ما در برنامه ماه نشان پرچمی را بلند می‌کنیم که بنده مطمئن هستم درست زده‌ایم به هدف. این قصه برای امروز و فردا و پس فردا نیست. این ماجرا به اتفاق عظیمی بدل خواهد شد.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - من ابتدای  این مصاحبه خدمتتان عرض می‌کنم که به خواست خودم  یک مصاحبه نقادانه‌تر   می‌خواهم . برای این که اگر من امروز چکش کاری نشوم (یعنی برنامه‌ای که تولید می‌کنم، نقد نشود)  بعد از چندین برنامه، «ماه نشان» تبدیل به یک کار روتین خواهد شد  و البته قرار است این برنامه پس از ماه مبارک رمضان به صورت هفتگی ادامه پیدا کند.  پس نقد برنامه ما واجب است وگرنه، سه ماه بعد، یا دو ماه بعد کشتی من به گل می‌نشیند . من دارم از این طریق کار فرهنگی می‌کنم و تألیف من به جای اینکه به شمارگان بالاتری برسد بدون نقد کارش  بعد از 2 یا 3 ماه دیگر تمام می‌شود باید یک برنامه اختتامیه برای آن بگیرم فاتح مع الصلوات. آنچه در سطور پیشین درج شد سخنان پیام ابراهیم پور تهیه‌کننده برنامه ماه نشان قبل از گفتگو است. او ما را به یک چالش دعوت کرد و ما هم پذیرفتیم. چالش، با کمی مراعات اما نه برای همیشه.



*مهمانان را در این برنامه چه کسی انتخاب می‌کند؟ مجری‌های یا شما ؟


مهمانان یک اتاق فکر دارند بعد یک یا دو هفته وقت گذاشتیم 31 نفر از آنها آماده شده‌اند.

*یکی دو هفته قبل از ماه رمضان ؟

یکی دو هفته کار پشت سرهم. یعنی 14 روز نشسته‌ایم با یک تیم 7 نفره دور یک میز؛ حتی دو روز را در مشهد جلسه گذاشتیم. 80 نفر بودند که 31 نفر از آنها را فیکس کردیم. همین الان در این 31 نفر هم 3 شب احیا برنامه نداشتیم . یک روز هم احتمالاً ماه رمضان این طرف و آن طرف می‌شود و سه یا چهار نفر رزرو شده‌ از مناسبت رمضان جا می‌مانند. دیدم در مورد جناب نوباوه و حاج حسین یکتا عبارت مجری را بکار بردی. در مورد مجری هم بحث دارم که نباید اسم مجری بگذاریم روی گردانندگان برنامه ماه نشان.

*چه نقشی برایشان توی این برنامه تعریف می‌کنی. پس این دوبزرگوار اگر نقش مجری را در برنامه شما ندارند، چه نقشی را دارند ایفا می‌کنند؟

ببینید ما مجری به مفهوم رسانه‌ای در این برنامه نداریم. ما گرداننده برنامه داریم یعنی یک نفر برنامه را می‌گرداند مانند مهمانی؛ ضیافت یا شب نشینی. من خودم همیشه مجلس گرم‌کن شب نشینی‌های خانه خودمان بودم . یعنی یک بچه 14 ساله بودم ولی عمویم با 60 سال سن همینطوری به من نگاه می‌کرد و یک ریز می‌خندید. خب مگر من مجری بودم آن زمان؟ یعنی یک بچه‌ای، یک پدری،‌ یک دامادی، یک فرد خاصی، شیطان‌ترین فرد یک جمع است.

پس ما گردانندگان برنامه داریم که اولین نفر که حسین یکتا در مقام راوی است، برنامه را روایت می‌کند و دومین نفر که بیژن نوباوه، کارشناس است، برنامه را تأیید می‌کند. آقای بیژن نوباوه دوست دارد که مجری باشد، در صورتی که نیست. از نظر من به عنوان تهیه کننده نیست. شما قرار هست هر 5 دقیقه یا 3 دقیقه یا 10 دقیقه یک پاورقی بیایی برای این مجله. آقای یکتا هم  قرار است راوی برنامه باشد.

*ولی بانیان ضیافت ماه نشان سعی می‌کنند مجری به نظر برسند؟

 گردانندگان برنامه یا هر چیزی که می‌خواهی اسم آنها را بگذاری، این دو بزرگوار تا به حال نگفته‌اند که برویم و برگردیم. یعنی این جمله مزخرف که می‌رویم و برمی‌گردیم، بشینید پای تلویزیون ما را ببینید، شماره پیامکی ما 100039 است، صفحه اینستاگرام ما «ماه نشان» است،‌ هیچکدام از اینها را نگفته‌اند و نباید هم بگویند چون مجری نیستند. سلام علیکم مخاطبین عزیز در خدمت شما هستیم را هم نگفته‌اند. از این که چشمان قشنگ شما.... ؛ به نام الله، پاسدار خون شهیدان و سلام و درود به ....، نه به هیچ کسی هم سلام و درود نمی‌فرستم. چون قرار نیست این اتفاق بیفتد. قرار است برنامه‌ای ساخته شود، از یک دورهمی ساختارمند متفاوت، بدون کلیشه‌های مرسوم تلویزیونی.



