به گزارش مشرق، هیاهوی نقل و انتقالات این فصل رنگ و بوی چند سال قبل را به خود گرفته است که برای خودش بازار مکاره ای بود. بازار سیاه در حال تکرار شدن است. وقتی برای بازیکنانی که هنوز خیلی زود است به آنها ستاره بگوییم اما در قامت یک فوق ستاره از آنها در کانالهای مختلف خبری و سایت های رنگارنگ جوسازی می شود باید صدای زنگ خطر را شنید به خصوص که در این سیاه بازی های مکاره ای که راه افتاده است سرخابی ها بد جور خود را درگیر کرده اند و چنان دست روی یک بازیکن گذاشته اند که گویی اگر به اصطلاح خودشان او را جذب نکنند چه شاه ماهی را از دست داده اند!
رقابت های نه چندان معنادار برای جذب شماری بازیکن که ناگهان خود را در قامت ستاره می بینند و بعید هم نیست تا چندی دیگر همین ها لیگ برتر برایشان تنگ آید.
هواداران استقلال خشمگین هستند و دلخور به خصوص آن دسته از افرادی که در فضای مجازی فعالیت دارند و با هر بادی به طرفی در می آیند. اسیر شدن در فضای مجازی بدون در نظر گرفتن حقایق یکی از مشکلاتی است که هواداران استقلال و پرسپولیس را در چنگال خود گرفته است اما کسی حواسش نیست که حقایق در حال پنهان شدن است.
در چند روز گذشته حتی خرده گرفته شده که رسانه ها هوای استقلال را ندارند و یا به وزیر انگ قرمز و آبی می بندند. در فضایی که اشکالات مدیریتی وجود دارد نباید همه چیز را با هم درهم کرد و این قدر در این غلط ها غوطه خورد که واقعیتی که موجود هست به فراموشی سپرده شود.
تحریریه ما حداقل بارها در گزارشهای خود بر عملکرد وزارت ورزش و جوانان و به خصوص شخص خود وزیر ورزش نقدهای مختلفی نوشته است که در آرشیو موجود است اما ربط دادن همه چیز بر هم نه منطقی است و نه در دایره انصاف می گنجد.
بر وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولیان تحمیلی پرسپولیس و استقلال نقدهای زیادی وارد است چه روزهایی که با انتخاب خادم سرخابی ها چنان در مشکلات در حال غرق شدن بودند که دیگر مطلبی نبود که در نقد این تصمیمات مدیریتی نگارش نشده باشد. جالب است که در همان روزها هواداران پرسپولیس به شدت نسبت به محمود گودرزی موضع داشتند و او را دوستدار استقلال می دانستند چرا که وضعیت استقلال در لیگ هم از نظر فنی هم از نظر مالی بهتر از پرسپولیس بود و اینک چرخ گردون شرایط را به نفع پرسپولیس کرده است و این توهم را در بین هواداران استقلال به وجود آورده اند که وزیر پرسپولیسی است و می خواهد مانع موفقیت استقلال شود. البته که چاه کن همیشه در ته چاه است و آنهایی که این روزها با ذهن و روح هواداران دو تیم بازی می کنند دست آخر خود رسوا هستند.
با تمام انتقادهایی که به برخی کج رفتاری های وزیر نسبت به فوتبال داریم و همچنان روی حرف های خود نسبت به این مهری ها هستیم اما باید منصف باشیم و بگوییم که وزیر ورزش در مورد خواسته اش از سران پرسپولیس و استقلال بابت جذب بازیکنان با قیمت مناسب حرف ناحقی نمیزند.
در واقع این همان حرف هوادارانی است که می گویند چرا باید بین بازیکنان فوتبال و مشاغل دیگر در جامعه این چنین تفاوت باشد.
