به گزارش مشرق، «مایکل واتریچ» (Michael Wuthrich)، استاد دانشگاه کانزاس آمریکا در گفتوگو با تسنیم، به تحلیل واکنش احتمالی پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در برابر برجام پرداخت و گفت: در طول مبارزات انتخاباتی، هیلاری کلینتون بهوضوح از حمایتهای خود از شرایط برجام سخن به میان آورده است. به همین خاطر فکر میکنم کلینتون عزم خود را برای حمایت از آن جزم کرده است؛ البته تا زمانی که ایران نیز سهم خود را در حمایت و پشتیبانی از توافق انجام دهد. دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه آن را یک «توافق بد» برای ایالاتمتحده عنوان کرده است و اظهار کرده که به چنین توافقی تن درنخواهد داد. بااینحال، بسیار سخت است که بتوان گفت که آیا او واقعاً این کار را انجام خواهد داد یا نه. باید به این موضوع توجه داشت که آنچه نامزدها در مبارزات میگویند، بهویژه در رابطه با سیاست خارجی، با چیزی که آنها در عمل انجام میدهند، ممکن است تفاوت داشته باشد.
وی در توضیح احتمال اجرایی نشدن صحبتهای ترامپ درباره لغو توافق، افزود: دو دلیل عمده وجود دارد که میتوانیم بگوییم این امکان وجود دارد که اظهارات ترامپ به رد توافق منجر نشود. اول اینکه بهطور طبیعی سیاستهای حزبی، نامزد حزب مخالف را تشویق میکند تا مشکلاتی را با سیاستهای حزبی که بر سر قدرت است ایجاد کند، حتی اگر این سیاستهای اعمالی خوب باشد. درواقع حزب مخالف به انتقاد از این سیاستها میپردازد تا حزب رقیب با اجرای این برنامههای مناسب نتواند اعتباری را در مقابل آنها به دست آورد.
واتریچ دومین دلیل را عدم آگاهی نامزدهای ریاست جمهوری از واقعیتهای سیاست خارجی عنوان کرد و گفت: اغلب، نامزدهای ریاست جمهوری دانش خود درباره کشورها و سیاست خارجی آنها را از طریق اخبار و گروههای ذینفع به دست میآورند و نه از کارشناسان وزارت امور خارجه و یا حتی دانشمندان مرتبط با دانشگاهها که زندگی خود را صرف مطالعه کشورها، مسائل آنها و زمینه سیاست خارجی کردهاند؛ بنابراین، هنگامیکه یک نامزد، رئیسجمهور میشود، اولین چیزی که انجام میدهند این است که توسط کارشناسان سیاست خارجی نسبت به این مسائل آگاه شده و اغلب این موضوع تغییر نظر آنها را به دنبال دارد. این چیزی است که معمولاً اتفاق میافتد.
وی پیشبینی قطعی در خصوص سیاستهای احتمالی اعمالی از سوی ترامپ را غیرواقعی دانست و در خصوص شخصیت ترامپ افزود: این را هم باید در نظر داشت که ترامپ یک نامزد معمولی نیست. بااینحال، گفتن این موضوع که او همان کاری را انجام خواهد داد که اکثر روسای جمهور جدید آنها انجام دادهاند، سخت به نظر میرسد. همچنین باید اشاره کرد که او در حال حاضر تأکید کرده است که بیش از هرکسی تمایل دارد تا تغییرات گستردهای را در جایی که احساس میشود، اعمال کند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه کانزاس با بیان اینکه باید شاهد ادامه برجام از سوی رئیسجمهور بعدی ایالاتمتحده باشیم، گفت: بنابراین، من فکر میکنم که هر نامزدی که بتواند به کاخ سفید راه یابد، مایل است تا توافق را ادامه دهد. حتی اگر ترامپ آن را کماهمیت جلوه دهد و یا اینکه آن را بیسروصدا دنبال کند؛ البته تا زمانی که ایران نیز نسبت به تعهدات خودش وفادار باشد؛ اما این امکان را هم از یاد نبریم که ترامپ سعی خواهد کرد تا توافق را نادیده بگیرد، اما در این صورت باید آماده رویارویی مشکلات زیادی باشد.
