان به او رأی نمیدهند
یک روزنامه اصلاحطلب نوشت، هر چند هاشمی دنبال ناز و غنج در انتخابات ریاست خبرگان است اما احتمالاً آیتالله جنتی خلاف میل هاشمی رئیس خبرگان میشود.
آفتاب یزد مینویسد: زمانی که مرد مرموز سیاستپیشه ایران پس از نتیجه انتخابات 94، مظلومانه و مسرورانه از خوابیدن آسوده بر بالین مرگ گفت، بسیاری حدس میزدند که این حرفهای «هاشمی رفسنجانی» یعنی اینکه او برای ریاست خبرگان دندان تیز نکرده و حال و حوصله زخم خوردن دوباره از اعضای خبرگان مثل دوره پیش (که کاندیدای ریاست شد ولی از سوی اعضای خبرگان انتخاب نشد) را ندارد! البته چند روز پیش خودش آب پاکی را روی دست همه ریخت وقتی که از عدم تمایلش برای نامزدی در ریاست خبرگان گفت و باقی همقطارانش هم این موضوع را تأیید کردند.
این روزنامه میافزاید: اما شاید «رفسنجانی» با این حرفها به دنبال غنج و دلال سیاسی است و دوست دارد با همین مظلومنماییها، باری دیگر اعضای خبرگان را از بالای جایگاه ریاست ببیند و چه بسا ناگهان به بهانه اینکه احساس تکلیف کرده و مملکت را در خطر دیده و هزار جور بهانههای کلیشهای و تکراری سیاستورزانه دیگر، سر بزنگاه برای ریاست خبرگان نامزد شود... حتی اگر بداند اعضای همیشه اصولگرای خبرگان، به او رأی نخواهند داد.
این روزنامه در ادامه نوشت: بسیاری معتقدند جایگاه رأیآوری آیتالله جنتی در مجلس خبرگان بیش از هاشمی است. حتی خیلیها کنار کشیدن هاشمی رفسنجانی از نامزدی ریاست را به دلیل حضور آیتالله جنتی و هراس هاشمی از تقابل با او میدانند. چرا که باخت به آیتالله جنتی اصلاً روی خوشی ندارد.
ختم انقلابیها از هاشمی چه میخواهند؟!
روزنامههای اصلاحطلب میگویند هاشمی میداند با ترکیب مجلس خبرگان نمیتواند رئیس شود و بنابراین دنبال بازیگردانی به جای بازیگری و حمایت از آیتالله امینی در مقابل آیتالله جنتی است که احتمال میرود رئیس مجلس خبرگان شود.
روزنامه آفتاب یزد با طرح این سؤال که چرا هاشمی میگوید نمیآیم مینویسد: «به راستی چه نامی بر روی این بنای ریاست نداشتن! میتوان گذاشت؟ گویی هاشمی از زمانی که رأی نخست مجلس خبرگان (در هفتم اسفند) را آورده حرفهای عجیب و غریب زدنش هم بیشتر شده، چندی پیش که از مرگی آرام بر بالین و رسیدن به آرزوهایش میگفت، اکنون هم از بیانگیزگیاش نسبت به ریاست خبرگان و اینکه وظایف خود را میتواند در ردایی دیگر انجام دهد. معلوم نیست که این اظهارنظرها ناشی از همان توهم پدرمآبانه رئیس مجمع تشخیص مصلحت بر سر ملت ایران است یا شعارگراییهایی که سیاسیون همواره بدان مبتلا هستند؟ و شاید هم یک ناز سیاسی پیروزمندانه است در جهت مانور زودهنگام درباره ریاست مجلس!»