وزیر ورزش تذکرش را فقط به باشگاه استقلال آن هم الان نداده است. وزیر چند ماه قبل به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس این توصیه و شاید تذکر را می دهد که این دو باشگاه باید به ملی پوشان خود نهایت یک میلیارد تومان، به بازیکنان خوب خود 700 میلیون تومان و به سایرین تا 400 میلیون تومان پول بدهد. این خواسته وزیر نمی تواند ناحق باشد اما وقتی دو باشگاه از مسیر مشخصی که برایشان تعیین شده پا را فراتر می گذارند پس وزیر به عنوان رئیس مجمع چه زمانی باید به این ریخت و پاش ها ورود کند؟
سال های گذشته بازار سیاه نقل و انتقالات به قدری با سرعت جلو رفت که اکنون اتفاقا همین مدیران فعلی سرخابی در دام بدهی گذشتگان گیر افتاده اند و با چشم خود دیده اند که چطور قراردادهای نامناسب چه بلایی سر این دو باشگاه آورده است. آیا این همه قراردادهای آنچنانی بدون هیچ ضمانتی برای اجرای آن کافی نیست تا درس عبرتی شود که دست از این شیوه های خانمانبرانداز دست بردارند؟
چند سال قبل سازمان لیگ با عنوان تعیین سقف قرارداد قصد داشت تا جلوی رشد بی رویه قرارداد های بازیکنان را بگیرد اما این پروژه بیش از حد خام و تعریف نشده بود و به جای کمک به فوتبال باعث قراردادهای زیر میزی شد.
دو سال قبل وزارت ورزش از سازمان لیگ خواست تا فکر چالشی تری بابت قراردادهای میلیاردی کند و در این راستا تصمیم به این گرفته شد تا باشگاه ها سقف بودجه داشته باشند. نتیجه این تصمیم ورود جوانان بیشتری به لیگ شد و در نهایت برخی از تیم ها به جای خرج کردن پول به ستاره ها و ناز کشیدن برخی از این بازیکنان به استفاده از جوانان روی آوردند. کار به اینجا رسیده که کیروش همیشه منتقد به فوتبال میگوید دیگر بابت مصدوم شدن ستاره ها گریه نمی کنیم. نتیجه آن شده که استقلال خوزستان با مشتی بازیکن گمنام قهرمان می شود.
مسیری که سرخابی ها هم باید یاد بگیرند آن را پیاده کنند. در استقلال دوستان از یک طرف در حال افتادن هستند و در پرسپولیس از سوی دیگر بام.
پرسپولیس هنوز یاد نگرفته روی پای خود بایستد. ورود برخی نام ها به نقل و انتقالات باشگاه که سالهاست تلاش می کنند تا هر طور شده سمتی در این باشگاه برای خود دست و پا کنند چه معنی می تواند داشته باشد؟ چرا باید برای خرید ستاره هایی که برای بازی در لیگ برتر ایران ناز می کنند افرادی به باشگاه پرسپولیس ورود کنند که برای خرید این تیم صلاحیتشان تایید نشد؟ آیا این سیاست یک بام و دو هوا از سوی پرسپولیس و وزارت ورزش نیست؟ آیا جذب بازیکن از هر راه و هر روشی با سیاست ها و تفکرات برانکو تناقض ندارد؟ استقلال هم مسیری در پیش گرفته که شاید مقصدش ناکجاآباد باشد. دست گذاشتن روی بازیکنانی که چند سالی است از ایران خارج شده اند و هنوز یادمان نرفته برخی از آنها چطور برای جدایی از استقلال لحظه شماری می کردند و حالا که دیگر در لیگ ستارگان قطر و یا امارات جایی برای آنها نیست چنان این روزها روی جلد روزنامه ها رژه می روند که انگار همیشه و همواره وفادار استقلال بوده اند.
