به گزارش مشرق، امیررضا واعظ آشتیانی در گفتوگو با خبرگزاری فارس، در خصوص مسائل مختلف فوتبال و ورزش کشور صحبتهایی را انجام داده که متن این گفتوگو را در زیر میخوانیم.
*موفقیت والیبال فقط مربوط به این دوره نیست
واعظ آشتیانی در بخش اول صحبتهای خود در خصوص موفقیت رشته والیبال در ورزش اظهار داشت: والیبال راه خودش را در گذشته پیدا کرده و این موفقیت ثمره یک برنامهریزی منطقی است. در عین حال نمیتوان گفت که این موفقیت فقط امروز به دست آمده و حاصل برنامههای وزارت ورزش امروز است که اگر اینگونه باشد 20 مدال طلای المپیک لندن نیز مربوط به همان دوره است. به نظرم در این رشته بسترهایی از گذشته فراهم شده که همه چیز به هم ربط پیدا کرده است. گذشت زمان در این رشته تأثیر داشته و اگر میبینید این برنامهها با موفقیت به جلو رفته به خاطر حمایتهای پی در پی بوده است. این رشته از آن دست رشتههایی است که برنامه و مرور زمان در آن تأثیر بسیاری دارد. هیچ وزیری هم نمیتواند بگوید که همه زحمات مربوط به این مقطع است. به نظرم مثالی که باید در مورد این موفقیت بزنم این است که این رشته مثل دوی امدادی میماند که تمام دوندهها زحمت خود را بکشند. البته نمیگویم که این موفقیت ارتباطی به حالا ندارد. ولی مطمئناً نقش گذشته را نمیتوان نادیده گرفت. والیبال نزدیک به 15 سال است که برنامه دارد و رئیس فدراسیون هم برنامهها را ادامه داده و اتفاقاً آن را به روز کرده است. این ادامه دار بودن برنامه باعث میشود که والیبال به المپیک برود و این برنامهریزی به شکلی است که شرایط پیشرفت برای حاضران در این رشته مهیا شده است نه اینکه مثل فوتبال ما 4 دوره است به جام جهانی میرویم و صعود تیم ملی به بزرگترین رخداد فوتبال در جهان بعد از گذشته 4 دوره هنوز برای یک رئیس فدراسیون افتخار محسوب میشود.
*افتخار روسای فوتبال صعود به جام جهانی است
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود تأکید کرد: ما هنوز نمیدانیم که در چه دورهای باید از گروهمان در جام جهانی صعود کنیم و افتخار رؤسای فدراسیون فقط این است که تیم ملی به جام جهانی برود. اگر نگاه اینگونه باشد فقط در جا میزنیم. اگر برنامهریزی در والیبال با هدف باشد کار بسیار بزرگ و خوبی انجام شده ولی من اطمینان دارم که اگر تیم ملی والیبال به المپیک رفته، شاید در این مقطع صعود به مرحله بعد اولویتی نباشد اما قطعا در دورههای آینده صعود به مرحله بعد در المپیک جزو برنامههای اصلی فدراسیون والیبال خواهد بود.