این روزنامه میافزاید: البته این احتمال را هم باید داد که هاشمی از تکرار اتفاقی مثل دوره قبل خبرگان میهراسد. چرا که چه بخواهیم چه نه، در ادوار مختلف، جنس کسانی که برای مجلس خبرگان تایید صلاحیت شده و به این مجلس راه مییابند تغییر چندانی نمیکند. اعضای خبرگان در هر صورت اصولگرا هستند به همین رو هاشمی میداند که شاید در صورت کاندیداتوری همزمان خودش و کسانی مثل آیتالله جنتی، اعضای مجلس به او پشت کنند و آیتالله جنتی را برگزینند. از این رو او میخواهد تا به جای خودش کسی از میان اصولگرایان را وارد رقابت با امثال آیتالله جنتیها کند.
آفتاب یزد همچنین از قول غلامعلی رجایی مشاور هاشمی تصریح کرد: «هاشمی رفسنجانی شرایط فعلی و ترکیب مجلس خبرگان را به گونهای میبیند که بهتر است کاندیدای ریاست خبرگان نشود.»
در عین حال زیبا کلام گفته است: «هاشمی هرگز از اینکه برای ریاست خبرگان به فردی چون آیتالله جنتی رقابت را واگذار کند نمیترسد، هاشمی اگر قرار باشد در مقابل آیتالله جنتی قرار بگیرد این کار را خواهد کرد حتی اگر به احتمال 99 درصد بداند رأی نخواهد آورد.»
وی اضافه کرد: «در واقع هاشمی با نیامدنش به عرصه ریاست، تلاش میکند تا شرایط را برای ریاست یک میانهرو در مجلس خبرگان فراهم کند.»
آفتاب یزد همچنین در سرمقاله خود به قلم «فیاض-ز» نوشت: هاشمی در خبرگان بازیگردانی میکند، نه بازیگری. در ملاقات اخیری که با آیتالله هاشمی داشتم متوجه شدم که ایشان قصد کاندیداتوری برای ریاست خبرگان را ندارد.
وی افزود: درصورت عدم کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی کسانی مثل آیتالله ابراهیم امینی و آیتالله هاشمی شاهرودی گزینههای خوبی برای ریاست خبرگان هستند.
ملاقات «فیاض-ز» با هاشمی در حالی است که در آذرماه 93 در مصاحبه با سایت ضدانقلابی تقاطع مدعی شده بود: من دل خوشی از انقلاب 57 ندارم!
وی اعدام سران رژیم طاغوت را تندروی زمان انقلاب و مستی تودهها توصیف کرده و مدعی شده بود: پس از انقلاب مستبدانی ظهور کردند که خود دچار نوعی استبدادزدگی بودند.
وی با بیان اینکه اصلاحطلبی کمهزینهترین مسیر است، میگوید: امیدم نسبت به اصلاح جمهوری اسلامی نسبت به سالهای اصلاحات کمتر شده است.
زاهد در عین حال گفته بود: ما نه از انقلاب سال 57 خاطره خوبی داریم و نه سن و سال ما دیگر اجازه انقلاب میدهد.
همزمان با اشاره آفتاب یزد به ناامیدی هاشمی از ریاست خبرگان و میل به بازیگردانی، روزنامه زنجیرهای شرق در تیتر اول با بیان این مطلب از قول هاشمی که «فعلا بنا ندارم خودم را برای ریاست خبرگان مطرح کنم» نوشت: آیتالله امینی، گزینه احتمالی رقابت با آیتالله جنتی است.
شرق پیش از این در سرمقالهای هاشمی را نماد پسا انقلاب و ختم انقلاب توصیف کرده و از این رو ابراز تمایل این قبیل نشریات به آیتالله امینی، قطعا رفتاری منافقانه و شیادانه است.
شرق از قول هاشمزاده هریسی نوشت: هاشمی اصلا تصمیمی برای کاندیداتوری در ریاست خبرگان ندارد و در مجلس افراد خوب و بزرگی مثل آقای امینی هستند که هاشمی میخواهد او نامزد بشود. بنابراین اگر تغییری در تصمیم هاشمی ایجاد نشود، این یعنی که گزینه او آیتالله ابراهیم امینی خواهد بود.