او در پاسخ به این سؤال که آیا نتیجه انتخابات پیش روی ایالاتمتحده میتواند باعث تغییر در سیاست خارجی آمریکا را شود، گفت: سیاست خارجی هیلاری کلینتون بسیار شبیه نوع رئیسجمهور اوباما در سیاست خارجی خواهد بود. ممکن است او متمایل باشد تا سیاستهای جنگطلبانهتری را در رویکردش به شرایط در نظر داشته باشد، بهخصوص اگر احساس کند که با یک گروه یا کشور رودررو شده است؛ اما نباید تصور کنیم که این تندرویها باعث اعمال سیاستهای نسنجیدهای از سوی او شود؛ بنابراین اظهارنظر در خصوص سیاست خارجی سیاست خارجی دونالد ترامپ سخت خواهد بود. چراکه تاکنون او سیاست واقعی را تجربه نکرده است و از طرفی هم به نظر نمیرسد که دانش و آگاهی کافی داشته باشد تا بتواند یک نوع جدید از سیاست خارجی را در زمان خودش بسط دهد.
وی با بیان اینکه سیاست خارجی واقعی نامزدها بعد از پیروزی آنها تعیین می شود، ادامه داد: به نظر میرسد که ترامپ خود را بهعنوان مذاکرهکنندهای سرسخت، مانند یک غول کسبوکار در معاملهای تجاری تصور میکند. او همچنین صحبتهای زیادی را در مورد استفاده از ارتش کرده است. از آنجاییکه او دسترسی کمی به اطلاعات کارآمد در مورد کشورها و شیوههای تعامل در سایر نقاط جهان دارد، این باور که او میتواند از بسیاری از اظهارات خود دنبال کند، بسیار سخت به نظر میرسد.
پژوهشگر و دستیار مرکز مطالعات جهانی و بینالمللی دانشگاه کانزاس در تحلیل تأثیر نتیجه انتخابات پیش روی ایالاتمتحده آمریکا بر منطقه خاورمیانه گفت: پیشبینی این موضوع سخت است چراکه در دو ریاست جمهوری گذشته، تحولات خاورمیانه توانست بهعنوان عاملی مؤثر بر ریاست جمهوری و سیاستهای اعمالی، بیش از سایر عوامل اثر بگذارد. واکنشها نسبت به تحولات خاورمیانه، بهطورکلی، به چارچوبی که سیاست خارجی رئیسجمهور از آن فهمیده میشود، تبدیلشده است. درواقع بسیاری از سیاست خارجی واقعی جورج دبلیو بوش و باراک اوباما از واکنشها و تصمیمگیریهایی پدید آمد که از تحولات غیرمنتظره در آن منطقه نشات گرفت و اینکه این سیاستها همان سیاستهایی نبودند که آنها در طول نامزدی آن را پیشبینی یا در نظر گرفته بودند.
او واکنش کشورهای اروپایی را در صورت پیروزی ترامپ بیشتر متوجه شخصیت او دانست و افزود: فکر میکنم واکنش کشورهای اروپایی بیشتر متوجه دونالد ترامپ و شخصیت او باشد تا اینکه بر این واقعیت که جمهوریخواه است متمرکز باشد. در صورت ریاست جمهوری شخصی مانند ترامپ، بعید به نظر میرسد که روابط ایالاتمتحده با کشورهای اروپایی، رهبران یا تودههای مردم استحکام بیشتری یابد. هرچند ممکن است که جامعه اروپایی و نخبگان آنها به تمسخر و استهزاء ترامپ بپردازند؛ اما باید این را دانست که روابط رسمی بین کشورهای اروپایی و ایالاتمتحده تقریباً بهطور قاطع از سوی هر دو طرف ادامه خواهد یافت.