گروه بینالملل مشرق - رژیم آل سعود که این روزها کاملا در زمین رژیم صهیونیستی بازی می کند، بار دیگر طرحی قدیم- جدیدی برای تجدید روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را در دستور کار قرار داده است.
ابتکار صلح عربی که ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه سابق عربستان سعودی در نشست سران عرب در بیروت در سال 2001 مطرح کرد و هدف از آن به رسمیت شناختن کشور فلسطین در مرزهای 1967 و بازگشت آوارگان فلسطینی و نیز خروج اشغالگران از بلندی های اشغالی جولان و در مقابل به رسمیت شناختن و نیز عادی سازی روابط بین کشورهای عربی و اسرائیل بود. طرح مذکور که به دنبال تحقق دستاوردهای در روند ابتکار سازش عربی بود، چند پیش شرط داشت که اسرائیل آن را نپذیرفت.
از جمله این پیش شرطها به رسمیت شناختن حق بازگشت آوارگان فلسطینی بود که رژیم صهیونیستی آن را جزو خطوط قرمز خود میداند. اسرائیلیها معتقدند در راستای تقویت موجودیت و تمامیت ارضی خود بر اراضی اشغالی فلسطین حتی تعداد کنونی فلسطینیان مستقر در سرزمینهای اشغالی نیز باید تعدیل شوند، گزارشهای رسمی و غیررسمی محافل صهیونیستی اعتقاد دارند که روند روزافزون زاد و ولد فلسطینی ها، آن ها را تا سال 2050 با بحران مردم شناختی مواجه ساخته و این موضوع به تمامیت و امنیتی که آنها به دنبال تحقق آن برای شهرکنشینان صهیونیست هستند، ضربه میزند. این در شرایطی است که غیر از برخی گرایشهای افراطی صهیونیستی، سایر ساکنان صهیونیست سرزمینهای اشغالی علاقه ای به افزایش زاد و ولد نداشته و رشد جمعیت آنها در مقابل فلسطینی ها پایین است.
مخالفت رژیم صهیونیستی با شرط مذکور بعلاوه نگرانی رژیمهای عربی منطقه از واکنش افکار عمومی نسبت به عادی سازی روابط با اسرائیل در شرایط سالهای آغازین هزاره سوم میلادی باعث شد طرح اتحادیه عرب به بایگانی برود، اما عربستان در سایه شرایط جدید منطقهای سعی دارد بار دیگر با غبار روبی از این طرح آن را به دستورکاری محافل عربی بازگرداند.
ریاض که این روزها تمامی خطوط کلی سیاسی خود از جنگ یمن گرفته تا مداخله در سوریه و تنشآفرینی در عراق و مصادره جزایر دو گانه مصر را در راستای سیاستهای تل آویو انجام می دهد، به نظر می رسد با چراغ سبز واشنگتن و تلآویو می خواهد بدون مطرح کردن الزامات و پیش شرطهای مطرح شده در طرح تعدیل روابط اسرائیل با کشورهای عربی از طریق هژمونی خود ، رژیم های عربی را مجبور به پذیرش این طرح کند.
در همین رابطه شبکه دهم تلویزیون اسرائیل در مورد پیشنهاد جدید و وسوسه انگیز عرب ها به اسرائیل به نقل از منابع غربی اعلام کرد: عربستان و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس پیام هایی را به تل آویو منتقل کردند که از آمادگی آنان برای اصلاح طرح صلح عربی حکایت دارد.
بنابر اعلام این منبع اسرائیلی، منابع غربی اعلام کردند که پیام های مرتبط با این موضوع را عربستان و برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس توسط فرستادگان بین المللی از جمله تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس به اسرائیلی ها منتقل کردند. این پیام ها حاکی از این است که کشورهای عربی مزبور منتظر پاسخ رسمی اسرائیل به پیشنهاد اصلاح ابتکار صلح عربی به ویژه در ارتباط با بازگرداندن بلندی های جولان و حق بازگشت آوارگان فلسطینی هستند.
