***
مردم ایران با شروع تظاهرات پیش از انقلاب، وارد یک جنگ چریکی شدند. در شهرها، خیابانها و در کلانتریها وارد جنگ شده بودند ولی دانش این جنگ را نداشتند و این طبیعی است.
شب 22 بهمن که حضرت امام(ره) فرمان دادند که همه حکومت نظامی را لغو کنند و در خیابانها بمانند. این یک جنگ چریکی تمام عیار بود.
شهید چمران چندین سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تشکیلات ستاد جنگهای نامنظم در لبنان را زیر نظر امام موسی صدر سازماندهی کرد.
او در سازماندهی جنگهای چریکی تجربه داشت اما مردم ما تجربه جنگ چریکی را نداشتند. قبل از تشکیل دولت موقت آقای بازرگان، من هم همراه افرادی بودم که چهار کاخ نخست وزیری را تصرف کردیم. از دفتر حضرت امام (ره) به ما دستور دادند که مواظب باشید تا وسایل مورد غارت قرار نگیرد. ما در ساختمان نخست وزیری مستقر بودیم که شهید چمران به معاونت نخست وزیری در امور انقلاب اسلامی منصوب شد.
از زمانی که او وارد نخست وزیری شد، تمام افراد به علت روحیات، اخلاق و برخوردش جذب او شدند. شهید چمران استاد اخلاق بود. از زمانی که او را شناختم آدم دیگری شدم و چیزهای زیادی از او یاد گرفتم.
مدتی بعد غائله کردستان و گنبد شروع شد. با آغاز غائله کردستان همراه ایشان به آنجا رفتم. پس از آن محاصره پاوه شد. این محاصره با فرمان تاریخی امام (ره) شکست خورد. از آن زمان تا لحظات شهادت همراه شهید چمران بودم.
دلاوری و طرح نظامی شهید چمران در سردشت را نه تنها من بلکه مردم هم فراموش نخواهد کرد. ما در سردشت ده به ده پاکسازی کردیم. در عرض 6 ساعت برای اولین بار بعد از پیروزی انقلاب از بانه وارد سردشت شدیم.
شهید چمران بعد از محاصره پاوه به امر حضرت امام (ره) وزیر دفاع شد. او از تمام نیروهای آموزش دیده جنگهای چریکی در ارتش برای آموزش نیروها استفاده کرد. تمام اساتید ما فرماندهان ارتش بودند. از سال 58 تا 59 دورههای آموزش موشک، تفنگ 106، جنگیدن در کوهستان و جنگل و ... را حین خدمت دیدیم. حدودا 40 نفر بودیم که اکثرا سعادت داشتند و در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند. پس از بازگشت از سردشت، جنگ ایران و عراق آغاز شد.
** ضرورت تشکیل ستاد جنگهای نامنظم
با شروع جنگ تحمیلی، دفاع در برابر ارتش متجاوز عراق، به هر نحو و طریقی ضروری بود. رژیم بعث با تمام امکانات یک ارتش کامل به ایران حمله کرد ولی دولت نوپای جمهوری اسلامی توان مقابله با ارتش عراق را در جنگ کلاسیک نداشت. به همین جهت به جنگهای چریکی متوسل شد.
وارد اهواز که شدیم شهید چمران احساس کرد باید این جا یک تشکیلات، ارکانی و ستادی ایجاد شود. وقتی از دانشگاه جندی شاپور به استانداری اهواز آمدیم. او دستور تشکیل ستاد جنگ های نامنظم را صادر کرد. افراد برازنده و دوره دیده برای تشکیل ستاد به اهواز آمدند.
ستاد جنگ های نامنظم با همان 4 رکن ستاد ارتش، تشکیل شد که از جمله رکن اول مسئول پرسنلی، رکن دو مسئول اطلاعات و عملیات، رکن سه مسئول عملیات و رکن چهارم مسئول پشتیبانی است. شهید چمران پیش از این در لبنان و مصر دورههای جنگهای نامنظم را گذرانده بود.
** جذب نیرو از تمام ادیان در ستاد جنگ های نامنظم
یکی از حسنهای چمران این بود که همه تیپ افراد با اعتقادات و طرز فکرهای مختلف میپذیرفت زیرا معتقد بود اگر قرار باشد گزینشی عمل کنیم تعداد نیروها کم میشود و این هنر ماست که دست بر نقطه ضعفهای آنها نگذاریم و با اخلاق اسلامی باعث شویم که آنها پی به ضعفهای خود ببرند. ما در ستاد جنگهای نامنظم رزمنده مسیحی و یهودی هم داشتیم.
** شایعه ترور شهید چمران
من پیکر شهید چمران را در تهران تحویل گرفتم و تمام مسئولیتهای برگزاری مراسم تشییع و تدفین با من بود. آن مقطع زمانی شایعه کرده بودند که بنی صدر باعث لو دادن عملیاتها و در نهایت باعث شهادت شهید چمران شده است و فوت ایشان را مشکوک و ترور میدانستند.
از طرف دفتر حضرت امام (ره) به من دستور دادند که سه نیمه شب پیکر را از مجلس به پزشکی قانون ببریم تا علت فوت مشخص شود. در پزشکی قانونی مهندس چمران (برادر شهید چمران)، دادستان کل کشور و برخی مسئولین آمدند که در نهایت علت فوت را اصابت ترکش در سر دانستند.