کد خبر 584979
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۵۵

مردی با هویت قلابی كه متهم است چهار سال قبل زن آرايشگری را به قتل رسانده است، سرانجام به جرمش اقرار كرد.

به گزارش مشرق، صبح روز پنج شنبه 18 آبان ماه سال 91 زن سالمندي سراسيمه به كلانتري 103 گاندي رفت و گفت دخترش از شب گذشته به طرز مرموزي گم شده است.

شاكي در توضيح ماجرا گفت: دخترم در شمال تهران آرايشگاه دارد و در خانه‌اي حوالي كلانتري به صورت مجردي زندگي مي‌كند. دو روز قبل به خانه‌اش آمدم و قرار بود چند روزي مهمان او باشم. شب قبل در حال خوردن شام بوديم كه تلفن ليلا زنگ خورد. آن طرف خط صداي مرد جواني به گوشم رسيد كه با دخترم قرار ملاقات گذاشت. پس از اينكه شام خورديم ليلا از خانه بيرون رفت و گفت با دكتر داروسازي در مركز خريد تيراژه قرار ملاقات دارد و تا ساعتي ديگر دوباره به خانه بر مي‌گردد.

بازگشت قاتل به خانه مقتول
ساعتي گذشت اما ليلا به خانه برنگشت تا اينكه با تلفن همراهش تماس گرفتم اما او جواب تلفن مرا نداد. با قرص آرام‌بخشي كه خورده بودم كم‌كم خوابم گرفت تا اينكه نيمه‌هاي شب متوجه باز شدن در آپارتمان شدم. ابتدا فكر كردم ليلا به خانه برگشته است، اما وقتي چراغ را روشن كردم با مرد جوان غريبه‌اي روبه‌رو شدم. در حالي كه شوكه شده بودم مرد غريبه گفت از دوستان ليلا است. او مدعي شد مأموران پليس ليلا را در حوالي كرج بازداشت كرده‌اند و ليلا از او خواسته است تا به خانه‌اش بيايد و مدارك خودروي 206 و اسناد ديگري را براي او به اداره پليس ببرد. من حرف‌هايش را باور نكردم و خواستم با  اداره پليس تماس بگيرم كه ناگهان مرد غريبه فرار كرد.  پس از اين، خيلي براي ليلا نگران شدم و چندين بار با تلفن او تماس گرفتم تا اينكه مرد غريبه‌اي تلفن دخترم را جواب داد و مدعي شد ليلا را گروگان گرفته است. او تمام اطلاعات ريز و درشت من و دخترم را داشت و حتي مي‌دانست كه من و ليلا شام چه خورده‌ايم يا اينكه من به چه بيماري مبتلا هستم.

مرد ناشناس به من گفت تا چند ساعت ديگر پيكي به در خانه مي‌فرستد تا تمام مدارك ماشين و يكسري مدارك ليلا را به او بدهم. او تهديد كرد چنانچه موضوع را به پليس بگويم، دخترم را مي‌كشد. اما هر چقدر منتظر او ماندم، خبري از او نشد.
   