عربستان با ایجاد تغییرات ساختاری در پیش شرط اختلافی با اسرائیل سعی دارد این گونه وانمود کند که کشورهای عربی همچنان نسبت به پیش شرط مطرح شده در زمینه آوارگان جدی هستند، اما در واقع این تعهد با اصلاحاتی مواجه شده که مفهوم واقعی خود را از دست داده است.
به گونهای که بازگشت آوارگان به سرزمینهای اشغالی تحت شرایط سختگیرانه سنی انجام شده و افرادی که امید به زاد و ولد و تولید نسل را دارند، از ورود به سرزمین مادری خود منع می شوند. در این صورت بنگاه منطقه ای خبرپراکنی وابسته به سعودیها می تواند بر طبل بازگشت نهایی آوارگان به سرزمین های اشغالی بکوبد، اما در واقع اهداف رژیم اسرائیل در زمینه تخلیه کامل فلسطین از ساکنان اصلی خود به صورت تدریجی به اجرا گذاشته میشود.
منافع سعودی از عادی سازی روابط با اسرائیل
همان طورکه گفته شد رژیم سعودی در سالهای اخیر تلاش گستردهای برای عادی سازی روابط با اسرائیل را در دستور کار قرار داده است. شاید بتوان گفت مهمترین عامل در مسیر این تلاشها، افزایش کینه و دشمنی خاندان نوپای حاکم بر عربستان با ایران و روند رو به رشد بی اعتمادی آنها نسبت به سیاست های آمریکا در تقابل با ایران هستند. سعودی ها سر رشته موفقیت طرح های خود را در حذف ایران و محور مقاومت می دانند و معتقدند در این مسیر میتوانند از پتانسیل دشمنی تاریخی رژیم صهیونیستی با دولت و ملت ایران استفاده کنند.
ریاض همچنین با اقداماتی از جمله تجاوز نظامی به یمن، تشدید مداخله در بحران سوریه و آغاز اصلاحات فراگیر سیاسی - اقتصادی موروم به طرح 2030 خود را در مسیری بی بازگشت قرار داده که در صورت عدم تحقق اهداف پیش رو -اگر نگوییم رژیم آل سعود را از تخت پادشاهی عربستان به زیر خواهد کشید- دست کم حاکمیت سلمان بن عبدالعزیز و رویاپردازی های محمد بن سلمان برای رسیدن به قدرت را با چالش های جدی مواجه خواهد کرد.
عربستان سعی دارد از لابی صهیونیستی در کشورهای مختلف برای تقویت قدرت خود در برابر ایران استفاده کند و در مقابل رژیم صهیونیستی نیز به دنبال استفاده از منابع گسترده مالی عربستان و ایجاد جای پای قوی در خاورمیانه است.
سردمداران سعودی البته نسبت به هزینههای روند عادیسازی روابط با اسرائیل در افکار عمومی داخلی عربستان و امت اسلام آگاهی دارند، لذا سعی دارند مسئولیتهای این بار سنگین را با سایر کشورهای عربی تقسیم کنند، از این منظر است که ریاض سعی دارد با استفاده از هژمونی کنونی خود بر ضد رژیم های وابسته عربی در منطقه، آن ها را به سمت عادی سازی علنی روابط با رژیم صهیونیستی بکشاند.
شکست 25 ساله روند سازش که جریانهای سازشکار داخلی فلسطین اشغالی به همراه حامیان عربی و منطقهای خود آن را دنبال می کنند، مزید بر علت شده تا این کشورها به دنبال برجسته نمایی دستاوردی حد اقلی از این روند به سود ملت فلسطین باشند.
این در حالی است که براساس اصلاحات جدید عربستان بر طرح تعدیل روابط اسرائیل با کشورهای عربی، تشکیل دو دولت منوط به روی کار آمدن دولت فلسطینی است که هیچ اختیارات میدانی و حقوقی و نظامی در دست نداشته باشد، دولتی که پرچم و سرزمین مستقل با تمامیت ارضی نداشته و فاقد نیروهای مسلح و ارتش باشد. دولتی که حتی اراضی تحت حاکمیت آن نیز توسط طرح های بلند مدت توسعه شهرک سازی صهیونیستی به دو بخش تجزیه شده باشد.
