به گزارش مشرق، حمله تروریستی به یک کلوپ شبانه در اورلاندوی آمریکا که بعد از حوادث فرانسه و بلژیک در اروپا مرگبارترین نوع حادثه تروریستی متاثر یا مرتبط با داعش محسوب میشود بار دیگر تهدید ” گرگ های تنها” را برای امنیت ملی کشورهای غربی و آسیب پذیر بودن این کشورها نسبت به این پدیده مشخص ساخت.
در مطالعات مرتبط با تروریسم، گرگ تنها اهداف تروریستی خود را به شکل انفرادی دنبال می کند (یا با معاونت چند نفر معدود همقطار و رفیق). آنها این فعالیت های تروریستی را یا به خاطر انگیزه های شخصی انجام می دهند یا به خاطر این که معتقدند جزو یک گروه ایدئولوژیکی هستند.
این شیوه خود سازمان یافته گرگ های تنها باعث می شود رهگیری و خنثی سازی آنها تقریبا غیر ممکن شود. از همین رو است که دعوت از گرگ های تنها همواره بخشی از تاکتیک های مبارزاتی گروه های تروریستی در غرب بوده است.
به عنوان نمونه اسامه بن لادن در تبیین این تاکتیک تحت عنوان "الجهاد الفردی” (جهاد انفرادی) تصریح می کند: "برای کشتن آمریکایی ها، حتی لازم نیست با کسی مشورت کنید.” ایده بهره گیری از گرگ های تنها میراثی نیست که القاعده برای داعش به ارث گذاشته است. القاعده و داعش هر دو محصول استراتژی های کلان امنیتی غرب هستند القاعده برای مقابله با نفوذ کمونیسم و جلوگیری از پیشروی روس ها در افغانستان ایجاد شد و داعش برای تخت قاپو کردن (اسکان دادن) القاعده در خاورمیانه و مقابله با بیداری اسلامی در منطقه.
داعشی شدن القاعده
بعد از حملات یازده سپتامبر 2001 سازمان های امنیتی- نظامی آمریکا همزمان با طرح حمله به عراق و افغانستان در یک استراتژی طولانی مدت تصمیم به مدیریت جریان های تروریستی در دو سطح ذهنی و عملیاتی گرفتند، پروژه ای زمان بر که هدف آن در سطح اول خارج ساختن آمریکا از سیبل اعتراضی جریان های اسلامی و در سطح دوم مدیریت میدانی تروریسم(مدیریت ارض جهاد) بود.
در سطح اول آمریکا می بایست هرچه زودتر با بزک چهره خود و ایجاد یک جایگزین، موقعیت خود را به عنوان "شیطان بزرگ” و "سمبل ظلم در نظام بین الملل” واگذار می کرد. لذا با انتخاب باراک اوباما در سال 2008 به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده، دستگاه دیپلماسی آمریکا ترمیم چهره این کشور و همچنین اتخاذ سیاست خروج از خاورمیانه را در دستور کار خود قرار داد، امری که در سند استراتژیک امنیت ملی آمریکا تحت عنوان تغییر ثقل استراتژیک از خاورمیانه به خاوردور مطرح شد. آمریکا در این راهبرد تلاش کرد تا با خالی کردن میدان، عرصه را برای دیگر بازیگران غربی به ویژه کشورهای اروپایی که نوعی تعلق خاطر استعماری به این منطقه داشتند باز کند.
علاوه بر این آمریکا تلاش کرد تا با ایجاد تفرقه در میان مسلمانان، واشنگتن را به عنوان یک "دگر” و "غیریت” از گفتمان گروه های جهادی خارج ساخته و به جای آن شیعه و سنی را در مقابل هم قرار دهد. بی جهت نیست که در ادبیات داعش تشکیل "دولت اسلامی” در عراق و سوریه از مبارزه با اسرائیل و آمریکا مهم تر است، یا آن گونه که البغدادی می گوید، خطر دشمن نزدیک (شیعیان) از کافر اصلی (آمریکا و اسرائیل) بیشتر است.
دولت تروریستی به جای شبکه تروریستی
در سطح دوم و یا عرصه میدانی نیز آمریکایی ها تلاش کردند تا با توجه به نفوذ خود در میان گروه های تروریستی، در شیوه اقدام این گروه ها به عنوان یک "شبکه تروریستی” تغییر ایجاد کرده و آنها را به سوی تشکیل "دولت های تروریستی” سوق دهند.
برای یک دولت تروریستی ایجاد یک سرزمین موعود و حفظ آن در اولویت است. لذا تروریست ها سعی خواهند کرد با مدیریت حملاتشان ، دشمنان جدیدی را برای خود ایجاد نکنند، الزامات تشکیل یک دولت تروریست ها را منعطف ساخته و حتی می توان از آنها برای پیشبرد اهداف منطقه نیز استفاده کرد.
از همین رو است که در یک مقایسه سطحی میان گروه تروریستی داعش و سلف آن القاعده متوجه می شویم که القاعده به عنوان یک شبکه تروریستی زمین برای قلمروی خود در نظر نمیگرفت و فقط به فکر مبارزه بود، یمن، چچن، آفریقا، آسیا ، آمریکا و اروپا، زمین برایش مهم نبود؛ اما داعش به عنوان یک دولت عمیقاً به قلمرو اعتقاد دارد. دستگاه امنیتی آمریکا به خوبی می دانست که بهترین بستر برای ایجاد یک دولت تروریستی قطعا هزاران کیلومتر با مرزهای آمریکا فاصله خواهد داشت، همچنین متمرکز ساختن تروریسم در یک منطقه علاوه بر این که خطرات آن را کم کرده ، آن را قابل مدیریت می سازد.