*با این تفاسیر میزانسن باید یک طوری باشد که با سلام و علیک هم شروع نشود.

مگر می‌شود، نمی‌شود! با این سیاق تازه یک چیزهایی درآمده و چیزهایی هم در نیامده. اما عمده محوری که شکل گرفته و قالب متعارف این برنامه را در بر می گیرد این است که برای اولین بار هفتاد دقیقه تاک شو رسمی می‌بینی، در رسانه ملی، بدون مجری. یک گپ و گفت و گوی صمیمی دارد اتفاق می‌افتد.

* باز فکر می‌کنم دو نفر عزیزی که دارند این کار را انجام می‌دهند خوب توجیه نشده‌اند که این  برنامه را بصورت یک ضیافت در بیاورند، باز هم دارند یک جاهایی به اجرا پهلو می‌زنند؟

من راضی هستم برای اینکه چی داده‌ایم و چی گرفتیم؟ چه انتظاری داریم؟ حاج حسین یکتا یک آدم میدانی و کاملاً بکر به لحاظ رسانه‌ای. آدمی که روایتگری کرده است برای 10 هزار نفر یا هزار یا دو هزار نفر. حاج حسین یکتا یک آدم میدانی آزاد و هر کاری دلش خواسته است انجام داده است. هزاران نفر در دو کوهه را به او داده‌اند، گفته‌اند الان بغض بگیر، حس بگیر، گفته‌اند الان همه اینطوری بشوند، همه اینطوری بشوند، بعد گفته‌اند همه فکر کنند، بعد گفته‌اند همه تعجب کنند و این آدم در آن فضا کار کرده است. بعد ما او را آورده‌ایم در رسانه.

*پیشنهاد خودت بود ؟

حسین یکتا، پیشنهاد خودم بود. بهرحال شبکه افق دنبال شخصیت‌های خاص خودش است.

*حتی نامناسب با این فضا؟

افق هیچوقت از مجریان معمول استفاده نمی‌کند،‌ افق‌ آدم‌های خاص خودش را دارد و این نگاه هم خیلی نگاه خوبی است. خیلی خوب است که فضا را ایجاد می‌کند برای یک سری از آدمهای تازه نو، ولی این هم خیلی بد است که این چه قدر بشناسد این فضا را، در یک فضای دیگر لیدر هست درجه یک هست ولی واقعاً اینجا را چقدر می‌شناسد؟




*در این چند شبی که رفتید روی آنتن، پراکندگی موضوع وجود ندارد، تجمع موضوع وجود دارد و البته از این زاویه اگر نگاه کنید آسیب زننده است. یعنی فوکوس شما روی فقر و اعتیاد است قبول دارید؟

قبول ندارم، کلا دو قسمت برای اعتیاد بود. شما ببینید ما همین الان راجع به ازدواج آسان است از مشهد آمده‌اند، خیریه است، آبشار عاطفه راجع به جهیزیه‌ها کار می‌کنند.

*دوباره هم مربوط به معضلات رفاهی و مالی مردم؟

ببینید محور و موضوع‌های برنامه مردم برای مردم است. همه معضلات اجتماعی را هدف می‌گیرند ما خدمات اجتماعی را هدف گرفتیم. متوجه می‌شوید دارم چه می‌گویم؟ مردم برای مردم کار بکنند. بدون نهاد و ارگان بدون بنیاد بدون موسسه، ما اصرار داریم که طرف به هیچ جایی وصل نباشد.

*NGO هایی را داری معرفی می‌کنی که به حاکمیت و دولت متصل نیست؟

دقیقاً.



*ولی می‌دانی کجای این موضوع بد است آنجایی که این  NGO ها در برنامه فریاد می‌کشند که آی دولت بیا به ما کمک کن. خیلی بد است یکی یا دو بار آن دو خانمی که آمدند این کار را کردند.



بله یکی یا دو بار گاف دادند و غلط بود و توپ را بردند تو زمین ....،‌ همین دیشب اتفاقاً. گفتند آقای ... خیلی به ما حال می‌دهد. وظیفه ایشان است بعنوان .... به مردمش حال بدهد، خدمات اجتماعی و شهری بدهد، بله قبول دارم. ولی این دلیل نمی‌شود که ما زیر بلیط کسی برویم یا آدم‌های ما رفته باشند زیر بلیط آنها. ببینید دارد می‌گوید که آقای ... هم کمک کرده است مثلا دیشب گفته شده است فلان نهاد....

