کد خبر 584974
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۳۴

آمریکایی‌ها چهار اشتباه اساسی و اصولی درباره ایران اسلامی دارند. اول، دشمنی تاریخی و مبنایی با نظامی که حتی بر اساس پیش‌بینی کارشناسان غربی روز به روز بر قدرت و توان آن افزوده می‌شود، دوم، تکرار فاجعه‌بار خصومت‌ها در ادوار مختلف، سوم، زیاده‌خواهی و برتری جویی و چهارم که در واقع مکمل و عصاره همه آن‌هاست، «بدعهدی» است.

به گزارش مشرق، «منصور حقیقت‌پور» طی یادداشتی در روزنامه «حمایت» نوشت:

بی‌اعتمادی به آمریکا و تکرار بدعهدی این کشور از جمله موضوعات مهمی بوده است که رهبر معظم انقلاب بار‌ها درباره آن هشدار داد‌ه‌اند. ایشان در بیست و هفتمین سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) در این خصوص فرمودند: «ما نشستیم در جمع 1+5 و فعّالان پرتلاش ما به یک نقاط مشترکی رسیدند، به یک نتایجی رسیدند؛ طرف -که آمریکا باشد- یک تعهداتی کرد؛ جمهوری اسلامی تعهّدات خودش را انجام داد، [ولی‌] آن طرف بدقول بدعهد بدحساب دارد دبّه می‌کند؛ تا الان دبّه کرده است.»

به طور طبیعی این سؤال مطرح می‌شود که اساساً چگونه می‌توان به چنین کشوری که به اذعان خودشان، تمام توان و نیروی خود را برای شکستن مقاومت مردم ایران در دوران جنگ تحمیلی و سد کردن نفوذ و قدرت انقلاب اسلامی در منطقه به کار گرفته‌اند، اعتماد کرد؟ چگونه می‌توان خاطرات تلخ توحش آنان را در ساقط کردن هواپیمای مسافربری را نادیده گرفت و به فراموشی سپرد؟ چطور ممکن است که از شراکت و سهیم بودن آنان در تمام جنایاتی که صدام و گروه‌های تروریستی در ایران مرتکب شدند، چشم‌پوشی کرد و دست چدنی پنهان شده در زیر دستکش مخملین آن‌ها را ندید؟

این سؤالات و پرسش‌هایی از این دست، نه تنها از طرف مرتکبین و حامیان این جنایات بی‌پاسخ ماند بلکه آن‌ها با اغماض عامدانه و بدون اینکه سعی در جبران مافات نمایند، با وجود آگاهی از ماهیت صلح‌آمیز فعالیت‌های هسته‌ای ایران، آن را تهدیدی برای امنیت جهانی تلقی کرده و بر طبل جنگ و تهدید کوبیدند.

یکی از مواردی که درباره برنامه هسته‌ای ایران همواره مطرح می‌گردید، ادعای پنهان‌کاری و مقاصد غیرنظامی برنامه هسته‌ای ایران بود که با بزرگنمایی و تبلیغات کذب رسانه‌های وابسته به غرب، نقش بسزایی در اشاعه این انگاره داشت. با وجود تمام این دشمنی‌ها اما نظام اسلامی بر خلاف اتهاماتی که برخی کشورهای مغرض در مورد ماهیت برنامه هسته‌ای کشورمان وارد می‌کردند و بر اساس مشی اسلامی، به منظور اثبات حسن‌نیت خود، وارد مذاکره با طرف‌های غربی و آمریکایی شد و نشان داد که این اتهامات، از اساس بی‌پایه و کذب است.

اقدامات ایران در اجرای برجام به گونه‌ای بود که حتی برخی محافل جهانی به آمریکا و متحدانش توصیه می‌کردند به تعهداتشان در قبال ایران پایبند باشند اما نشانه‌های عهدشکنی در طرف‌های غربی از توافق لوزان آشکار بود.

در آن توافق، طرف‌های غربی متعهد شدند تا تحریم‌های جدید اعمال نکنند ولی در همان زمان، ده‌ها مورد تحریم بر اشخاص، افراد و شرکت‌های ایرانی اعمال گردید. با این وجود، توافق هسته‌ای با کش‌و‌قوس‌های فراوان به مرحله اجرا و نوبت به مرحله عملیاتی‌ کردن برجام رسید اما نتیجه تا الان، آنگونه که انتظار می‌رفت به بدعهدی آمریکا منتهی شد.

