شغل دست فروشی که از کنار بساط کردن در کنار خیابانهای شهر شروع شده و امروز به واگنهای مترو رسیده و جایگاه ویژهتری در ایستگاههادارند تا جایی که کل صندلیهای بین ایستگاههای مترو را قرق کردهاند و مردم هم استقبال خوبی از این فروشندگان میکنند.
در ابتدا این افراد محدود بودند ولی با گذشت زمان از یک یا چند نفر به گروههای چند صد نفره ای تبدیل شدند که زن و مرد و کوچک و بزرگ ندارند، از بچه 4 ساله تا مرد و زن 80 ساله را شامل میشود.
به قول خود دست فروشنان مترو، کار آنها قانونی است و مزاحمتی برای کسی ندارند ولی این نظر با نظر مردمی که از مترو استفاده میکند متفاوت است و برخی از وجود این دست فروشان در قطارها ناراضی هستند و میگویند شلوغی مترو به حد کافی آنها را کلافه میکند و صدای این فروشندگان مزید بر علت شده است.
اما ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در میان این افرادی که از بودن دست فروشان در مترو ناراضی هستند، افرادی هم از این افراد استقبال میکنند و حتی به گفته بعضی از این رهگذران خریدهای خود را با قیمت کمتر از این دست فروشان میخرند. که در این میان کیفیت حرف آخر را میزند زیرا نه برای کسی که فروشنده است نه برای خریدار کیفیت جایی ندارد در غیر این صورت از این افراد خرید نمیکردند.
در کنار اضافه شدن این دست فروشان به چهره مترو شهری اگر برای برخی افراد مزاحمت داشته باشد ولی برای دست فروشان مترو جایی برای درآمدهای میلیونی ماهانه است که این اقلام از ساندویچ و بادکنک شروع و تا جوراب و روسری ادامه دارد تا جایی که برخی از این افراد در حرف زدن با هم 200 هزار تومان در آمد روزانه را کسادی بازار مترو میدانند.
درآمد دست فروشان داخل مترو از روزی 100 هزار تومان شروع و حتی تا 400 هزار تومان نیز ادامه دارد به گفته یکی از این دست فروشان درآمد خالص ماهیانه آنها حداقل 1 میلیون تومان است که این مبلغ از پایه حقوق یک کارگر در ماه بیشتر است.
این فروشندگان آنقدر در مترو زیاد شدهاند که اگر این روال ادامه داشته باشد کسبه هم مجبور خواهند شد بساط خود را داخل متروها پهن کنند و مردم هم از بازارهای مترو خریداری کنند.
در حالی که برخی کسبه مجبور به پرداخت مالیات هستند ولی این فروشندگان نه مالیاتی پرداخت میکنند و نه اجارهای، پس این شغل برای دست فروشان مترو دو سر سود است.
هستند در میان این دست فروشانی که به گفته خودشان بعد از چند سال فروشندگی در مترو صاحب مغازه در شهرکهای تهران شدهاند که خرید یک مغازه برای یک کارگر یا کارمند چندین سال طول میکشد.
با وجود این شغلها، افراد ترجیح میدهند به جای اینکه سالها درس بخوانند و در نهایت برای پیدا کردن یک شغل و یک درآمد اندک تلاش بیهوده کنند بساط خود را داخل مترو پهن کرده و درآمد میلیونی کسب کنند.