یادآور میشود هاشمی در انتخابات رئیس مجلس خبرگان در تاریخ 19 اسفند 1393 بیش از 24 رأی کسب نکرد و آیتالله یزدی با 47 رأی رئیس مجلس خبرگان شد. دوره پنجم مجلس خبرگان امروز آغاز به کار میکند.
راز مخالفت بانکها با اصلاح قانون بانکداری بدون ربا
طرح مجلس برای اصلاح قانون بانکداری بدون ربا، در آستانه بایگانی شدن قرار گرفته است. طرحی که امید میرفت با تصویب آن بخشی از مشکلات نظام بانکی حل شود اما حالا با لابیهای گسترده در معرض کنار گذاشته شدن است.
به گزارش الف، اگرچه در ابتدا دلایلی نظیر وجود شورای فقهی و شتابزدگی در تصویب، دلیل اصلی منتقدان بود. اما گویا داستان چیز دیگری است. بزرگترین اشکال این طرح از منظر بانکها، محدودیتهای تخصیص منابع است. سرمقالهنویس یکی از روزنامههای مخالف این طرح نوشته است: «ملاحظه میشود که در مواد متعددی از طرح عملیات بانکی بدون ربا، قیدهای غیر ضروری بر فرآیندهای تجهیز و تخصیص منابع مؤسسه اعتباری وضع شده است» البته این اولین باری نیست که بانکداران این موضوع را مطرح میکنند. مجید قاسمی، مدیر عامل یک بانک خصوصی پیشتر گفته بود: «ما کشوری در حال توسعه هستیم و نمیتوانیم فعالیت بانکها را در حوزه سرمایهگذاری محدود کنیم» این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته محدودیتهایی جدی بر فعالیت بانکداران وضع شده است. علت این محدودیتها هم روشن است. از آنجایی که بانکها منابع مالی زیادی دارند با حضور در هر بازاری میتوانند نظم آن بازار را به هم بزنند. اتفاقی که در ایران تجربه کردیم. آخرین تجربه به سال 91 برمیگردد. درست 4 سال پیش بود که خبر برداشت 3 هزار میلیارد تومانی بانک مرکزی از حساب بانکها مطرح گردید.
اگرچه ابتدا عدهای میگفتند دلیل برداشت پرداخت یارانه بوده است، اما کمی بعدتر اصل ماجرا مشخص شد. در آن روزها که سیستم نقل و انتقال ارز از طریق صرافیها صورت میگرفت دولت هم برای پرداختهای خود به صرافی بانکها اعتماد کرده بود تا نیازهای اساسی مردم را تأمین کند. اما بانکها به جای واردات، ارزهای ارزان را در بازار گران میفروختند و سود میکردند. دیوان محاسبات تأکید کرده است که این تخلف در 18 بانک رخ داده است. حتی رئیس فعلی بانک مرکزی نیز این موضوع را تأیید کرده است. سیف گفته است: «... این به معنای آن نیست که بانکها خلافی در این ارتباط با مابهالتفاوت ارزی انجام ندادهاند.» با این سابقه بانکها و با این درجه عقلانی بودن و با این سطح از تجربیات جهان، بخشی از بانکداران مخالف ایجاد محدودیت در سرمایهگذاری و تخصیص منابع بانکها هستند.
الف مینویسد: شاید بانکها میخواهند هیچ بندی نداشته باشند تا بتوانند 20 تا 25 درصد منابع قرضالحسنهای که مردم با نیات خداپسندانه در بانکها میگذارند را به صورت وام 30 ساله به کارمندانشان بدهند. شاید میخواهند با سرمایهگذاری در بازارهای نامولد، پر کردن جیب خود را با دور شدن از پیشرفت ملت ایران همراه کنند. شاید هم قصد دارند آنقدر در زمین و مسکن خرید و فروش کنند تا هیچ جوانی نتواند آرزوی خانهدار شدن بکند. هر چه که باشد، کشور به اصلاح نظام بانکی نیاز دارد و اگر اصلاح واقعی باشد، صدای عدهای درخواهد آمد.