*همان خیلی تو ذوق زد. می ترسم همه NGO های مردم نهاد بپرن وسط که آی دولت کمک. دیگه NGO  نیستند.

ولی وقتی که گفت، می‌توانیم حذفش کنیم؟!

*نه تربیت NGO ها رو همین روش برنامه داری خراب می کند.

 من دویدم وسط همین حرف میهمان برنامه. حسین یکتا گفت پیام خب بهرحال حاج ... است، سردار جنگ است، دغدغه دارد. گفتم خب باشد ولی جزء کار ایشان است باید این کار بکند. مثلا آقای فلانی انجام ندهد چه کسی باید بکند.

ولی مهم این است که مردم بدانند کسانی هستند که بدون وام، بدون تابلو،‌ بدون مجوز، نه غیرقانونی، بدون اینکه از یک جایی ساپورت بشوند، بدون حکم، خودشان دغدغه مردم برای مردم دارند و این قشنگ است و همه جای دنیا هست که آدم‌ها برای خودشان کار بکنند.

*چون ما وقتی به موضع خدمات اجتماعی می‌رسیم کاسه چه کنم و گدایی جلوی دولت و شهرداری‌ها دراز می‌کنیم که این مسئله به نظر من خیلی راهکار خوبی نیست. فوکوس روی شهرستان‌ها تعمدی هست یا  اجباری هست؟

من خیلی بهت اعتماد کردم برای همین دارم راحت حرف می‌زنم. ما دو نفر از سوژه‌هایمان از اصفهان هستند، سه نفر از مشهد هستند، یک نفر از تبریز آمده، یک نفر در قزوین مستقر است، یک نفر از کرمان است، یک نفر از زنجان است و دو نفر دیگر از اهواز هستند. تقریباً 15 شهرستان و 15 نفر از هم به خاطر فراوانی از تهران گرفتیم.


*پس به این شهرها هم فکر کرده‌اید؟ در جلساتی که برگزار می‌کردید می‌گفتید که این تقسیمات هم باشد؟

بله، اصرار داشتیم.

*شما تهیه کننده ماه عسل بودید. الان برنامه‌های تاک شو رمضانی یک شکل،‌ یک سان، یک جوره  شبیه ماه عسل شده‌اند. تو به عنوان تهیه کننده چه چیزی تو چنته داری که بگویی برنامه من متمایزتر از دیگران است، غیر از آن محور خدمات اجتماعی که متمایزترش می کند.

من جشن رمضان بودم، ماه عسل بودم، چهار سال گذشته شب‌های روشن بودم،‌ پشت بام شبکه دو هم کار من بود. با بوذری، زائری و شهاب مرادی. خب امروز هم که الان می‌آیم این کار را می‌کنم بدان که واقعاً‌ دنبال یک چیز دیگری هستم. فکر می‌کنی که تکراری شده است که من مطمئن هستم نیست. حداقل این وانفسا که شب‌های رمضان هنوز مدل خودش است. ماه عسل هنوز مدل خودش است،‌ من بلد نیستم کار دیگری بکنم. من بارها شده است که با طرق مختلف وارد خانه می شوم و همسرم را ذوق زده می‌کنم. امکان ندارد تو بتوانی  در تمام برنامه‌هایی که ساختم یا می‌سازم تکرار را اثبات کنی. در فرم عمده برنامه‌هایی که تولید می‌کنم تاک شو هستند امادرمحتوا بسیار باهم تفاوت دارند. من می‌گویم هر کسی که بتواند بنویسد باید در رسانه ما نقش داشته باشد تألیف کند. بزرگترین فحش رسانه ما این است مدیر صحنه‌ها  وقتی که آیتم در حال پخش تمام می‌شود و بعد می‌خواهد وارد صحنه شوند می گوید حالت اجرا بگیرید. انگار همه با شلوارک هستند، حالت اجرا گرفتن یعنی چه؟ شما فقط یکبار ببین که فوم بزنم یا گریم بکنم یا کاری بکنم. با همان حالتی که می‌آیم از صبح تا شب کار می‌کنم بعد کارم را تمام می‌کنم می‌روم. حالت اجرا دیگر چه صیغه ای است؟ ادا دیگر چه صیغه‌ ای است؟‌



