همزمان با بهار جانها،آسمان دلهای علویان حال و هوای شهادت یاس گونه فرزندانش را به همراه دارد.
این روزها گرچه چشمهایی از جنس باران به جای خالی، بر سر سفرههای افطاری خیره میماند و نگاههایی منتظر به در، تا دستی مردانه آن را بگشاید و لبخندی را بار دیگر به چهره کودکانهای برگرداند اما حس نبودن شیرمردان علوی همانها که رفتند تا پیام اسلام ناب محمدی(ص) را از شام به جهانیان برسانند، ذهن هر پاک سرشتی را بیشتر به آن رسالت انقلابی معطوف میسازد.
میخوانیم: رسالتی که وامدارعلمداری آن زنی است از تبار فاطمه(س) که در کربلا، پیامبر گونه پرچم اسلام را به دوش کشید تا با حنجره حیدری به اهل عالم بگوید خون خدا بر زمین تشنه جاری شد تا ریشه ظلم را بخشکاند و اگر کسی در فراسوی زمان و مکان حقیقت این پیام را دریابد دیگر سایه هیچ ظالمی را بر سر خود نمیپذیرد.
شهدایی که امروز سفرهدار خوان الهی هستند و ما جیره خوار آن، نبودشان دراین لحظات دلهای هر آزادهای را به سمت آن خرابهای روانه می کند تا بدانیم سری هنوز در تشت طلا هست و زیر ضربههای آن چوب خیزران، لبهای ترک خورده این آیه را تلاوت میکند،«سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. 277 الشعراء »که اگر نبود، نه دلی برای حرم میتپید و نه جانی برای حریم آلالله فدا میشد.
حالا چه وصفی فراتر از این جان نثاری علمداران حسینی که بگویم اگر رفتند برای امنیتی است که راحتطلبی در آن معنا ندارد، حرفی از بیتفاوتی نیست و نشانی از بیدردی در آن دیده نمیشود که اگر غیر این بود قافله سالار عشق هم می بایست در مدینه ماندگار میشد و به بهانه امینت توأم با راحتطلبی اهل بیت(ع) عازم صحرای بلا نمیشد.
شهدای مدافع حرم اهل هر دیاری که باشند شهدای مقاومتی هستند که هنرشان دفاع از اسلام است و تامین امنیت این مرز و بوم به امنیت حریم اهل بیت(ع) که امنیت جهان اسلام محسوب میشود، گره خورده است.
شهدای مقاومت دیارعلوی به همه میگویند تا یادمان نرود شهدای مدافع نه 13 نفرند و نه 31 نفر بلکه به تعداد همه آنهایی که دل در گرو اسلام دارند، هرکجا صدای مظلومی شنیده شود به امر مولایشان با سربند «کلنا عباسک یا مهدی "اروحناه له فداه"» لباس رزم میپوشند و در آنجا حضور مییابند، از میانمار، نیجریه، بحرین، یمن، عراق و غزه گرفته تا خان طومان سوریه و حال تو چه میدانی شهدای مقاومت چند نفرند؟
و اما چه ظلمی بالاتر از آنکه پیام شهدای مدافع حرم را به زمانی محدود و مکانی محصور کنیم و آن را به راحت طلبی خویش گره زده و بگوییم رفتند تا ما بمانیم!
حزبالله «حبالوطن من الایمان» را بهتر از هر کس دیگری دوست دارد و از آن با خبر است اما از تعلقات جغرافیایی آزاد است و نه برای خاک و آب می جنگند، بلکه برای اسلام است که پا در معرکه نبرد میگذارد ،چرا که میهن خود را اسلام میداند و بس.
شهدای مدافع حرم مازندران هم همچون ستارههایی درخشان در آسمان مقاومت، در این شب ظلمانی که دنیا را فراگرفته به همراه تمامی شهدا مقاومت این بار در خرابههای شام گردهم آمدند تا بگویند منفعتطلبی در گرو امنیت تنها برای یک قطعهای از زمین کوچک که ازهر طرف محاصره گرگان درنده است، نیست و تنها برقرای امنیت برای اسلام است و هرکجا باشد حضور خواهد داشت، و این برگرفته از همان مکتبی است که آسمان خون آن طفل 6 ماهه را بعد از 1400 سال به امانت دارد تا واقعه ظهور.