«بیصدا فریاد کن» هشت شخصیت اصلی دارد و تلاش یک افسر پلیس برای دستگیری یک باند تولید قرصهای اکستازی تقلبی را نمایش میدهد.
در این سریال نیز فخیمزاده سراغ بازیگرانی رفته که معمولا از آنها در آثارش استفاده میکند؛ کسانی چون محمد صادقی، لیلا برخورداری و البته فریبا کوثری.
از آخرین باری که کوثری را در تلویزیون دیدهایم دو سال میگذرد؛ او در سریالهای متعددی بازی کرده که از آن جمله میتوان به معصومیت از دسته رفته، بیگناهان، دلنوازان، مختارنامه، سقوط یک فرشته، یلدا، بوی باران و فوق سری اشاره کرد که نوروز سال 93 از شبکه یک به نمایش درآمد.
کوثری که در یکی دو دهه اخیر بیشتر از هر چیز با تلویزیون همکاری کرده و در سریالهای متعددی حضور داشته، از بیپولی سازمان صداوسیما و بازپخش سریالهای تلویزیونی اظهار تاسف میکند.
از سال 1393 تقریبا هیچ سریال جدیدی از شما ندیدهایم. در این مدت بیکار بودهاید یا احیانا در سفر؟
آخرین سریالی که بازی کردم سریال فوقسری به کارگردانی آقای فخیمزاده بود و بعد از آن هم سریالهای کمی ساخته شد. در گذشته حداقل سه چهار شبکه برای ماه رمضان سریال تولید میکردند و برای شبهای تابستان آثار هر شبی ساخته میشد، ولی مدتی است که تعداد تولیدات تلویزیون بسیار محدود شده.
زمانی بود که حداقل تلویزیون در طول یک سال 40 تلهفیلم میساخت و همینطور سریالهای مختلف الف ویژه، الف و ب اما حالا بیشتر از تولیدات آرشیوی استفاده میکند.
من بدم نمیآید سریالهایی که بازی کردهام بارها و بارها پخش شود، اما واقعا دوست ندارم مردم کارهای تکراری تماشا کنند. کاش تلویزیون میتوانست مانند گذشته فیلم و سریال تولید کند.
البته شما همیشه در انتخابهایتان سختگیر بودهاید و معمولا هم با کارگردانهای خوب کار کردهاید.
بله. برای اینکه معتقدم هر کاری را باید به بهترین نحو انجام داد و همین حالا در شرایط بیکاری هم اگر سریالی پیشنهاد شود که احساس کنم مال من نیست و با نقش ارتباط برقرار نکنم، آن را بازی نخواهم کرد ولی اگر من در سال ده پیشنهاد کاری داشته باشم، حداقل دوتا از آنها را میتوانم بپذیرم، اما اگر همین هم نباشد چه باید کرد؟ در شرایطی که تلویزیون بودجه ندارد، باز هم باید خسته نباشید گفت به کارگردانهایی مانند سیروس مقدم که توانستهاند در این اوضاع کارهای خوب به مردم ارائه کنند.
در این دو سال پیشنهاد کاری داشتید یا نه؟
بله داشتم. الان هم پیشنهاد سینمایی دارم که باید جواب بدهم؛ اما من باید بتوانم با نقشم ارتباط برقرار کنم؛ آدمی نیستم که فقط کار کنم تا نشان بدهم حضور دارم و هستم! ترجیح میدهم با کمال افتخار از این حرفه خداحافظی بکنم تا اینکه مجبور باشم به خاطر آن هر کاری بکنم.
خدا را شکر میکنم که مادر با سیاست و تدبیری دارم که همیشه حامی من بوده و من به لحاظ معیشتی دچار مشکل نیستم و نیازی به این حرفه ندارم؛ اما در بین همکارانم کسانی هستند که به درآمد این حرفه نیاز دارند. شاید من هم اگر مشکل معیشت داشتم دشواریهایم دو چندان میشد، چون دغدغه یک بازیگر، بازی کردن است. من به عنوان یک بازیگر دوست دارم بازی کنم چون با کار کردن فعال هستم و احساس زنده بودن میکنم. اگر قرار است در خانه بمانم اگر بعد از ده روز افسرده نشوم حتما بعد یک یا چند ماه این اتفاق خواهد افتاد. همه ما همینطور هستیم مگر بازیگران هالیوود با آن همه درآمد نیاز مالی دارند که کار میکنند یا کریستین رونالدو احتیاج مالی دارد که فوتبال بازی میکند؟ همه ما به این زندهایم که احساس کنیم وجود داریم، هستیم، مفیدیم، چیزی خلق میکنیم اما متاسفانه هنرمندان ما هرقدر پختهتر، باتجربهتر و پیشکسوتتر میشوند، رو به کمکاری و حاشیهنشینی میروند و در عوض نابازیگرها جایشان را میگیرند. به لطف شبکههای مجازی بسیاری از آنها برای خودشان صفحاتی راهانداختهاند و زیر عکسشان یک عنوان بازیگر نوشتهاند در حالی که حتی بسیاری از فعالان این عرصه هم نمیدانند بسیاری از اینها کی و کجا از جلوی دوربین رد شدهاند.
یعنی با حضور نیروهای جوان مخالف هستید؟
نه اصلا. این حرفه نیز نیروی جوان میخواهد؛ اصلا با آن مخالف نیستم و اصلا هم فکر نمیکنم مشکلاتی که امروز بازیگرها با آن مواجه هستند به نیروهای جوان مربوط است. مشکل اصلی بیپولی سازمان است. چند وقت پیش بازی در یکی از سریالهای تلویزیون به من پیشنهاد شد که دستمزدی به اندازه دو سال پیش را برایم در نظر گرفته بودند در حالی که طی این دو سال همه قیمتها تغییر کرده است. بهطور طبیعی در این شرایط یک بازیگر کمتجربه با دستمزد کمتر ایفای نقش را بهعهده میگیرد و خب نتیجه کار احتمالا آن چیزی نمیشود که باید بشود. متاسفانه بودجهای که تلویزیون میگیرد به اندازه هزینه جاری آن است و چیزی برای برنامهسازی نمیماند؛ در نتیجه بازیگران ما همه یا به سمت تئاتر و سینما رفتهاند یا کافهداری میکنند، مزون میزنند و مدیریت سالن بهعهده میگیرند. چون انسان به پویش، تلاش و خلق کردن نیاز دارد.
با این حساب از بازپخش سریال «بیصدا فریاد کن» اصلا خوشحال نیستید!
نه اینکه خوشحال نباشم، اما میپرسم چرا تلویزیون باید مجبور باشد آثار قدیمی را پخش کند؟ دوست دارم تلویزیون امکان ساخت سریالهای تازه را داشته باشد و مردم کارهای خوب و تازه ببینند. تلویزیون رسانه ملی ماست. باید بتواند سریالهای تازه بسازد، مسائل اجتماعی روز را مطرح کند و باید کارهای خلاق به نمایش بگذارد. امیدوارم این شرایط عوض شود و خیلی زود شاهد کارهای خوب در تلویزیون باشیم.