با وجود امتیازات گستردهای که بر اساس این طرح به اسرائیل داده میشود، هیچ تعهدی از رژیم صهیونیستی در قبال سازش عربی- صهیونیستی مطالبه نشده و رژیم های عربی تنها به دنبال بهرهبرداری تبلیغاتی از بازگشت جزئی آوارگان به سرزمینهای اشغالی هستند تا بتوانند افکار عمومی را نسبت به روند سازش سیاسی امیدوارکنند.
هلهله آمریکایی- صهیونیستی برای طرح ریاض
طرح مذکور با مختصاتی که مطرح شد، طبعاً با استقبال آمریکا همراه میشود، دولت اوباما سعی دارد در ماههای آخر حاکمیت خود پیشرفتی را در روند مذاکرات سازش اعراب و اسرائیل که سالهای متمادی جزو اولین اولویت های آن بود، به دست آورد.
گرچه اقناع افکار عمومی صهیونیست های داخل سرزمینهای اشغالی برای کابینه نتانیاهو مشکل به نظر میرسد، اما گویا تل آویو با این طرح موافقت کرده است، چرا که دستاوردهای روند عادیسازی علنی روابط با کشورهای عربی را برای خود بالاتر از چالش های موجود در مسیر بازگشت آوارگان سالخورده به فلسطین می داند. کسانی که نه قدرت انجام عملیات امنیتی برای به چالش کشیدن اسرائیل را دارند، نه می توانند بر روند مردم شناختی فلسطین اشغالی تاثیری بگذارند.
رژیم صهیونیستی معتقد است که امتیازات صوری واگذار شده بر اساس این طرح، با دستاوردهای متعدد آن از جمله در روند خروج از انزوای منطقه ای یا مشارکت راهبردی با کشورهای عربی در قبال مسائل منطقهای قابل مقایسه نیست.
افشای مناسبات بی سابقه عربستان و اسرائیل
در همین راستا سیستم نظارت و سانسور رژیم صهیونیستی به رسانههای این رژیم بیش از پیش اجازه افشای مناسبات گذشته بین تلآویو و ریاض را داده است، مناسباتی که طی سالهای گذشته در ابعاد امنیتی و سیاسی بین رژیم مدعی ام القرایی جهان اسلام با تندروترین کابینه اسرائیل از زمان اعلام موجودیت این رژیم تا کنون در جریان بوده است.
روزنامه صهیونیستی معاریو در همین راستا در مقاله ای به قلم یوسی میلمان از تحلیلگران نزدیک به سرویسهای جاسوسی اسرائیل مینویسد که موافقت تلآویو با اعطای جزایر مصری به عربستان تنها بخشی از عملیات محرمانه [مذاکراتی] است که در پشت پرده انجام میشود.
وی در این مقاله ضمن اشاره به دیدارهای مکرر عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در زمان تصدی پست سفارت عربستان در آمریکا با یهودیان این کشور، از گزارشهایی خبر میدهد که نشاندهنده مناسبات اقتصادی عربستان و اسرائیل از طریق یک میانجی در ابعاد کشاورزی و تکنولوژی است و کالاهای اسرائیل توسط تشکیلات خودگردان یا اردن یا قبرس در بازارهای عربستان به فروش میرسد.
میلمان به نقل از منابع امنیتی عالیرتبه اسرائیلی مهمترین شاخص مشترک ریاض و تل آویو دشمنی با ایران است و گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد عربستان اجازه استفاده از حریم هوایی خود را به جنگندههای اسرائیلی در صورت تصمیم به حمله به تأسیسات هستهای ایران را داده است.
