مشرق- عضوي از انصار حزبالله با وزير ارشاد دوران اصلاحات درگيري فيزيکي به وجود ميآورد تا آن وزير قهرمان آزادي گردد! (هرچند بعدها مشخص شد آن عضو و برخي ديگر اعضا، از کارگزاران تغذيه ميشدند) عدهاي به منزل آقاي منتظري حمله ميکنند تا براي او مظلوميتي کاذب رقم خورد و ظلم وي به امام و استادش تحتالشعاع قرار گيرد که متاسفانه تا حدي نيز نتيجه مورد نظر تحقق يافت.
در ادامه، همين رويه در مورد کسي بکار رفت که قصد داشتند وي را بديل آقاي منتظري سازند. و فراوان است از اين دست اتفاقات تلخي که ماهيت آن براي جامعه باز نشد زيرا مسئولين و مراجع قانوني نخواستهاند هزينه برخورد قاطعانه با عواملي را بپردازند که نماد ظاهري برنامههاي هدفمندند.
اما واقعيت آن است که در پيگيري اين امر مهم بايد فراتر از ظاهر رفت و به کانونهايي پرداخت که نقش اصلي را برعهده دارند. علاوه بر چنين تعللي متاسفانه گروههاي سياسي نيز برخي اميال خود را با بکارگيري نمادهاي متفاوت پي ميگيرند. هيچ جرياني نبايد به خود اجازه دهد در چارچوب برنامههاي سياسي خود، فهم و درک مردم را به بازي گيرد و آن را به هيچ انگارد. هدف همه تلاشهاي دلسوزانه و مخلصانه قطعاً رشد جامعه است که صرفاً از مسير تقويت قدرت تميز و شناخت ملت، افزايش مييابد.
در حالي که بعد از بازگشت آرامش به جامعه و سپري شدن ايام تنشهاي انتخاباتي- که دشمنان استقلال ايران از آن بهره فراواني بردند- زمينه تامل و تفکر در فتنهگريها فراهم آمد و موجب شد تا بسياري از افراد جناح اقليت حساب خود را از بازيگران و بازيخوردگان جدا سازند، تحرکاتي به چشم ميخورد که هدفي متفاوت را پي ميگيرند. انتظار اين بود که بعد از گذشت يک هفته، واقعيتهاي پشت پرده تجمع عدهاي در مقابل منزل آقاي کروبي براي مردم روشن شود تا گامي در جهت آگاهي و بصيرت برداشته و بسترهاي اينگونه تحرکات را خشک کنيم.
اما نه تنها چنين نشد- صرفاً بيانيههايي منتشر گرديد که از دخالت در اين اقدام تبري ميجست- بلکه نوعي اطلاع رساني را شاهديم که بيتوجه به مصالح جامعه است. انتظار از همه رسانهها آن بود که در مقام تقبيح اينگونه اعمال خودسرانه برآيند تا در آينده روال منطقي در کشور دچار نوسانات پيچيده نشود. متاسفانه دستاندرکاران محترم روزنامه ايران در قالب خبري دور از انتظار در مقام تطهير افرادي برآمدهاند که معلوم نيست منويات چه کساني را دنبال ميکردهاند: «باخبر شديم که پنجشنبه شب و همزمان با سومين شب از ليالي قدر عدهاي از همسايگان محل سکونت يکي از سران فتنه در اعتراض به مواضع اخير او در مقابل منزل وي تجمع کردند که به گفته منابع آگاه و شاهدان عيني فردي مسلح از منزل او بيرون آمده و به سوي تجمعکنندگان که به مواضع اخير اين چهره که همسو با ضدانقلاب بوده اعتراض داشتند حمله و تيراندازي کرده است.
براساس اين خبر در اين تيراندازي 4 نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که به بيمارستان اعزام شدند.» (روزنامه ايران، ص3، مورخ 13/6/89) هرچند محظورات يک روزنامه متعلق به دولت را درک ميکنيم اما نبايد شأن حرفهاي روزنامهنگاري عزيزان دستخوش برخي برنامههاي سياسي شود. ميدانيم که عدهاي شرايط خاصي را براي رشد خود مطلوب ميدانند. آيا بايد به هر قيمتي اين شرايط را مهيا سازيم؟
آقاي کروبي امروز حتي از سوي شخصيتهاي مؤثر جريان به اصلاح اصلاحات طرد شده است چراکه وجود برخي خصلت ها در او را براي مصالح کشور بسيار زيانبار يافتهاند. آيا در شرايطي که هيچ اعتنايي به دارنده چنين خصلتهايي نيست، ايجاد مظلوميت براي او، ميتواند کار افراد قابل دفاعي باشد؟
هر نوع خطايي در اين وادي ميتواند موجب گسترش چنين اعمال خودسرانهاي شود که در همين هفته نمونههايي از آن را در کرمانشاه و شيراز شاهد بوديم. وظيفه ملي حکم ميکند که مانع از آن شويم تا عدهاي با ايجاد مظلوميتهاي کاذب، تشخيص را براي مردم سخت و دشوار سازند. رشد بصيرت صرفاً در فضاي آرام و شفاف ممکن خواهد بود. از سوي ديگر نبايد از اين واقعيت غافل بود که دو جريان متعارض منتفع از فضاي تيره و تاريک ميتوانند امکان تيزبيني را از مردم بگيرند. بهوش باشيم تا مبادا ابزار دست تحرکات غبارآلود کننده فضاي سياسي جامعه گرديم.
«اعمال خودسرانه» در عرصه روابط سياسي داخلي يا حتي خارجي، آيا تاکنون هزينه کمي را بر ملت تحميل کرده است که همچنان انفعال مراجع قانوني را در قبال آن شاهديم؟به کرات عملکردهايي از اين دست را تجربه کردهايم. بويژه دريافتهايم زماني که چنين تحرکاتي هدايت شده و