حدود هفتاد سال پیش برخی کشورهای عمدتاً اروپایی با حمایت آمریکای جوان آن روز از تأسیس کشوری سخن گفتند و حمایت کردند و به تصویب رساندند که جامعه جهانی نمیدانست چه اتفاقی در حال رخ دادن و چه جریانی در حال شکلگیری است. تأسیس کشوری یهودی برای یهودیان جهان اگرچه با لعابی از دوز و دروغ همراه بود و توانست افکار عمومی آنان را بفریبد و با خیال خام ساخت سرزمین موعود از زندگی عمدتاً فلاکت بار خود به زندگیای به مراتب فلاکتبارتر بکشاند ولی واقعیت خطرناکتر از آن چیزی بود که به نظر میرسید و نمیشد از آن به راحتی گذشت. شاید اولین سؤالی که در ذهن برخی از روشنفکران آگاه نظیر امامخمینی و شهید مطهری که جلوتر از زمان خود میاندیشیدند مطرح میشد این بود که چگونه اروپائیانی که عمدتاً سابقه اذیت کردن و آزار یهودیان را داشتند و به آنان چون طفیلی نگاه میکردند اکنون به فکر تأسیس کشوری برایشان افتادهاند و برای موجودیت آنها دل میسوزانند؟
کشورهایی که سالیان سال از مخفیکاری یهودیان و فعالیتهای زیر زمینی آنان به ستوه آمده بودند و هر ازگاهی به بهانهای به آنها میتاختند و تا همین حالا آنان را به خاطر موذی بودن و شیطنت در نمادهایشان به عنوان موش معرفی میکردند اکنون چه خیری در کمک به یهودیان دیدهاند که برایشان کاسه میگردانند؟ افسانه هولوکاست اگرچه ساخته و پرداخته ذهن تاریخساز یهود است ولی از ریشههای برخی واقعیات اجتماعی برکشیده است. اگرچه کورههای آدم سوزی و اردوگاه آشویتس و غیره با تخیل بنیاسرائیلی ساخته و پرداخته و آمیخته شده است ولی همین دروغ بزرگ با استناد بر نفرت اروپائیان از یهودیان ساخته شده و اگر این زمینه فکری و دید عمومی منفی نسبت به این قوم نبود اصلاً پذیرفتنی نبود و نمیشد این دروغ شاخدار را بر آن بار کرد.
نگارنده اگرچه معتقد است در هر آئین و قومی افراد گوناگون از خوب و بد یافت میشود ولی به این نکته نیز باور دارد که برخی اقوام در برخی ویژگیهای اخلاقی سرآمدند.
نظیر آنچه که قرآن کریم در مورد عصبیت اعراب حجاز قبل و صدر اسلام میگوید که نشان از ویژگی غالب آنان در این صفت دارد. (۱) یا مثلاً بهانهجویی بنی اسرائیل و اینکه در قرآن بر این نکته چند بار تأکید شده است که مهر ذلت و بیچارگی بر پیشانی آنها زده شده است و گرفتار غضب خدایند.(۲)
حال آیا دین یهود عوض شده است و یا خلق و خوی یهودیان تغییر کرده که اروپائیان به فکر دشمنان خود افتادهاند. از طرف دیگر نیز نمیشود سیاست قدرتهای جهان عوض شده باشد. پس داستان چیست که به تأسیس رژیم صهیونیستی رأی داده میشود و این در حالی است که رأی بریتانیا به تأسیس این رژیم ممتنع است. اگرچه این واقعیتی است که سیاست روباه پیر همیشه ایجاب میکند تا سیاست تفرقه افکنی خود را از راه عبور بر روی مرزهای مشترک دنبال کند.
تأسیس رژیم صهیونیستی بعد از گذشت سه سال از عملیات موفق موشک هستهای آمریکا و پس از حمله اتمی این کشور به هیروشیما و ناکازاکی نیز از دیگر مواردی است که نمیتوان از آن به سادگی گذشت و شاید برگ برنده و دست زور آمریکا که توانست کشورهای جهان را به رأی مثبت به اسرائیل وادار کند همین موارد باشد.
دست زوری که باعث شد خنجر اسرائیل را در پهلوی جهان اسلام فرو و درد جانفرسای 70 ساله را به جهان اسلام تحمیل کند. کشوری که متشکل از گروه محدود و معدودی از یهودیان بومی و قدیمی سرزمینهای اشغالی و با خیل مهاجران از انگلیس، آمریکا، شوروی، لهستان و... سایر کشورهایی است که به طمع کشور بزرگ عبری و برای فرار از نکبت و بدبختی و توسری خوردن از حکومتها، جلای وطن نمودند و به سراب این سرزمین مهاجرت کردند.
مهاجرتی که به غصب سرزمین فلسطینیان انجامید و باعث پایهگذاری تروریسم دولتی و علنی بنیاسرائیلیان شد. جنایت صبرا و شتیلا، قانا و دیر یاسین و جنگ 22 روزه و 33 روزه همگی قسمتهایی از کتاب قطور جنایات این قوم فتنه گر و یاغی است.