میلمان میافزاید که رؤسای سابق موساد از جمله مائیر داگان و تامیر باردو در گذشته با مسئولان و سرویسهای اطلاعاتی عربستان دیدار کردند. ایهود باراک نخست وزیر سابق اسرائیل نیز با بندر بن سلطان نشست داشته است.
سعودی ها که در سالهای اخیر موفق نشدند از پتانسیل روابط خود با آمریکا، این کشور را به استفاده از قدرت سختافزاری در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران وادار کنند، امروز سعی دارند با امتیاز حذف آرمان فلسطین صهیونیستها را وارد این عرصه کنند. البته آنها نیم نگاهی به عرصه سیاسی آمریکا دارند و امیدوار هستند رئیس جمهور بعدی آمریکا، در کنار این پروژه قرار گرفته و جنگ با ایران را در سرلوحه سیاستهای منطقهای خود قرار دهد.
ابتکار صلح عربی که ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه سابق عربستان سعودی در نشست سران عرب در بیروت در سال 2001 مطرح کرد و هدف از آن به رسمیت شناختن کشور فلسطین در مرزهای 1967 و بازگشت آوارگان فلسطینی و نیز خروج اشغالگران از بلندی های اشغالی جولان و در مقابل به رسمیت شناختن و نیز عادی سازی روابط بین کشورهای عربی و اسرائیل بود. طرح مذکور که به دنبال تحقق دستاوردهای در روند ابتکار سازش عربی بود، چند پیش شرط داشت که اسرائیل آن را نپذیرفت.
از جمله این پیش شرطها به رسمیت شناختن حق بازگشت آوارگان فلسطینی بود که رژیم صهیونیستی آن را جزو خطوط قرمز خود میداند. اسرائیلیها معتقدند در راستای تقویت موجودیت و تمامیت ارضی خود بر اراضی اشغالی فلسطین حتی تعداد کنونی فلسطینیان مستقر در سرزمینهای اشغالی نیز باید تعدیل شوند، گزارشهای رسمی و غیررسمی محافل صهیونیستی اعتقاد دارند که روند روزافزون زاد و ولد فلسطینی ها، آن ها را تا سال 2050 با بحران مردم شناختی مواجه ساخته و این موضوع به تمامیت و امنیتی که آنها به دنبال تحقق آن برای شهرکنشینان صهیونیست هستند، ضربه میزند. این در شرایطی است که غیر از برخی گرایشهای افراطی صهیونیستی، سایر ساکنان صهیونیست سرزمینهای اشغالی علاقه ای به افزایش زاد و ولد نداشته و رشد جمعیت آنها در مقابل فلسطینی ها پایین است.
مخالفت رژیم صهیونیستی با شرط مذکور بعلاوه نگرانی رژیمهای عربی منطقه از واکنش افکار عمومی نسبت به عادی سازی روابط با اسرائیل در شرایط سالهای آغازین هزاره سوم میلادی باعث شد طرح اتحادیه عرب به بایگانی برود، اما عربستان در سایه شرایط جدید منطقهای سعی دارد بار دیگر با غبار روبی از این طرح آن را به دستورکاری محافل عربی بازگرداند.
ریاض که این روزها تمامی خطوط کلی سیاسی خود از جنگ یمن گرفته تا مداخله در سوریه و تنشآفرینی در عراق و مصادره جزایر دو گانه مصر را در راستای سیاستهای تل آویو انجام می دهد، به نظر می رسد با چراغ سبز واشنگتن و تلآویو می خواهد بدون مطرح کردن الزامات و پیش شرطهای مطرح شده در طرح تعدیل روابط اسرائیل با کشورهای عربی از طریق هژمونی خود ، رژیم های عربی را مجبور به پذیرش این طرح کند.
بنابر اعلام این منبع اسرائیلی، منابع غربی اعلام کردند که پیام های مرتبط با این موضوع را عربستان و برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس توسط فرستادگان بین المللی از جمله تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس به اسرائیلی ها منتقل کردند. این پیام ها حاکی از این است که کشورهای عربی مزبور منتظر پاسخ رسمی اسرائیل به پیشنهاد اصلاح ابتکار صلح عربی به ویژه در ارتباط با بازگرداندن بلندی های جولان و حق بازگشت آوارگان فلسطینی هستند.
