مشرق- رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در ديدار اخير خود با اساتيد دانشگاههاي کشور، توسعه غيرهدفمند آموزش عالي را موجب اتلاف بودجه و نيروي انساني دانسته و فرمودند: نيازهاي اصلي کشور را در حوزه هاي مختلف علوم و فناوري، شناسايي کنيد تا تعداد دانشگاهها و دانشجويان، رشته هاي لازم و سطوح اين رشته ها براساس اين نيازها مشخص شود و وزارت علوم و آموزش عالي نيز تنها براساس اين اهداف، به توسعه آموزش عالي اقدام کند.
در مورد رهنمود راهبردي و تذکر هوشمندانه حضرت آيت الله خامنه اي ، ذکر نکاتي مفيد به نظر مي رسد:
1- شيوه و شکل جنگها و نبردها در هر دوره تاريخي با شيوه توليد ثروت در آن دوره تاريخي ارتباطي تنگاتنگ دارد. مثلا در دوراني که کشاورزي شيوه غالب رفع حوائج انسانها و توليد ثروت بوده است، جنگها و نبردها در حاشيه منابع آب به وقوع پيوستهاند، براين مبنا، در دوران حاضر که جهانيان شکلگيري جامعه اطلاعاتي و انفجار اطلاعات را تجربه ميکنند، ميتوان پيشبيني نمود که شيوه جنگها و نبردهاي آينده از اين جريان عظيم اطلاعات و دانايي منتشر تاثير پذيرفته و به تبع آن شاهد ظهور و بروز پديدهاي به نام رزمندگان دانايي در عرصه نبرد دائمي ميان حق و باطل خواهيم بود. پيش از اين نيز مقام معظم رهبري در سال 1379 و در ملاقات با فضلاي حوزه علميه قم به ضرورت نهضت نرمافزاري و توليد علم اشاره فرمودند و بيان داشتند که اگر اين مهم، محقق نشود، قتلگاه انقلاب اسلامي رقم خواهد خورد. گويي از منظر رهبر فرزانهمان، بقاي انقلاب در گرو نهضت نرمافزاري و توليد علم است و بر همين مبنا است که پاسداران انقلاب را بايد در ميان رزمندگان دانايي جستوجو نمود.
2-دانشگاه يا نهاد علم، براساس نيازهاي مشخص تمدن غربي و مبتني بر تصرف در طبيعت بعنوان اصلي ترين هدف و کارکرد "انسان مدرن" ايجاد شده است و در هر سرزميني که غايت انساني بر توسعه تکنولوژيک و غلبه بر طبيعت مستقر نشود، دانشگاه بعنوان نهاد علم جديد چون درخت بي ريشه اي خواهد شد که از ارائه محصولات باز خواهد ماند. تأسيس دانشگاه در کشور ما نيز از همين قاعده تبعيت مي نمايد. دانشگاه براي نخستين بار در پي سياستهاي "غربي سازي" در ايران تأسيس شد و مؤسسين آن بر اين باور بودند که با تربيت و آموزش متخصصان خواهند توانست، علم جديد و تکنولوژي را در ايران نهادينه نمايند. اما از آنجا که اين نهاد جديد نه از روي نيازهاي اصيل اجتماعي بلکه بدليل تماس با تمدن غرب، شيفتگي برخي روشنفکران در برابر تکنولوژي، مدرنيزاسيون رضاخاني و مقابله با حوزه هاي علوم ديني سربرآورد، ساير نهادهاي اجتماعي و لايه هاي زيرين تحولات جامعه فارغ و مستغني از محصولات دانشگاه به حيات خود ادامه مي دهند بطوريکه سر استغناي صنايع و مراکز سياسي و اقتصادي از پژوهشهاي دانشگاهي را در اين نکته بايد جستجو نمود و در اينجاست که دانش آموخته ممتاز دانشگاه و متخصص عالي رتبه درمي يابد که غالب نهادهاي اجتماعي مستقل و بي نياز از پژوهشهاي دانشگاهي، فعاليتهاي خود را سازمان مي بخشند.
از سوي ديگر از آنجا که نظام دانشگاه و برنامه هاي درسي آن طابق النعل بالنعل از روي نظام دانشگاهي غرب الگوبرداري شده است، اين روند تشديد خواهد شد. چرا که برنامه هاي درسي اين دانشگاهها مطابق نياز جوامع آمريکايي و اروپايي طرح ريزي و جاري مي شود.
طبق برآوردي که در آمريکاي لاتين به عمل آمده است، تنها 30درصد از صاحبان مدارک دکتري در کشور خود مي مانند و آنها هم افرادي هستند که توسط شعبات شرکتهاي چندمليتي در کشورهاي خود استخدام مي شوند. نتيجه اين نوع تعليم و تربيت، ترجيح دادن تکنولوژي مدرن و پيچيده (مطابق نياز جوامع اروپايي و آمريکايي) به تکنولوژي ساده و مناسب اين کشورهاست.
3-با اين مقدمات مي توان نتيجه گرفت که اگر نظام دانشگاهي و برنامه ريزي آموزشي و پژوهشي آن براساس نيازهاي اصيل جامعه ديني ايران و پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي طراحي شود، بخش عمده اي از جهت گيريهاي علمي و پژوهشي دانش پژوهان، طي تعاملي واقعي در رفع معضلات و پرسشهاي نهادهاي اجتماعي صرف خواهد شد و در غير اين صورت با توقف مسير توليد علم و جنبش نرم افزاري قتلگاه انقلاب رقم خواهد خورد.
در واقع بنا به نگرش رهبر فرزانه انقلاب اسلامي ، فرآيند "هدفمند شدن دانشگاهها" فرآيندي است که طي آن دانشگاه به عنوان يک "نظام پرورشي" صاحب "محتواي آموزشي" نسبتي منطقي با انقلاب اسلامي برقرار مي نمايد و محصولات آن پاسخگوي نيازهاي جامعه ايران در حوزه هاي مختلف خواهد بود. در چنين شرايطي دانش آموختگان «دانشگاه » بستر مناسب پژوهش و فعاليت را براي خود فراهم يافته و نتايج تحقيق خود را به مصرف کنندگان واقعي در نهادهاي اجتماعي ارائه خواهند کرد.
اگر نظام دانشگاهي و برنامه ريزي آموزشي و پژوهشي آن براساس نيازهاي اصيل جامعه ديني ايران و پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي طراحي شود، بخش عمده اي از جهت گيريهاي علمي و پژوهشي دانش پژوهان، طي تعاملي واقعي در رفع معضلات و پرسشهاي نهادهاي اجتماعي صرف خواهد شد و در