دشمنان اسلام، یهودیان را از نقاط مختلف جهان به فلسطین کشاندند و قومیتهای مختلف با زبانهای مختلف و آداب مختلف را که تنها در دین یهود با هم همخوانی داشتند، با سنجاق به هم وصل کردند تا شاید یکپارچه شود و بتوانند با آن سایر جهان را بیش از پیش به بردگی گیرند.
برای این قوم آواره تاریخ ساختند و قهرمانها آفریدند و آنجا که نمیتوانستند حذف کنند را تحریف کردند و جعل واقعیت کردند که در این کار استادند. تمام این حیلهها را با کمک رسانههایی نظیر هالیوود و شبکههای ماهوارهای و مجلات تبلیغی و ... ترویج کردند و به خورد مردم دادند.
آنقدر دروغها را با آب و تاب گفتند که آنها که دروغ علیه شان بود نیز باور کردند. افسانه هولوکاست را برای سرمایهگذاری تبلیغی و اقتصادی آفریدند تا بتوانند با آن جنایتی که از اروپائیان مسیحی نقل میکنند سرزمینهای اسلامی را غصب کنند و تا امروز از برخی کشورهای اروپایی نظیر آلمان، انگلیس، لهستان و ... باج آن را بگیرند و سالیانه مطالبه خسارت کنند.
اگر چه دلیل اصلی اروپائیان و آمریکا برای حمایت از تأسیس اسرائیل، رهایی از فعالیتهای زیرزمینی و پنهانی آنان در تبانیهای اقتصادی و امور جاسوسی و فروش عتیقه و اخلال در امور و رباخوری و... بود ولی دلیل مهمتر از آن، ایجاد پایگاهی متعصب، بیرحم، نژادپرست، طماع و حیلهگر در سرزمینهای اسلامی به نام اسرائیل بود که میتوانست قدرت بازدارندهای برای جهان رو به رشد اسلام باشد و بتوانند تا ابد مسلمانان را از این سگ جهنمی بترسانند.
این اقدام اگرچه به ظاهر و با فاصله چند ده ساله پس از پیمان سایس پیکو که در آن قدرت جهان اسلام را تجزیه کردند انجام شد ولی بازیگران ثابت و اصلی این اتفاقات نشاندهنده همسو بودن این جریانات با هم است.
آن سیاستی که کثیفش میدانند همین سیاست انگلیسی است که سرمایهاش را از خون بیگناهان و مظلومان تهیه میکند و بر پایه تفکرات شیطان است. همان است که مردمی را آواره میکند تا سیاستی را بنشاند. خانه و کاشانه و آبادی را خراب میکند تا کاخ ستمی را بر آن بنا نهد. مردمی را تحقیر میکند تا قومی ستمگر را به ریاست برساند. کودکان بیشماری را به شهادت میرساند و زنان زیادی را به اسارت میبرد تا برای مردمی متجاوز مزاحمتی را برطرف کرده باشد. و جنایات اسرائیل و آمریکا و انگلیس بسیار است و ناشمردنی.
کمتر اتفاقی در جهان اسلام را میتوان یافت که ردی از حیله این سه محور شرارت در آن نباشد.
دستگیری شیخ زکراکی به خاطر رشد حیرت آور تشیع در نیجریه، شهادت آیتالله نمر در سرزمین حجاز، دستگیری شیخ علی سلمان و سپس سلب تابعیت از آیتالله عیسی قاسم و ... همگی حاکی از تبانی این سه شرور بالفطره دارد و چه زیبا حضرت امام خمینی در 37 سال قبل، جمعه آخر ماه مبارک رمضان هرسال را روز قدس نامید تا جوانمردان از سراسر جهان بیایند و با زبان روزه مرگ این سه اهریمن را از خدا بخواهند و فریاد بزنند و بخواهند که اسرائیل این وصله ناجور که غده سرطانی و رگ حیات شیطان است را بزنند و بشریت را از آن نجات دهند.
1- ولو جعلناه قرانا اعجمیا لقالوا لولا فصلت آیاته، اعجمی و عربی. و اگر ] این کتاب را[ قرآنی غیر عربی گردانیده بودیم، قطعا میگفتند: «چرا آیههای آن روشن بیان نشده؟ کتابی غیر عربی و [مخاطب آن] عرب زبان؟» (سوره مبارکه فصلت، آیه 44)
2- ضربت علیهم الذلهًْ و المسکنهًْ و باؤ بغضب من الله ذلک بانهم کانوا یکفرون بآیاتالله و یقتلون النبیین بغیر الحق ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون. [داغ] خواری و ناداری بر [پیشانی] آنان زده شد، و به خشم خدا گرفتار آمدند، چرا که آنان به نشانههای خدا کفر ورزیده بودند و پیامبران را بناحق میکشتند، این، از آن روی بود که سرکشی نموده، و از حد درگذرانیده بودند. (سوره مبارکه بقره، آیه 61).