*فدراسیون فوتبال فقط رانندهاش عوض شده و ماشین همان است
قائم مقام سابق سازمان تربیت بدنی در پاسخ به این سوال که آیا از زمانی که از ورزش کنار رفتهاید تغییری در ساختار و شکل ورزش و به خصوص فوتبال مشاهده کردهاید یا خیر، گفت: به اعتقاد من فدراسیون فوتبال فقط رانندهاش عوض شده و وسیله نقلیه و خودرو همانی بوده که هست. شما فکر نکنید چون راننده تغییر کرده آن خودرو نیز تغییر کرده است. کسانی که امروز در فدراسیون حضور دارند رانندگان افراد آماتور هستند. 14 دوره از لیگ حرفهای فوتبال ایران (البته به اصطلاح حرفهای)، گذشته و شما چه اتفاق و شرایط جدیدی را تجربه کردهاید؟ امروز میبینید که برگزارکنندگان مسابقات لیگ آنقدر خوشحال هستند که در ورزشگاهها برای تیم قهرمان نورافشانی میکنند و این را برای خودشان یک افتخار میدانند. در مقابل در مباحث کلان چه تغییراتی مشاهده کردهاید؟ آیا شما در این 14 سال اتفاق خارقالعادهای دیدهاید؟ ادعاکنندگان این موضوع به چه چیزی افتخار میکنند؟ آیا سبک فوتبال ما به خصوص در لیگ برتر تغییر کرده است؟ مثلا دوستان میخواستند به فوتبال ایران پدیده معرفی کنند. آیا بازیکنان ما در قیاس با افراد حاضر در جام جهانی 98 به کدام کشورها بالاتر از بازیکنان قبلی ما ترانسفر شدهاند؟ آیا بازیکنی به اروپا رفته که در حد و اندازه لژیونرهای سابقمان برای فوتبالمان اسم و رسم ایجاد کند؟ هیچکدام از این اتفاقاتی که اشاره کردم عملی نشده است میدانید چرا، چون کارهای نو با افراد جدید آزمایش نشده است. همانطور که فوتبال ما یک شبه از آماتور به حرفهای تغییر نام داد، نباید یک شبه هم انتظار تغییرات داشت. اگر میبینید کشورهای صاحب سبک این روزها فوتبال یا ورزشهای دیگر را به صورت حرفهای به تمام جهان نشان میدهند، حاصل تلاش 50 سال زحمت است. نمیشود راه 50 سال را یک شبه رفت.
*وزارت ورزش چون ناتوان بود مدعی شد انتخابات مهندسی نشده بود
واعظ آشتیانی در ادامه گفتوگو با فارس با اشاره به اختلافاتی که در بحث وزارت ورزش و رئیس وقت فدراسیون فوتبال وجود داشت، گفت: اینها همه برمیگردد به انتخاب مدیران چون شایستهسالاری وجود ندارد نه تنها در فوتبال بلکه در کل ورزش. قومیتگرایی، باندبازی و رفاقتبازی در ورزش کشور ما حاکم است و درست است که میگویند انتخابات برای فدراسیون فوتبال برگزار شده ولی من همین شرایط را در فدراسیون قبیلهگرایی میدانم و مطمئنم مجمع به سمت و سویی رفته که هدایت شده بود. البته من منکر لابیکردن برای انتخابات نیستم و زمانی میبینید که لابی از بخشی برای فردی شایسته انجام میشود ولی زمانی میبینید که لابی برای باند و گروه و قبیلهای انجام میشود که آنها به حیات خود ادامه بدهند. لذا وزارت ورزش چون قدرت این را نداشت که خودش فرد شایسته را انتخاب کند، مرتب نسبت به همه چیز واکنش نشان میداد و افراد حاضر در آن ادعا میکردند که انتخابات مهندسی شده نبود. آنها ناتوانی خود را به گردن مهندسینشدن انتخابات میانداختند در حالی که این حق یک دولت است که انتخابات را مهندسی کنند حتی در کشورهای دیگر دولتها اکثر انتخابات را مهندسی میکنند چون آنها نمیتوانند نسبت به مملکتشان بیتفاوت باشند و نمیخواهند خیلی راحت فردی که توانایی ندارد و یا گروهی و قبیلهای، باندی فعالیت میکند، انتخاب شده و کار خودش را آغاز کند. دولتها در رشتههای مختلف کارها را مهندسی میکنند ولی از ادبیات مناسبی بهره میبرند به شکلی که صدای مجامع بینالمللی در دنیا در نمیآید. در ایران نه مدیران ما بلد هستند که انتخاباتی را مهندسی کنند و نه توانمند هستند که جلوی یک فدراسیون را بگیرند. به اعتقاد من اینگونه انتخابات یک ضایعه بزرگ و خطرناک چه در حال و چه در آینده خواهد بود و زاویهداشتن وزارت ورزش با فدراسیون دوره گذشته هم امری اجتنابناپذیر بوده است. این را هم اضافه کنم اگر فردی که انتخاب شده باشد در هر فدراسیون مورد نظر دولت و حمایت باشد، مطمئناً این حمایت به رشته مورد نظر سرایت کرده و باعث موفقیت آن رشته میشود ولی اگر قرار باشد مته به خشخاش گذاشته شود و مثلاً یک فرد مورد حمایت دولت نباشد، باید به حال آن رشته گریه کرد.