*انتخاب گردانندگان برنامه محور سیاسی که ندارد؟


نه، خیلی فراتر از این حرف‌هاست، اصلا نیازی ندارند. اصلا شما نمی‌توانید حدس بزنید که این دو نفر چقدر وصل هستند. اصلا خیلی فراتر از این‌هاست. همین حسین یکتا فی البداهه همین الان بپرس از کجا می‌آیی؟ بگو خدا وکیلی امروز کجا بودید. نمی‌دانید چه منتی سر من گذاشتند. به خودشان هم می‌گویم شما را من نیاوردم.‌ همین الان حاج حسین یکتا هر روز صبح باید داخل حرم امام رضا(ع) باشد بعدازظهر باید برگردد اینجا. می‌دانستید حاج حسین یکتا دیشب برای اولین بار فوم زد؟ می‌گه نه این مسخره بازی‌ها چی هست. چشم‌هایش خیلی گود افتاده خسته شده است، شبها اصلا نمی‌خوابد تا صبح داغون شده است. دیشب به خاطر نور و این مشکلات برای اولین بار فوم زد. اصلا اینها نگاه اجرا هم ندارند. اصلا دنبال بهره رسانه‌ای هم نیستند اینها آمده‌اند یک باری روی زمین بوده آنرا بردارند.

*اصلا واسه چی این برنامه را ساختی؟ برنامه‌ای که تاک شویی مثل همه تاک شو‌های رایج سیماست. ضمن اینکه در مجموعه برنامه‌ها یک جور سیاه نمایی از وضعیت موجود به چشم می آید؟

سیاه نمایی نیست. خب همه جای دنیا هم سیستم زورش به معضلات اجتماعی، بزه‌های اجتماعی، نمی‌رسد و طبیعی است. دولت باید رک بگوید مردم خودتان به داد خودتان برسید. این مشی مردم برای مردم از منویات مقام معظم رهبری است. ایشان صدها بار فرموده‌اند کاری کنید مردم برای مردم کار کنند. اصلا تخریبی نیست. آخر بعضی‌ها می‌گویند عجب این که خیلی بد است، یعنی دولت نمی‌رسد؟‌ طبیعی هست همه جای دنیای همین طوری است. مثلا دیوار مهربانی زائیده ماست‌؟ اینکه مثلا طرف در غرب هنوز هم ساندویچ فروش‌ها یا پیتزا فروش‌های آنجا ژتون می‌گیرند برای فقرا، اصلا زائیده فکر من و توست؟ اخلاق همه جای دنیا هست و همه جای دنیا هم مردم، دست مردم را می‌گیرند.

ما در برنامه ماه نشان پرچمی را بلند می کنیم که بنده مطمئن هستم درست زده‌ایم به هدف. این قصه برای امروز و فردا و پس فردا نیست. این ماجرا به اتفاق عظیمی بدل خواهد شد. یک موجی راه انداخته خواهد شد، من مطمئنم. هنوز هیچ چیزی نشده است.  من مطمئنم که اتفاقی هست که دارد راه می‌افتد. ایران و ایرانی تازه به این نقطه رسیده که مشکلاتش را خودش حل کند.



*ببینید رئیس سازمان را عوض کردند که نقد اساساً‌ در برنامه‌های تلویزیونی به هر شکل تعطیل شود اما  NGO های خصوصی که شما دعوت می‌کنید هر شب دارند دولت را متلک‌باران می کنند.  مثلا حاج سیدابوالفضل راوی کوچه نقاش‌ها اساسا دولت را زیرورو کرد. گفتم خدایا! نکنه همین الان علیه برنامه پیام بدهند.

میهمان برنامه که فعالیت اجتماعی می‌کند هر چه بگوید پای خود اوست پای برنامه یا شبکه نوشته نمی شود.

*چون آقای علی عسگری فکر کنم می‌خواهد تعامل کند

می‌توانید این را از جانب من بنویسید که مهمان برنامه حاشیه امنیتش بالاترین فرد در برنامه تلویزیون است چون قابل کنترل نیست. تو دیگر نمی‌توانی بگویی که کجا را بگو و کجا را نگو. میهمان برنامه، چیزی که دیشب گفته است نظر شخصی خودش را گفته است، ربطی به برنامه ندارد. اصلا کاری نداریم دولت چه می کند. برای اینکه قرار است مردم برای مردم کار کنند، نقد دولت  چه ربطی دارد به برنامه ما؟‌

 دولت با تمام توانمندی‌های خودش را دارد انجام می‌دهد ولی باز هم هستند که مشمول خدمات دولت نمی‌شوند. مثلا چقدر می‌تواند دولت به شهروندان برسد؟! اگر می‌توانست برسد که الان بهزیستی خودش نمی‌رفت به مراکز ترک وام بدهد کمک کند یا بهزیستی خودش نمی‌رفت به طرف کمپ‌ها،‌ کمیته امداد خودش نمی‌رفت به طرف یتیم‌خانه‌ها و مشکلات دیگر.