عربستان با ایجاد تغییرات ساختاری در پیش شرط اختلافی با اسرائیل سعی دارد این گونه وانمود کند که کشورهای عربی همچنان نسبت به پیش شرط مطرح شده در زمینه آوارگان جدی هستند، اما در واقع این تعهد با اصلاحاتی مواجه شده که مفهوم واقعی خود را از دست داده است.
به گونهای که بازگشت آوارگان به سرزمینهای اشغالی تحت شرایط سختگیرانه سنی انجام شده و افرادی که امید به زاد و ولد و تولید نسل را دارند، از ورود به سرزمین مادری خود منع می شوند. در این صورت بنگاه منطقه ای خبرپراکنی وابسته به سعودیها می تواند بر طبل بازگشت نهایی آوارگان به سرزمین های اشغالی بکوبد، اما در واقع اهداف رژیم اسرائیل در زمینه تخلیه کامل فلسطین از ساکنان اصلی خود به صورت تدریجی به اجرا گذاشته میشود.
منافع سعودی از عادی سازی روابط با اسرائیل
همان طورکه گفته شد رژیم سعودی در سالهای اخیر تلاش گستردهای برای عادی سازی روابط با اسرائیل را در دستور کار قرار داده است. شاید بتوان گفت مهمترین عامل در مسیر این تلاشها، افزایش کینه و دشمنی خاندان نوپای حاکم بر عربستان با ایران و روند رو به رشد بی اعتمادی آنها نسبت به سیاست های آمریکا در تقابل با ایران هستند. سعودی ها سر رشته موفقیت طرح های خود را در حذف ایران و محور مقاومت می دانند و معتقدند در این مسیر میتوانند از پتانسیل دشمنی تاریخی رژیم صهیونیستی با دولت و ملت ایران استفاده کنند.
ریاض همچنین با اقداماتی از جمله تجاوز نظامی به یمن، تشدید مداخله در بحران سوریه و آغاز اصلاحات فراگیر سیاسی - اقتصادی موروم به طرح 2030 خود را در مسیری بی بازگشت قرار داده که در صورت عدم تحقق اهداف پیش رو -اگر نگوییم رژیم آل سعود را از تخت پادشاهی عربستان به زیر خواهد کشید- دست کم حاکمیت سلمان بن عبدالعزیز و رویاپردازی های محمد بن سلمان برای رسیدن به قدرت را با چالش های جدی مواجه خواهد کرد.
سردمداران سعودی البته نسبت به هزینههای روند عادیسازی روابط با اسرائیل در افکار عمومی داخلی عربستان و امت اسلام آگاهی دارند، لذا سعی دارند مسئولیتهای این بار سنگین را با سایر کشورهای عربی تقسیم کنند، از این منظر است که ریاض سعی دارد با استفاده از هژمونی کنونی خود بر ضد رژیم های وابسته عربی در منطقه، آن ها را به سمت عادی سازی علنی روابط با رژیم صهیونیستی بکشاند.
شکست 25 ساله روند سازش که جریانهای سازشکار داخلی فلسطین اشغالی به همراه حامیان عربی و منطقهای خود آن را دنبال می کنند، مزید بر علت شده تا این کشورها به دنبال برجسته نمایی دستاوردی حد اقلی از این روند به سود ملت فلسطین باشند.
این در حالی است که براساس اصلاحات جدید عربستان بر طرح تعدیل روابط اسرائیل با کشورهای عربی، تشکیل دو دولت منوط به روی کار آمدن دولت فلسطینی است که هیچ اختیارات میدانی و حقوقی و نظامی در دست نداشته باشد، دولتی که پرچم و سرزمین مستقل با تمامیت ارضی نداشته و فاقد نیروهای مسلح و ارتش باشد. دولتی که حتی اراضی تحت حاکمیت آن نیز توسط طرح های بلند مدت توسعه شهرک سازی صهیونیستی به دو بخش تجزیه شده باشد.
