اما عابر بانک می خواست از تک و تا نیفتد. کمک به پرسپولیس می توانست بهترین راه برای ماندن در صدر اخبار باشد. شاید بهترین راه برای ماندگاری، رسیدن به یکی از صندلی های هیئت مدیره باشگاه قرمزها بود که تا کنون در رسیدن به آن ناکام بوده و مانع از آن شده اند. با این حال، حساب و کتاب های وی برای کمک به باشگاه - در قبال روی بورس ماندن - هیچوقت آنطور که خودش می خواست جفت و جور از آب درنیامد تا امروز که عملا این تیم را با وعدههای عملی نشده، به یک بحران برده و انتقاد گسترده مردم را باعث شده است.
عابر بانک آبی ها بی صدا مثل بنز
در آن سوی میدان، استقلالی ها طی سالهای اخیر گاه و بیگاه از وجود مردی بهره بردند که با حضور پررنگ در حوزه تولیدی اقتصاد ایران، یک حامی بی منت برایشان به حساب می آمد. این مرد علی انصاری بود. جالب اینکه انصاری آبی ها بر خلاف هدایتی، نه تنها دنبال رسانه ای شدن کمک هایش نبود که برعکس، همیشه از دوربین و جراید فرار می کرد.
عابر بانک آبی ها 7-8 سال قبل در زمان مدیریت واعظ آشتیانی وارد هیئت مدیره استقلال هم شد؛ اما خیلی زود ترجیح داد پشت ویترین نباشد و رفت. وی ترجیح می داد بدون سرو صدا مثل موتور بنز عمل کند. برای همین هم وقتی آبی ها در شرایطی بحرانی برای پرداخت پول نقد به مهدی رحمتی قرار گرفتند، بدون بازی رسانه ای و درست کردن حواشی، دست آنها را گرفت و مشکل حل شد.
جالب اینکه پس از آن هم انصاری ترجیح داد نه عضو هیئت مدیره باشد و نه با پیام هایش به سکوهای آبی نشان دهد به عنوان یک خیر در حال کمک به استقلال است. یک مدل سالم از کمک به تیم محبوب که بدون نیتی خارج از چهارچوب فوتبال است.
عابر بانک قرمزها و اینستاگرام
پرسپولیس در فصل جدید نقل و انتقالات با پولی که عابر بانکش برای عقد قرارداد با وحید امیری داد، با هافبک ملی پوش نفت به توافق رسید. به نظر می رسید این حرکت با تداوم یافتن، هم عامل شادی هواداران شود و هم راهی را باز کند برای رسیدن او به یکی از صندلی های هیئت مدیره باشگاه.اتفاقی که در عمل عملی نشد تا بار دیگر شاهد ناتمام بودن وعده های فردی باشیم که این روزها هواداران این تیم مخالف حضورش اطراف این مجموعه هستند.
رسیدن به مسئولیت مدیریتی در پرسپولیس آرزویی نبود که عابر بانک آن را مخفی کند. چه بسا که پیش تر به طرق مختلف از جمله پای گذاشتن به مزایده خرید باشگاه قصد رسیدن به آن را داشت که فاقد صلاحیت بود که دلیلش را همگان می دانند. با تمام این اوصاف واضح بود، وزارت ورزش قصد استفاده از این عابر بانک پر سروصدا را نداشت. عابر بانکی که در چند نوبت با خرید بلیت های بازی قرمزها در رقابتهای آسیایی سعی کرد میان هواداران شیرین شود اما هر روز از اهدافش دورتر می شود.
اما پای گذاشتن به فضای مدیریتی باشگاه "با استفاده از پول" وقتی باعث آزار شد که این مدیر امتحان پس داده و بدسابقه، به جای ایجاد فضایی آرام جهت حفظ بازیکنان مد نظر کادر فنی، آنها را به سوی فضای سفرخانه ای سوق داد.
طبیعی بود که متولی اصلی باشگاه یعنی وزارت ورزش از شرایط موجود راضی نباشد. شاید جذب وحید امیری برای مقطعی کوتاه فضا را به سود عابربانکی که دوست داشت مدیر هم باشد تغییر داد اما اول ناکامی در جذب کاوه رضایی و بعد شکست خوردن پروژه نگه داشتن مهدی طارمی عملکردی بودند که جایگاه وی را به خطر انداخت. در واقع، مذاکرات مالی خارج از چارچوب باشگاه و خواسته وزارت ورزش، نه تنها در قبال دو مهاجم یاد شده کارگر نیفتاد که برعکس، رضایی و طارمی با رفتن به استقلال و ریزه اسپور ترکیه نشان دادند که مذاکرات مناسبی با آنها انجام نشده است.
بدتر از این ناکامی پست های آزاردهنده اینستاگرامی عابربانک پرحاشیه بود. وی به طور مداوم یا از کمک های قرض الحسنه چند میلیاردی به باشگاه نوشت یا توضیح داد که در روز تعطیل برای جذب فلان بازیکن به باشگاه پول نقد و یورو رسانده است. غافل از اینکه در عصر جدید نه توبیخ اینستاگرامی طارمی و تیم ملی پاسخی برای اذهان عمومی خواهد بود و نه کوبیدن عملکرد وزارت ورزش در قبال اتفاقات منتسب به او فایده ای برایش خواهد داشت. او باید بیشتر به ودعده های عملی نشده اش بیندیشد و کمی نیز به عملکرد انصاری در استقلال. انصاری میتواند الگویی مناسب برای هدایتی باشد که این روزها بارش بر دوش پرسپولیس سنگینی می کند.
و امروز پرسپولیسی پیش روی هوادارانش مانده که فصل قبل در بدترین شرایط ممکن دست روی زانوهایش گذاشت و از ته جدول بلند شد. امروز قرمزها بیشتر از هر چیز به هوادارانی نیاز دارد که مدعی مدیریت در آن نباشند، خصوصا مدیریتی با سبقه معلوم و با اهدافی معلومتر!