مقامات کاخ سفید برخلاف تعهداتی که داده‌ بودند همچنان به تهدید کشورهای متمایل به تجارت با کشورمان می‌پردازند، در ارتباطات بانکی ایران با جهان خلل ایجاد می‌کنند و دست به سرقت اموال بلوکه شده می‌زدند. نظیر چنین اقدامات اعتمادسوزی باعث شد که نگاه مردم ایران به آمریکا بیش از گذشته با بدبینی همراه باشد و چشم آن دسته معدود از جریاناتی که همچنان با عینک خوش‌بینی به این کشور می‌نگرند، به روی حقایق باز شود.

نکته حائز توجه اینجاست که مسئولان آمریکایی، متأسفانه هیچ‌گاه درک صحیحی از واقعیات ایران نداشته‌اند و به همین دلیل است که محاسبات آنان در نیم قرن گذشته همواره با خطا مواجه بوده است.

مردم کشورمان در تمام ادوار تاریخی ثابت کرده‌اند که اولویتی برتر از عزت، اقتدار، استقلال و حفظ آرمان‌های نظام ندارند، بر هیچ نیرویی جز خدای متعال، توان و کوشش خود اتکا نمی‌کنند و هزاران شهید و جانباز سرافراز را برای اهدافشان تقدیم کرده‌اند، بنابراین در نگاه این ملت بزرگ، بی‌اعتمادی به قدرت‌های جهانی به جهت خساراتی که بیگانگان به مردم و منافع ملی وارد کرده‌اند، موج می‌زند.

واقعیتی که آمریکایی‌ها نمی‌دانند این است که عهدشکنی و توطئه نظام سلطه، بیش از هر چیزی در حافظه تاریخی ملت ایران، ثبت و ضبط شده و همین عامل، موجب شده است که آن‌ها با اقدامات خصمانه و نابخردانه خود بر حجم پرونده سیاه و قطور بدعهدی خود بیفزایند.

افزون بر این، محاسبات و برداشت‌های اشتباه آمریکا در کنار دشمنی‌ بنیادین با موازین انقلاب اسلامی، موجب شده تا اولین ذهنیت و برداشت در هر زمینه قابل مذاکره و مراوده، «بی‌اعتمادی محض» به آن‌ها باشد و این نگاهی است که هر ایرانی انقلابی و شرافتمند نسبت به آمریکایی‌ها دارد. خوی استکباری آمریکا به گونه‌ای است که نه تنها دشمنان، بلکه دوستان و متحدان این کشور نیز از آن در امان نیستند، به نحوی که در تمام مذاکرات و موافقت‌نامه‌ها، این طرف آمریکایی است که با وجود تنازل و کوتاه آمدن طرف مقابل، باز هم بر مطالبات نامشروع خود پافشاری می‌کند.

به عنوان نمونه و بخش کوچکی از بدعهدی کاخ‌نشینان واشنگتن، زمانی که برجام به ایستگاه آخر رسید، لجن‌پراکنی درباره توان موشکی، حقوق بشر و حمایت ایران از مقاومت در منطقه آغاز گردید و این رویه، همچنان ادامه دارد.

به بیان دیگر، آمریکایی‌ها چهار اشتباه اساسی و اصولی درباره ایران اسلامی دارند. اول، دشمنی تاریخی و مبنایی با نظامی که حتی بر اساس پیش‌بینی کارشناسان غربی روز به روز بر قدرت و توان آن افزوده می‌شود، دوم، تکرار فاجعه‌بار خصومت‌ها در ادوار مختلف، سوم، زیاده‌خواهی و برتری جویی و چهارم که در واقع مکمل و عصاره همه آن‌هاست، «بدعهدی» است.

خصوصیت آخر، آن‌قدر بارز و آشکار است که انکار یا چشم‌پوشی از آن به واقع مایه حیرت و تعجب است ولی هستند برخی که بر اساس توهمات – اگر نگوییم بر مبنای غرض یا آگاهی و شناخت – تلاش می‌کنند آمریکا را کشوری الگو و نمونه معرفی کرده و مخالفان حقیقت‌بین این کشور را مخالفان پیشرفت کشور معرفی نمایند.

فریفته شدن به لبخند دشمن و کوتاه آمدن از اصول با وعده‌های پوچ و واهی، همان خواسته‌ای است که عوامل داخلی و خارجی دشمن به هر شیوه‌ای، خواستار تحقق آن هستند اما واقعیت این است که این قبیل ترفندها با هدف هضم شدن نظام اسلامی در هاضمه نظام سلطه، راه به جایی نخواهد برد و هر چه دشمنی‌ها و بدعهدی‌ها بیشتر شود، آگاهی و شناخت ملت ایران هم فزون‌تر خواهد گردید.