*کجای دنیا یک تیم را یک دلال تامین میکند؟
مدیرعامل سابق باشگاه استقلال با اشاره به فعالیت برخی از باشگاهها در نقل و انتقالات و بحث دلالی در فوتبال گفت: زمانی که وارد فوتبال شدم ترسیمی از بحث دلالی داشتم که شامل یک مثلث بود. در این مثلث مدیران، مربیان و دلالان حضور داشتند که هیچ کدام از این سه را نباید نسبت به یکدیگر غافل بدانیم. فقط در بعضی مواقع جایگاه ریاست در این سه ضلع تغییر میکند. بعضی مواقع دلال در رأس هرم قرار میگیرد و بعضی مواقع مربی و بعضی مواقع هم مدیر. هر چند هر سه ضلع به یک جا ختم میشود ولی روند آنها در برخی باشگاهها متفاوت است. البته این را بگویم که این بحث به همه مربیان و مدیران بر نمیگردد و تعدادی اظهر من الشمس هستند و تا زمانی که فوتبال آماتور در ایران وجود دارد و مدیران بیدانش فضای حرفهای را درک نکنند این فضای دلالی هم ادامهدار خواهد بود. در دنیا ایجنتهای رسمی هستند که در جابهجاییها نقش دارند ولی در کجای دنیا مشاهده میکنید که یک تیم فوتبال را یک دلال به صورت کامل تأمین کند؟ کجای فوتبال حرفهای یک تیم بازیکنی میخرد که فقط 2 دقیقه به او فرصت میرسد؟ از اینگونه موارد بسیار زیاد است. جالب اینجاست وقتی با مربیان در این زمینه بحث میکنید بسیار کار بلد به موارد نخنما شده استناد میکنند و بلافاصله فوتبال دنیا را مثال میزنند. این فوتبال دنیا فرصت بسیار مناسبی است که فرصتطلبها از آن واژه استفاده کنند. این واژه مثل همان مرغی میماند که هم در عروسی از آن استفاده میکنند و هم در عزا.نمیگویم فوتبال حرفهای با فوتبال آماتور کاملاً متفاوت است و اینقدر نباید سراغ یاوهگویی رفت و فوتبال آماتور ایران را با فوتبال دنیا مقایسه کرد. آیا به نظر شما دادگاهی وجود دارد که احیاناً اگر مدیر یا مربی خطا کرد با آنها برخورد کند؟ اینها مسائلی است که ما همواره از آن رنج میبریم اولین دلیل این است که ما مجریان مقتدر نداریم و دومین دلیل این است که مقررات و قوانین محکمی را پیگیری نمیکنیم. به طور مثال آقایان میگویند ما قانون کپیرایت نداریم در حالی که قانون داریم ولی اجرا نمیشود. چرا مدیران ورزش ما در حالی که یکی از فرمولهای اصلی فیفا برای کسب درآمد کپیرایت است را بلد نیستند؟ همانطور که اشاره کردم در جایی که قوانین هست و مجریان ناتوان و از طرف دیگر قوانین نیست عدهای هم سوء استفاده میکنند و به دنبال هرج و مرج هستند تا به شکلی قانون را دور بزنند و برای خودشان نظم ایجاد کنند.
