کد خبر 578775
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۴۷

خبرگزاری رویترز در مقاله‌ای به تبعات احتمالی برنامه‌های اصلاحات و مدرن‌سازی شاهزاده «محمد بن‌سلمان» پرداخته و با اشاره به ناخوش آمدن این اقدامات به کام بخشی از نهاد قدرت، نتیجه‌گیری کرده که شاید عربستان دوباره کشوری چندپاره شود.

به گزارش مشرق،رویترز در گزارشی به عزم «محمد بن‌سلمان» شاهزاده قدرتمند سعودی برای ایجاد اصلاحات اقتصادی و غیرنفتی کردن درآمدهای این کشور پرداخته و با ذکر دلائلی به این نتیجه رسیده که این کار می‌تواند به ازهم پاشیدن عربستان منجر شود.

در این گزارش می‌خوانیم:

عربستان سعودی بر 3 ستون استوار شده: خانواده حاکم سعودی، نفت و اسلام. اصلاحات جاری این کشور را آماده می‌کند که از اتکا به نفت رهایی یابد ولی همین اصلاحات می‌تواند تأثیری بی ثبات‌کننده بر دو ستون دیگر داشته باشد.

پادشاهی سعودی با تکیه بر توزیع پول نفت به صورتی اعانه‌وار توانسته قدرت را در این خاندان انحصاری کند؛ البته کاهش 62 درصدی قیمت نفت نسبت به سال 2012، پادشاه سعودی را مجبور کرده که یارانه سوخت را که طبقه متوسط از آن بهره‌مند می‌شد، کاهش دهد. این ماجرا، ایجاد پشتیبانی برای حکومت را سخت‌تر می‌کند.

در حال حاضر بیش از 70 درصد بودجه عربستان از محل فروش نفت تأمین می‌شود و شاهزاده «محمد بن‌سلمان» برنامه قطع وابستگی اقتصاد کشورش به نفت را کلید زده، طرحی که بناست در سال 2030 به بار بنشیند. این طرح تبعاتی خواهد داشت که می‌تواند موجب نامحبوب شدن اصلاحات اقتصادی در میان قشر فقیر بادیه‌نشین عربستان شود.

خانواده متحد نیست

البته اگر خاندان سعودی یک موجودیت متحد بود، این نارضایتی نمی‌توانست مشکل‌ساز باشد ولی این خاندان، از اختلافات آتی ایمن نخواهد بود. پس از مرگ شاه فعلی عربستان، تاج و تخت برای اولین بار به کسی می‌رسد که رابطه پدر و پسری مستقیم با ابن سعود ندارد، علاوه بر این، ظهور ناگهانی محمد بن سلمان که سکاندار این اصلاحات نیز هست، موجب نگرانی ولیعهد فعلی شده؛ بر تخت نشستن وی همچنین می‌تواند نفرت پسران پادشاهان قبلی که از مادر «سدیری» متولد نشده‌اند را برانگیزد.

«خون» پایان محتمل شاهزاده بلندپرواز

اختلاف بر سر جانشینی چیز بی سابقه‌ای در تاریخچه خاندان آل‌سعود نیست. در سال 1964 بود که همین خاندان، پسر ابن‌سعود را از تخت پادشاهی به زیر کشیده و شاه فیصل اصلاحگراتر را جانشین کردند. فیصل با اصلاحات اقتصادی کشورش را مدرن کرد و برده‌داری را نیز لغو کرد. ولی پایان کار وی پایانی خونین بود آنگاه که در سال 1975 ترور شد. آنهایی که اصلاحگرا بودن همانند فیصل را در سر می‌پرورانند، عاقبتی همچون وی از دور برایشان پدیدار است.

وهابیت؛ حامی سنتی‌ها و تهدید نوگراها

خاندان پادشاهی پیمانی نانوشته با وهابیت دارد و بدون حمایت علمای وهابی، ابن‌سعود برای ایجاد اتحاد درون کشور مشکل داشت و جانشینانش هم شاید کلاً کنترل کشور را از دست می‌دادند. اما همین وهابیت که اغلب پایه بسط افراط گرایی مذهبی و تفرقه قومی بود، شاید بزرگ ترین مانع ریاض برای صلح با با ایران و اسلام شیعی و اجرای اصلاحات اجتماعی واقعی است. بدون ایجاد تغییرات عمده همچون برابری حقوق زنان و مردان و مدرن‌سازی قوانین سختگیرانه مذهبی، پایدار ماندن اصلاحات اقتصادی خیلی محتمل نیست.

شاید عربستان به گذشته چند پاره بازگردد

در بدترین حالت، رقابت‌های درون خاندانی، نیروهای مذهبی و فشارهای اقتصادی، پایه‌های بنایی که ابن سعود ساخت را سست می‌کند. حتی شاید پادشاهی سعودی به چندین تکه تقسیم شود، تکه‌هایی که هرکدام تحت حاکمیت یکی از جنگ‌سالاران خواهد بود و تاریخ عربستان به پیش از دورانی که ابن‌سعود آن را متحد کرد، بازمی‌گردد.