با وجود امتیازات گستردهای که بر اساس این طرح به اسرائیل داده میشود، هیچ تعهدی از رژیم صهیونیستی در قبال سازش عربی- صهیونیستی مطالبه نشده و رژیم های عربی تنها به دنبال بهرهبرداری تبلیغاتی از بازگشت جزئی آوارگان به سرزمینهای اشغالی هستند تا بتوانند افکار عمومی را نسبت به روند سازش سیاسی امیدوارکنند.
هلهله آمریکایی- صهیونیستی برای طرح ریاض
طرح مذکور با مختصاتی که مطرح شد، طبعاً با استقبال آمریکا همراه میشود، دولت اوباما سعی دارد در ماههای آخر حاکمیت خود پیشرفتی را در روند مذاکرات سازش اعراب و اسرائیل که سالهای متمادی جزو اولین اولویت های آن بود، به دست آورد.
گرچه اقناع افکار عمومی صهیونیست های داخل سرزمینهای اشغالی برای کابینه نتانیاهو مشکل به نظر میرسد، اما گویا تل آویو با این طرح موافقت کرده است، چرا که دستاوردهای روند عادیسازی علنی روابط با کشورهای عربی را برای خود بالاتر از چالش های موجود در مسیر بازگشت آوارگان سالخورده به فلسطین می داند. کسانی که نه قدرت انجام عملیات امنیتی برای به چالش کشیدن اسرائیل را دارند، نه می توانند بر روند مردم شناختی فلسطین اشغالی تاثیری بگذارند.
افشای مناسبات بی سابقه عربستان و اسرائیل
در همین راستا سیستم نظارت و سانسور رژیم صهیونیستی به رسانههای این رژیم بیش از پیش اجازه افشای مناسبات گذشته بین تلآویو و ریاض را داده است، مناسباتی که طی سالهای گذشته در ابعاد امنیتی و سیاسی بین رژیم مدعی ام القرایی جهان اسلام با تندروترین کابینه اسرائیل از زمان اعلام موجودیت این رژیم تا کنون در جریان بوده است.
روزنامه صهیونیستی معاریو در همین راستا در مقاله ای به قلم یوسی میلمان از تحلیلگران نزدیک به سرویسهای جاسوسی اسرائیل مینویسد که موافقت تلآویو با اعطای جزایر مصری به عربستان تنها بخشی از عملیات محرمانه [مذاکراتی] است که در پشت پرده انجام میشود.
وی در این مقاله ضمن اشاره به دیدارهای مکرر عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در زمان تصدی پست سفارت عربستان در آمریکا با یهودیان این کشور، از گزارشهایی خبر میدهد که نشاندهنده مناسبات اقتصادی عربستان و اسرائیل از طریق یک میانجی در ابعاد کشاورزی و تکنولوژی است و کالاهای اسرائیل توسط تشکیلات خودگردان یا اردن یا قبرس در بازارهای عربستان به فروش میرسد.
میلمان میافزاید که رؤسای سابق موساد از جمله مائیر داگان و تامیر باردو در گذشته با مسئولان و سرویسهای اطلاعاتی عربستان دیدار کردند. ایهود باراک نخست وزیر سابق اسرائیل نیز با بندر بن سلطان نشست داشته است.
سعودی ها که در سالهای اخیر موفق نشدند از پتانسیل روابط خود با آمریکا، این کشور را به استفاده از قدرت سختافزاری در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران وادار کنند، امروز سعی دارند با امتیاز حذف آرمان فلسطین صهیونیستها را وارد این عرصه کنند. البته آنها نیم نگاهی به عرصه سیاسی آمریکا دارند و امیدوار هستند رئیس جمهور بعدی آمریکا، در کنار این پروژه قرار گرفته و جنگ با ایران را در سرلوحه سیاستهای منطقهای خود قرار دهد.