*وقتی یک مربی با بازیکن مذاکره میکند از کجا معلوم نفع اقتصادی ندارد؟
وی در ادامه با انتقاد از روندی که در فوتبال ایران رخ داده است، گفت: این روزها مشاهده میشود که مربیان شخصاً با بازیکنان مذاکره میکنند و حتی مدیران عامل نیز به مربیان این اجازه را میدهند که روی این کار اشتباه مصر باشند. این هم نمونه دیگری از غیر حرفهای فوتبال ما است. اصلاً چه اصراری است که بگوییم فوتبال حرفهای شده. کجای قوانین نوشته که یک مربی خودش با بازیکن مذاکره کند یا به طور مثال شما میگویید مربی مصاحبه کرده و مدعی شده بازیکن به اعتبار او به تیم آمده است. آیا این عدم مسئولیت مسئولان را نشان نمیدهد؟ مربی که خودش اعتراف میکند در خانه یا در دفتر فلان شخص با بازیکن قرارداد امضا کرده از کجا معلوم که در آن قرارداد و در مسائل اقتصادیش منتفع نشده باشد؟ این نشان میدهد برخی از مربیان هنوز تبعات حرفهای شدن را نمیدانند و حتی نمیدانند چه زمانی باید چه اظهار نظری داشته باشند. به نظرم پنهانکاری در این مسئله نباید وجود داشته باشد ولی اتفاقاتی که رخ میدهد نمادی از غیرحرفهای بودن ما است و تا زمانی که به دست خودمان نیرو تربیت نکنیم و افراد کارآمد و جدید را وارد ورزش نکنیم شرایط همینی است که خواهد بود.
*آقایان 50 سال در ورزش هستند اما نگاه کهنه دارند
مدیرعامل سابق استقلال در ادامه تأکید کرد: این روزها شاهد هستیم که یک عده تجربه سالها حضورشان در ورزش را به رخ میکشند ولی تجربه زمانی ارزشمند است که به روز باشد. آقایان 50 سال است که در ورزش هستند ولی نگاه کهنه دارند و کارایی برای ورزش نخواهند داشت. اتفاقا اقبال این اشخاص هم بلند است و از وزیر گرفته تا رئیس فدراسیون به این اشخاص پست میدهند در حالی که باید در جاهای دیگری از این نفرات استفاده کرد. تا زمانی که این افراد در جایگاه خودشان قرار نگیرند، اطمینان داشته باشید ما پیشرفت نخواهیم کرد و ورزش ما شاهد حوادث غیرمترقبه خواهد بود.
*در مورد مظلومی انصاف رعایت نشد
واعظ آشتیانی که زمانی در باشگاه استقلال فعالیت میکرد با اشاره به حضور علیرضا منصوریان و رفتن پرویز مظلومی از استقلال گفت: در همین ابتدای صحبتهایم بگویم که منصوریان از آن دسته مربیانی است که جوان، خوشفکر و با کارنامه است و در آینده حرفهای بسیاری خواهد داشت. اینکه چگونه منصوریان با علم روز جلو میرود، به خودش بستگی دارد و من هم او را شخصی قابل پیشرفت میدانم. اما در ارتباط با مظلومی باید بگویم که مدیریت باشگاه بهانههای خوبی را دست او داد. کارنامه او نسبت به دو فصل گذشته که استقلال پنجم و ششم شده بود و جام حذفی را نگرفته بود، بهتر بود و حداقل روی کاغذ این است که استقلال امسال سوم شد. اینکه باشگاه چقدر برای او هزینه کرده بحثش کاملاً جداست ولی چون فوتبال ما همیشه نتیجهگرا است باید نتیجه گرفتن را هم لحاظ کرد. اگر کارنامه مظلومی را با دو فصل گذشتهاش قیاس کنیم قطعاً او موفق بوده ولی تیم مظلومی یک اشکال داشت و آن این بود که استقلال هفتهها در صدر جدول بود و حالا این انصاف وجود ندارد که مظلومی هفتهها در صدر جدول با تیمش حضور داشت و او را باید اینگونه قضاوت کرد. به نظرم در نیم فصل دوم نتایج استقلال افت کرد ولی فکر میکنم همه شاهد هستند که از مدیرعامل تا هیأت مدیره گرفته هم مرتب میگفتند که مظلومی هست و مظلومی نیست. یک عضو هیأت مدیره خنثی بود، یکی موضعگیری شدید داشت، یکی ملو انتقاد میکرد و یکی دیگر اصلا حرف نمیزد. اینها همه در روح و روان یک تیم تأثیرگذار است. من دفاعی از مظلومی نمیکنم و حامی او نیستم. ولی انصاف در مورد او رعایت نشد. من سوال میکنم. مگر استقلال جوانگرایی نمیخواست؟ پس آیا مدیران این باشگاه پای هزینه جوانگرایی ایستادند؟ آیا قرار است هم جوانگرایی شود هم از تولیدات باشگاه استفاده شود و هم تیم قهرمان شود؟ از مدیریت گرفته تا هیأت مدیره همه در عدم موفقیت و قهرمان نشدن استقلال سهیم هستند.