آیا بازگشت ستارگان رانده شده از لیگ قطر درد سرخابی هاست؟ آیا مسئولان پرسپولیس و استقلال به میانیگن سنی تیم خود فکر کرده اند؟
اینها مواردی است که در حال نادیده شدن است و این روزها بیشتر به این فکر می کنند که چرا وزیر ورزش جلوی تیم خود را گرفته است اما یکی از وزیر و معاونان محترمشان نمی پرسد اگر میخواهی در این دو باشگاه تغییرات ایجاد کنی چرا تعلل می کنی. این ضعف وزارت ورزش در این شرایط است. مشخص نبودن مدیران دو تیم بزرگترین معضل این دو باشگاه است. اگر هیات مدیره ای بداند که هست قطعا نظارت بر قراردادهای میلیاردی یا زیر میزی هم خواهد داشت اما یکی بگوید آقای وزیر این تعلل در انتخاب مدیران دو باشگاه برای چیست یا بر اساس چه مصلحتی است که هوادار آزارده است؟
رقابت های نه چندان معنادار برای جذب شماری بازیکن که ناگهان خود را در قامت ستاره می بینند و بعید هم نیست تا چندی دیگر همین ها لیگ برتر برایشان تنگ آید.
هواداران استقلال خشمگین هستند و دلخور به خصوص آن دسته از افرادی که در فضای مجازی فعالیت دارند و با هر بادی به طرفی در می آیند. اسیر شدن در فضای مجازی بدون در نظر گرفتن حقایق یکی از مشکلاتی است که هواداران استقلال و پرسپولیس را در چنگال خود گرفته است اما کسی حواسش نیست که حقایق در حال پنهان شدن است.
در چند روز گذشته حتی خرده گرفته شده که رسانه ها هوای استقلال را ندارند و یا به وزیر انگ قرمز و آبی می بندند. در فضایی که اشکالات مدیریتی وجود دارد نباید همه چیز را با هم درهم کرد و این قدر در این غلط ها غوطه خورد که واقعیتی که موجود هست به فراموشی سپرده شود.
تحریریه ما حداقل بارها در گزارشهای خود بر عملکرد وزارت ورزش و جوانان و به خصوص شخص خود وزیر ورزش نقدهای مختلفی نوشته است که در آرشیو موجود است اما ربط دادن همه چیز بر هم نه منطقی است و نه در دایره انصاف می گنجد.
بر وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولیان تحمیلی پرسپولیس و استقلال نقدهای زیادی وارد است چه روزهایی که با انتخاب خادم سرخابی ها چنان در مشکلات در حال غرق شدن بودند که دیگر مطلبی نبود که در نقد این تصمیمات مدیریتی نگارش نشده باشد. جالب است که در همان روزها هواداران پرسپولیس به شدت نسبت به محمود گودرزی موضع داشتند و او را دوستدار استقلال می دانستند چرا که وضعیت استقلال در لیگ هم از نظر فنی هم از نظر مالی بهتر از پرسپولیس بود و اینک چرخ گردون شرایط را به نفع پرسپولیس کرده است و این توهم را در بین هواداران استقلال به وجود آورده اند که وزیر پرسپولیسی است و می خواهد مانع موفقیت استقلال شود. البته که چاه کن همیشه در ته چاه است و آنهایی که این روزها با ذهن و روح هواداران دو تیم بازی می کنند دست آخر خود رسوا هستند.
با تمام انتقادهایی که به برخی کج رفتاری های وزیر نسبت به فوتبال داریم و همچنان روی حرف های خود نسبت به این مهری ها هستیم اما باید منصف باشیم و بگوییم که وزیر ورزش در مورد خواسته اش از سران پرسپولیس و استقلال بابت جذب بازیکنان با قیمت مناسب حرف ناحقی نمیزند.
در واقع این همان حرف هوادارانی است که می گویند چرا باید بین بازیکنان فوتبال و مشاغل دیگر در جامعه این چنین تفاوت باشد.