كشف جسد
پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور بازپرس دادسراي جنايي براي رسيدگي در اختيار تيم زبده‌اي از كارآگاهان مبارزه با آدم‌ربايي قرار گرفت. در حالي كه تحقيقات درباره اين پرونده ادامه داشت، مأموران پليس شامگاه جمعه 26 آبان ماه خودروي 206 را در خيابان ابراهيمي حوالي بلوار فردوس كشف كردند كه به گفته اهالي محل چند روزي است بوي بدي از آن بيرون مي‌آيد. مأموران در نخستين گام با باز كردن در ۲۰۶ با جعبه بزرگ پلاستيكي روبه‌رو شدند كه به شدت بوي تعفن مي‌داد. مأموران پليس در ادامه وقتي در جعبه را گشودند با جسد متعفن دختر جواني روبه‌رو شدند كه با ضربات چاقو از پاي درآمده بود. همچنين بررسي‌ها حكايت از آن داشت كه مقتول چند روز قبل در محل ديگري به قتل رسيده و قاتل يا قاتلان جسد وي را با خودروي 206 به اين مكان منتقل كرده‌اند. بررسي‌هاي ميداني مأموران نشان داد، مالك خودروي 206 همان دختر آرايشگري است كه 18 آبان ماه مادرش گم‌شدنش را به پليس خبر داده بود. در ادامه، مادر ليلا با حضور در پزشكي قانوني جسد دخترش را شناسايي كرد.  با كشف جسد دختر آرايشگر، پرونده وارد مرحله تازه‌اي شد و تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي به دستور قاضي شعبه چهارم بازپرسي دادسراي جنايي براي شناسايي قاتل يا قاتلان وي وارد عمل شدند.  بررسي‌ها حكايت از آن داشت، مقتول شب حادثه با مردي به نام ستار كه مدعي بوده دكتر داروساز است، قرار ملاقات داشته است. از سوي ديگر تحقيقات نشان داد، ستار پس از حادثه از خانه‌اش در غرب تهران به مكان نامعلومي گريخته است. در شاخه ديگري از تحقيقات مأموران دريافتند تلفن همراه مقتول پس از حادثه از سوي ستار به مرد غريبه‌اي فروخته شده است. با به‌دست آوردن اين مدارك مأموران ستار را به عنوان مظنون به قتل تحت تعقيب قرار دادند.
   
دكتر قلابي، سارق سابقه‌دار بود
در حالي که بررسي‌هاي بعدي نشان مي‌داد ستار سارق سابقه‌داري است كه از مدتي قبل با معرفي خود به عنوان دكتر داروساز از دختران و زنان جوان در تهران اخاذي مي‌كرده، مأموران موفق شدند رد وي را در يكي از شهرستان‌هاي استان كهگيلويه به دست آورند.
   
بازداشت متهم به قتل
در نهايت كارآگاهان تابستان سال قبل ستار را بازداشت و براي بازجويي به اداره آگاهي منتقل كردند. متهم در بازجويي‌هاي اوليه منكر قتل ليلا شد. مأموران در بازرسي از خانه متهم علاوه بر چند قطره خون خشك شده، مهر و مدارك جعلي مربوط به دكتر داورسازي كشف كردند كه نشان مي‌داد وي با اين مدارك از شهروندان اخاذي مي‌كرده است. آزمايش‌هاي تشخيص هويت نشان داد خون به جامانده متعلق به دختر آرايشگر است، اما متهم همچنان بر بي‌گناهي خود پافشاري مي‌كرد و مدعي بود خون كشف شده خون مرغ است تا اينكه چهارشنبه هفته گذشته پس از 10 ماه سكوت به قتل دختر جوان اعتراف كرد.
   
اعتراف به قتل
وي به قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي گفت: مدتي قبل از حادثه با مقتول آشنا شدم. من خودم را به عنوان دكتر داروساز معرفي كردم. ارتباط ما ادامه داشت و من چندين بار براي انجام كاري از او پول قرض گرفتم. شب حادثه او به خانه من آمد و خواست تا 300 هزار تومان بدهي‌ام را به او بپردازم. وقتي به او گفتم كه فعلاً پولي ندارم، عصباني شد و ناگهان با چاقويي به من حمله كرد. من چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم. در حالي كه به شدت زخمي شده بود، با دستانم او را خفه كردم. پس از اين جسدش را داخل سطل زباله درداري گذاشتم و سطل زباله را به داخل خودروي 206 مقتول منتقل كردم. در ادامه نقشه سرقت خودروي او به ذهنم رسيد به همين دليل كليد خانه‌اش را برداشتم و به خانه‌اش رفتم تا مدارك خودرواش را سرقت كنم و بعد خودرو را بفروشم. من خبر نداشتم كه مادرش آن شب در خانه ليلا است، اما وقتي وارد خانه‌اش شدم مادرش مرا ديد و خواست به پليس خبر دهد كه فرار كردم. پس از اين خودروي مقتول را در خياباني رها كردم و به شهرستان گريختم.

متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي سيفي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.