*مدیری که بالای سر تیم نبوده هم به اندازه مظلومی مقصر است
آشتیانی در ادامه گفتوگو با فارس افزود: من همیشه استقلال و پرسپولیس را باشگاه نمیدانم بلکه این دو نام را یک تیم فوتبال صدا میزنم که با کادر پزشکی و عوامل دیگر نزدیک به 30 نفر عضو دارند. آیا تیمی که 30 عضو دارد نیازمند 60 نفر کادر اداری است؟ تیمی که تا فینال جام حذفی بالا آمده و تا سه هفته آخر در صدر جدول و مدعی قهرمانی است وقتی این عناوین را از دست میدهم مطمئن باشید مدیرش مقصر است. معلوم است که مدیر باشگاه بالای سر تیم فوتبالش نیست و تعجب میکنم چرا همه به دنبال قربانی کردن یک نفر مثل مظلومی بودند. چرا مدیرانی که به صورت قرضی در این باشگاه حضور داشتند الان مؤاخذه نمیشوند؟ چرا اگر بنا به جابهجایی است، فقط سرمربی و مربیاش باید تغییر کند؟ اگر اینها انصاف است مردم خودشان بهترین قاضی هستند. چیزی که راحت است توجیه کردن رفتارهاست من از گذشته تا امروز دیدهام برخی از مدیرانی که اصلا شجاعت ندارند بگویند ما مقصر هستیم چرا کار میکنند؟ من مخالف این نیستم که چرا مظلومی را کنار گذاشتند چون در جایگاه مدیرعامل نیستم که بگویم کار آنها درست بوده یا خیر ولی اعتقاد دارم اگر استقلال نتیجه نگرفته به همان اندازه که کادر فنی مقصر بوده مدیرانش مقصر هستند و مدیران بالای سر مدیران استقلال باید پاسخگو باشند.شما ببینید از چند روز قبل از فینال جام حذفی همه اعضا در مورد جانشینی سرمربی صحبت میکردند این چه معنی میدهد؟
*نجفنژاد زمانی که استقلال 80 میلیارد بدهی آورد کجا بود؟
مدیرعامل سابق استقلال در خصوص اظهارات مقداد نجفنژاد مبنی بر اینکه استقلال حالا نیازمند یک مدیر تمام وقت است، گفت: چرا از همین آقای نجفنژاد پرسیده نشده مدیر تمام وقتی که شما از آن یاد میکنید چه توفیقاتی داشته است. من سوال میکنم شما که نماینده مجلس بودید وقتی برای استقلال 80 میلیارد بدهی ایجاد شد آن هم در طول 4 فصل شما کجا بودید؟ چه پاسخی به مردم و مسئولان بالای سرتان دادید؟ این سوالات همیشه وجود دارد. به نظرم برخی برای فرار از پاسخگویی به سمتی میروند که آدم تعجب میکند. کجا میبینید که هیأت مدیره و مدیرعامل این همه مصاحبه کند؟ آیا شما مدیرعامل باشگاه بایرنمونیخ یا مثلا سویا را میشناسید؟ اینها همه حرفهایی است که نشاندهنده غیر اصولی فوتبال ما است.