وزیر ورزش تذکرش را فقط به باشگاه استقلال آن هم الان نداده است. وزیر چند ماه قبل به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس این توصیه و شاید تذکر را می دهد که این دو باشگاه باید به ملی پوشان خود نهایت یک میلیارد تومان، به بازیکنان خوب خود 700 میلیون تومان و به سایرین تا 400 میلیون تومان پول بدهد. این خواسته وزیر نمی تواند ناحق باشد اما وقتی دو باشگاه از مسیر مشخصی که برایشان تعیین شده پا را فراتر می گذارند پس وزیر به عنوان رئیس مجمع چه زمانی باید به این ریخت و پاش ها ورود کند؟
سال های گذشته بازار سیاه نقل و انتقالات به قدری با سرعت جلو رفت که اکنون اتفاقا همین مدیران فعلی سرخابی در دام بدهی گذشتگان گیر افتاده اند و با چشم خود دیده اند که چطور قراردادهای نامناسب چه بلایی سر این دو باشگاه آورده است. آیا این همه قراردادهای آنچنانی بدون هیچ ضمانتی برای اجرای آن کافی نیست تا درس عبرتی شود که دست از این شیوه های خانمانبرانداز دست بردارند؟
چند سال قبل سازمان لیگ با عنوان تعیین سقف قرارداد قصد داشت تا جلوی رشد بی رویه قرارداد های بازیکنان را بگیرد اما این پروژه بیش از حد خام و تعریف نشده بود و به جای کمک به فوتبال باعث قراردادهای زیر میزی شد.
دو سال قبل وزارت ورزش از سازمان لیگ خواست تا فکر چالشی تری بابت قراردادهای میلیاردی کند و در این راستا تصمیم به این گرفته شد تا باشگاه ها سقف بودجه داشته باشند. نتیجه این تصمیم ورود جوانان بیشتری به لیگ شد و در نهایت برخی از تیم ها به جای خرج کردن پول به ستاره ها و ناز کشیدن برخی از این بازیکنان به استفاده از جوانان روی آوردند. کار به اینجا رسیده که کیروش همیشه منتقد به فوتبال میگوید دیگر بابت مصدوم شدن ستاره ها گریه نمی کنیم. نتیجه آن شده که استقلال خوزستان با مشتی بازیکن گمنام قهرمان می شود.
مسیری که سرخابی ها هم باید یاد بگیرند آن را پیاده کنند. در استقلال دوستان از یک طرف در حال افتادن هستند و در پرسپولیس از سوی دیگر بام.
پرسپولیس هنوز یاد نگرفته روی پای خود بایستد. ورود برخی نام ها به نقل و انتقالات باشگاه که سالهاست تلاش می کنند تا هر طور شده سمتی در این باشگاه برای خود دست و پا کنند چه معنی می تواند داشته باشد؟ چرا باید برای خرید ستاره هایی که برای بازی در لیگ برتر ایران ناز می کنند افرادی به باشگاه پرسپولیس ورود کنند که برای خرید این تیم صلاحیتشان تایید نشد؟ آیا این سیاست یک بام و دو هوا از سوی پرسپولیس و وزارت ورزش نیست؟ آیا جذب بازیکن از هر راه و هر روشی با سیاست ها و تفکرات برانکو تناقض ندارد؟ استقلال هم مسیری در پیش گرفته که شاید مقصدش ناکجاآباد باشد. دست گذاشتن روی بازیکنانی که چند سالی است از ایران خارج شده اند و هنوز یادمان نرفته برخی از آنها چطور برای جدایی از استقلال لحظه شماری می کردند و حالا که دیگر در لیگ ستارگان قطر و یا امارات جایی برای آنها نیست چنان این روزها روی جلد روزنامه ها رژه می روند که انگار همیشه و همواره وفادار استقلال بوده اند.
آیا بازگشت ستارگان رانده شده از لیگ قطر درد سرخابی هاست؟ آیا مسئولان پرسپولیس و استقلال به میانیگن سنی تیم خود فکر کرده اند؟
اینها مواردی است که در حال نادیده شدن است و این روزها بیشتر به این فکر می کنند که چرا وزیر ورزش جلوی تیم خود را گرفته است اما یکی از وزیر و معاونان محترمشان نمی پرسد اگر میخواهی در این دو باشگاه تغییرات ایجاد کنی چرا تعلل می کنی. این ضعف وزارت ورزش در این شرایط است. مشخص نبودن مدیران دو تیم بزرگترین معضل این دو باشگاه است. اگر هیات مدیره ای بداند که هست قطعا نظارت بر قراردادهای میلیاردی یا زیر میزی هم خواهد داشت اما یکی بگوید آقای وزیر این تعلل در انتخاب مدیران دو باشگاه برای چیست یا بر اساس چه مصلحتی است که هوادار آزارده است؟