شهیدان پیام خویش را با خون خود نوشتند و ما وارث و مسئول عزیزترین امانتهایی هستیم که با جهاد، شهادت و با ارزشهای بزرگ انسانی، در تاریخ اسلام رقم خورده است.
المشیر، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان قائمشهر در مازندران، روستایی که 15 شهید تقدیم انقلاب کرد و از این تعداد شهدای گرانقدر 5 شهید روحانی بودند.
برای مصاحبه با خانواده شهدا سراغ مادر شهید بهرامی از شهدای طلبه مازندران رفتیم. گرد پیری به روی مادر شهید نشسته بود و وقتی خاطرات آن روزهای رفتن فرزندانشان، شیرمردان المشیر را بازگو میکند چنان با صلابت و با شور سخن میگویند که هر ایرانی از این مقاومت احساس سربلندی میکند.
حاجیه خانم زهرا باباجانی، مادر شهید بهرامی در گفتوگویی صمیمی با تسنیم در مورد خاطرات فرزند شهیدش میگوید:
به نام خدابا درود سلام به پیشگاه آقا امام زمان (عج)و درود و سلام به روح ملکوتی امام خمینی(ره) و با درود به رزمندگان اسلام و مدافعان حرم، زهرا بابا جانی هستم. نظرعلی اولین فرزندی بوده که خداوند به ماهدیه داد و پس از 17 سال این هدیه و امانت را از ما پس گرفت.
اولین بار کمتر از 15سال داشت که به جبهه رفت و پس از مدتها حضور در جبهههای حق علیه باطل به آرزویش رسید و به درجه رفیع شهادت نائل شد و دو پسر دیگرم به نامهای رضا و محمدعلی نیز در دوران دفاع مقدس و پس از شهادت برادرشان به جبههها اعزام و به درجه جانبازی نائل شدند.
نظرعلی چه سالی به دنیا آمد و در کجا به شهادت رسید؟ به نظر شما مهمترین قسمت وصیت نامه شهید چه بود؟
نظرعلی در سال 1344 به دنیا آمد و در 20 بهمن 61 در منطقه دیوان دره کردستان به درجه رفیع شهادت نائل شد. مهمترین قسمت وصیت نامه شهید آن بود که " چقدرشهادت در راه خدازیبا و مانند گل رز خوشبوست، ما آگاهانه به جبههها می رویم و آگاهانه در راه هدفی که آن هدف الله باشد کشته میشویم، ای کسانی که رسالت زینبی دارید، پیام ما و تمامی شهیدان را به جهانیان برسانید.
لطفا خاطره ای از نظرعلی برایمان نقل کنید
وقتی شهید در منطقه عملیاتی حضور داشت. پس از شنیدن این خبر که خداوند دختری به ما داد گفت: مادرم دوست دارم به تاسی از دختر سه ساله ابی عبدالله، نام خواهرم را رقیه بگذارید وما نیز اسم دخترم را رقیه انتخاب کردیم.
دیگر آنکه آخرین باری که برای مرخصی به آمد؛ چند روز قبل از رفتن به جبهه به من گفت مادرم من اولین شهید المشیر خواهم بود زمانی که خبر شهادتم را به شما دادند نماز شکر بجا آورید، برایم سیاه نپوشید، گریه نکنید، در آخرین مراسم دعای کمیلی که اجرا کرد از اهالی روستا هم حلالیت طلبید و زمانی که آخرین بار به جبهه می رفت حتی از جاده محل خداحافظی کرد و گفته بود اکنون با این ماشین میروم، برگشتن با آمبولانس مرا می آورند.
شهید از صدای خوبی برخوردار بود همرزمانش در جبهه به او لقب آهنگران کردستان داده بودند و در زمانهایی که مرخصی بودند با صدای دلنشین و زیبای خود در مسجد جامع ساری و مسجد و تکیه المشیر و حسینیه شاهزاده حسین (ع)ساری دعای کمیل و دعای توسل و نوحه سرای میکردند و شور حالی به مراسم و شرکت کنندگان در مراسم میدادند.
خبر شهادت نظر علی را چگونه به شما دادند؟
اول صبح روز 25 بهمن سال 61 زنگ خانه ما به صدا در آمد. سپس چند نفر از برادران پاسدار وارد حیاط شدند، پدر شهید در حیاط مشغول وضو گرفتن بود که آنان خبر شهادت نظر علی را به او دادند و به پدر شهید تسلیت گفتند حاج حسین پس از شنیدن خبر شهادت، در همان مکان دو رکعت نماز شکر به جا آورد.
من پس از شنیدن خبر شهادتش اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد حرفهای پسرم بود که گفته بود. مادرم من اولین شهید المشیر خواهم شد بالاخره در 25 بهمن ماه سال 61 گفتههای پسرم تحقق پیدا کرد و پسرم نخستین شهید روستای المشیر پس از تشیع پیکرش از مسجد جامع ساری در امامزاده قاسم (ع)المشیر دفن و از آن پس آنجا گلزار شهدا شد.
اگر خدای ناکرده دوباره کشورمان مورد هجوم دشمنان قرار بگیرد شما چکار خواهید کرد؟
من، همسرم و تمام فرزندانم گوش به فرمان رهبرم سید علی هستیم، اگر دشمن ذره ای به خاک وطنم چشم داشته باشد تفنگ فرزند شهیدم را بر دوش خواهم گذاشت و مانند یک سرباز گوش به فرمان رهبرمان از کشور و دینمان دفاع خواهم کرد.
به نظر شما شهدا چه درسی به ما دادند؟
شهدا با رشادتهای خود در هشت سال دفاع مقدس، درس ایثار و فداکاری و گذشت را به ما آموختند که باید همه جوانان از آنها درس بگیرند شهدا به ما آموختند که در دفاع از میهن و ایجاد آرامش و امنیت در کشور، باید از خود گذشت و ما امروز نیز باید در مقابل دشمنان ایستادگی کنیم.
تسنیم: به عنوان مادر شهید انتظار شما مسئولان چیست؟ به عنوان مادر شهید چه دعایی برای مردم به ویژه جوانان دارید؟
مسئولان حتی با کوچکترین کار، راه شهدا را ادامه دهند و نگذارند خون شهدا پایمال شود و پیرو راه شهدا باشند.دعای خانواده شهدا این است که مردم به خصوص جوانان عاقبت به خیر شوند و هیچ گاه رهبرمان را تنها نگذارند.
گفت و گو: قدسیه السادات شعبانپور