*عملکرد کسی که 50 سال در ورزش است را در 2 سال اخیر دیدیم
آشتیانی با اشاره به اینکه چرا دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با سرپرست اداره میشوند، گفت: سوال من این است آیا این ادراه شدن دو باشگاه با سرپرستی آن هم به صورت طولانی مدت قانونی است؟ شاید وزارت ورزش دلش بخواهد دو باشگاه همینگونه اداره شوند اما چرا دستگاههای نظارتی سکوت کردهآند؟ چه اتفاقی در ورزش افتاده است؟ چطور اگر مدیری در گذشته دو شغله بود یا دو تابعیتی محسوب میشد بلافاصله نهادهای نظارتی ورود میکردند؟ آیا این سکوت علامت سوال ایجاد نمیکند؟ آیا نگاه سیاسی پشت این مسائل است؟ من به عنوان یک عضو افکار عمومی این سوال را میپرسم. کسی که ادعا میکند 50 سال است که در ورزش است، عملکردش را در طول 2 سال اخیر دیدید. اینکه ما به دنبال این باشیم که از افراد با تجربه استفاده کنیم پس جایگاه جوانان چه میشود؟ آیا آنها باید پیر شوند؟ اینها سوالاتی است که بیپاسخ مانده چون کسی جسارت ندارد به آنها پاسخ بدهد و نشان دهنده این است که همه چیز رفاقتی و قبیلهای دنبال میشود.
*ساعت 5صبح چه اتفاقی میافتد که مدیر به محل کارش میرود؟
وی در ادامه گفتوگو با فارس در خصوص اظهارات هیأت مدیره استقلال مبنی بر تمام وقت بودن یک مدیرعامل در استقلال گفت: من کاری به اشخاص و اسامی آنها ندارم اما به نظر شما 4 یا 5 صبح چه اتفاقی میافتد که یک مدیر به محل کارش برود؟ مگر غیر از این است که در ایران ساعت کار از 8 صبح آغاز میشود آیا اگر یک نفر 6 صبح با کسی جلسه بگذارد، منطقی در آن وجود دارد؟ این نشان میدهد که من مشکل کمخوابی دارم. اینگونه مسائل در عالم اداری و حرفهای جایگاهی ندارد. به نظرم مطرح کردن این مسائل نشانههای پرکاری نیست. پر کاری یعنی استفاده بهینه از زمان و بالا بردن راندمان کار. اگر یک مدیر بگوید من از 4 صبح سر کار هستم و تا 10 شب کار میکنم نشانه کارآمدی او نیست این نشان میدهد که آن مدیر کمبود خواب دارد و میخواهد آن را به دیگران تسری بدهد. من از مدیران خواهش میکنم لطف کنند 8 صبح به محل کارشان بروند و تا 5 عصر کار کنند مطمئن باشید به مراتب اثرگذارتر و موفق خواهند بود.
*باز هم میگویم هیات مدیره استقلال و پرسپولیس فرمالیته است
آشتیانی تأکید کرد: قبلا گفته ام باز هم میگویم، از نظر من هیأت مدیره استقلال و پرسپولیس کاملاً فورمالیته است چون نه جلسات مجمع درست و حسابی تشکیل میشود و نه صورتجلسه مجمع برای ثبت شرکتها میرود. که اگر این جلسات حساب و کتاب داشت بدهیها مورد محاسبه قرار میگرفت که چه کسانی در ورشکسته شدن این باشگاهها نقش داشتند. به نظرم فقط در ظاهر میگویم که این دو باشگاه جلسات هیأت مدیره برگزار میکنند.
*تا زمانی که منتقد دشمن فرضی باشد پیشرفت نمیکنیم
مدیرعامل سابق استقلال در پایان صحبتهایش تأکید کرد: تا زمانی که تصمیمگیرندگان بخش ورزش افراد منتقد را دشمن و دشمن فرضی تلقی کنند، نه در این دولت بلکه در تمام دورهها نه ورزش پیشرفت میکند و نه فوتبال ما باید بپذیریم که با انتقاد به سمت پویایی برویم به خصوص که انتقاد نباید جنبه تسویه حساب داشته باشد.