داعش خارج از کنترل
با این حال شکست های اخیر داعش در سوریه و عراق کنترل مدیریت گروه های تروریستی را بار دیگر از دست تئوریسین های اطلاعاتی آمریکایی خارج ساخته است. جنایات داعش در سوریه و عراق کم کم مشروعیت بین المللی آمریکا را زیر سوال برد و واشنگتن مجبور شد برای حفظ ظاهر هم که شده یک ائتلاف بین المللی علیه داعش تشکیل دهد.
این اقدام آمریکا باعث شد تا سخنگوی داعش، ابومحمد العدنانی، از حامیان این گروه در غرب بخواهد تا با عملیات تروریستی- خودسازمان یافته – کشورهای اروپایی و آمریکا را هدف قرار دهند. از آن زمان حامیان و همفکران داعش تلاش کرده اند تا به این دعوت پاسخ دهند. نمونه آن را می توان در حملات پاریس و بروکسل به خوبی مشاهده کرد.
به گزارش فارین پالیسی در ماه می 2015 بود که دستگاه اطلاعاتی امنیتی آمریکا به این نتیجه رسید که بدون شک تغییرات اساسی در ماهیت تهدید تروریستی داعش به وجود آمده است. بر اساس آخرین گزارش های ضد تروریسم یوروپول، حملات پاریس و تحقیقات بعدی نشان از جهش داعش به سوی "جهانی شدن” در مبارزه تروریستی اش دارد. بنا به این گزارش داعش "نیروهای عملیات خارجی” را برای حملات به سبک نیروهای ویژه در فضای بین المللی آموزش داده است.
"القاعده ای شدن داعش”
روز گذشته رئیس سازمان سیا پیش بینی کرد، درحالی که فشارها علیه داعش افزایش می یابد این گروه نیز اقدامات تروریستی خود را شدت خواهد بخشید تا از این طریق سیطره خود را در عرصه تروریسم حفظ کند.
او اضافه کرد، بنا بر اطلاعات موجود داعش هم اکنون سرگرم استخدام و آموزش نیروهای تازه ای برای انجام عملیات تروریستی است و به کادر وسیعی از جنگجویان غربی دسترسی دارد که می تواند بالقوه بعنوان عوامل آن ها در کشورهای غربی وارد عمل شود.
جان برنان افزود:” این گروه برای جبران از دست دادن مناطق تحت کنترل خود در خاورمیانه بیشتر به روشهای جنگ چریکی متوسل خواهند شد. این گروه در عین حال پیروانش در کشورهای غربی را تشویق میکند تا به صورت مستقل و انفرادی در کشورهای خود عملیات تروریستی انجام دهند.” داعش در یک حرکت معکوس و به دنبال ناکامی در ایجاد یک دولت تروریستی، در حال تبدیل شدن دوباره به یک شبکه تروریستی است و تلاش میکند شاخههای گوناگون و گروههای پیرو خود را در یک شبکه به هم پیوسته سازماندهی کند.
بنا به گزارش سازمان سیا شاخه این گروه در لیبی احتمالا پیشرفتهترین و خطرناکترین بخش از این تشکیلات است و «داعش» با تقویت این شاخه قصد دارد از آن برای حملات در منطقه و در کشورهای اروپایی استفاده کند. شاخه «داعش» در سینا نیز به «فعالترین و نیرومندترین گروه تروریستی در مصر بدل شده» و علاوه بر ارتش مصر و اهداف دولتی به اهداف خارجی و جهانگردان نیز حمله میکند که نمونه برجسته آن سرنگون کردن یک هواپیمای مسافربری روسی در اکتبر سال گذشته بود.
ثبات در خاورمیانه یعنی کوچ تروریسم به غرب
آرون دیوید میلر مشاور وزرای خارجه شش دولت آمریکا و از پژوهشگران ارشد اندیشکده وودرو ویلسون اخیرا در یادداشتی برای مجله نیوزویک با رد این تصور که ”آمریکا باید در سیاستهایش به ویژه در خاورمیانه باثبات باشد” تصریح می کند:” اینطور نیست.
قدرتهای بزرگ سیاستهایی غیرعادی، متناقض و حتی ریاکارانه دارند. این نوع سیاستها در دستور کار آنها قرار دارد” در همین راستا روز جمعه 50 نفر از دیپلماتهای وزارت خارجه آمریکا در یک اظهارنظر داخلی در آن وزارتخانه، خواستار در پیش گرفتن سیاستهای متمرکزتری در سوریه شدهاند. آنها از استفاده از «جنگافزار هوایی» علیه حکومت اسد، برای پیشبرد دیپلماسی در جهت پایان دادن به جنگ داخلی حمایت کردهاند. ظاهرا دیپلمات های آمریکایی به خوبی متوجه دست بالای دولت سوریه در مقابله با داعش شده اند.
رئیس سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در گزارش خود به کنگره آمریکا تصریح کرد: "نظام سوریه در نتیجه حمایت روسیه در وضعیت قوی تری نسبت به سال گذشته قرار دارد”. شکست داعش در سوریه و عراق همان گونه که زلمای خلیل زاد دیپلمات با سابقه آمریکایی هشدار داده باعث انتشار تروریسم در غرب می شود. پیشنهاد جدید این است که آمریکا باید توازن میان دولت سوریه و داعش را برقرار کند، جنگ و خونریزی نبایستی در خاورمیانه تمام شود زیرا در نگاه مسئولان امنیتی غربی به ویژه آمریکایی ثبات در خاورمیانه و شکست داعش به معنی کوچ تروریسم به غرب است. حالا باید دید که کاخ سفید در ماه های آینده چگونه تلاش خواهد کرد تا مانع این کوچ شود.
منبع:پایگاه رصد