کد خبر 60051
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۴

اينجا براي خواباندن بيمار روي زمين يا راهرو فرم رسمي دارند تا در صورت نداشتن تخت خالي در بخش، بيمار را در راهرو يا روي زمين پذيرش ‌كنند، بي هيچ ادعايي.

به گزارش مشرق، اين روزها و در فصل گرم تابستان اگر دلتان خواست بيرون از شهر براي تفريح و آرامش دمي را بياساييد يا احتمالاً در ميان باغ و گل بلبل دلي آرام كنيد مواظب باشيد پشه‌اي، مگسي، عقربي از كنارتان رد نشود و دچار گزيدگي نشويد زيرا اگر خداي نكرده مشكلي برايتان به وجود بيايد و كارتان به بيمارستان و پزشك و دوا و درمان بيفتد، حسابي پشيمان مي‌شويد.

اگر دچار گزيدگي شديد ظاهراً تنها بيمارستاني كه در تهران به طور تخصصي شما را در تهران پذيرش و درمان مي‌كند بيمارستان "ل " است.

اينجا جنب‌و‌جوش و ر‌فت و آمد بيماران آن قدر زياد است كه كسي وقت ندارد جوابت را بدهد. پس از كلي پرس‌و‌جو به اورژانس بيمارستان مي‌رسيم. بيمارستان "ل " دو بخش اورژانس دارد. اورژانس عمومي و اورژانس مسمومين.

بيماران گزيدگي را در بخش اورژانس مسمومين پذيرش مي‌كنند. وارد اورژانس مسمومين كه مي‌شوي بيشتر فكر مي‌كني به بخش بيماران خاص آمده‌اي. كمي كه مي‌گذرد كم كم مفهوم مسمومين را متوجه مي‌شوي،‌ در اين بخش نجات يافتگاني را مي‌بيني كه ممكن بود الان به جاي تخت اورژانس در خانه ابديت آرميده باشند.

حدود 10 تخت در اورژانس مسمومين مستقر است. تخت‌ها تقريباً بدون هيچ حفاظ و پوششي چيده شده‌اند و حداقل طي 3 ساعت حضور ما در اورژانس ملحفه‌هاي به ظاهر يكبار مصرف و در واقع چندين بار مصرف همچنان بر روي تخت‌ها جا خوش كرده‌اند، خبري از تعويض نيست. پتوهاي اورژانس هم وضعيت بهتري ندارند.

در اورژانس يك رزيدنت طب اورژانس و يك بهيار حضور دارند. بعد از نيم ساعتي تشخيص مي‌دهند كه بيمار ما بايد بستري شود و تا پذيرش نشود كار درماني آغاز نمي‌شود و براي گرفتن پذيرش به بخش پذيرش اورژانس عمومي مراجعه مي‌كنيم.

در بخش پذيرش بيمارستان مملو از جمعيت است. جمعيت در كنار باجه ايستاده‌اند تا يك به يك كارشان انجام شود. در هر بخش بيمارستان كه وارد مي‌شويم تابلويي با قاب چوبي توجهت را جلب مي‌كند كه در متن آن نوشته شده« به موجب ماده 609 قانون مجازات اسلامي هر كس به كاركنان وزارتخانه‌ها و موسسات شركت‌هاي دولتي در حال انجام وظيفه يا به سبب آن توهين نمايد به 3 تا 6 ماه حبس و يا تا 74 ضربه شلاق محكوم مي‌گردد.» اما قيل و قال و مشاجرات همراهان بيماران و مسئولان پذيرش خود قصه پر غصه‌اي است.

براي بستري در اورژانس بايد 10 هزار تومان بپردازي. مي‌پرسيم «ببخشيد اين هزينه بابت چيست؟» با لحني تمسخر يا شايد تحقير آميز جواب مي‌دهد «بابت حمل با هواپيما»

خانمي آن طرف‌تر در حال گلايه است. ظاهراً مادر 60 ساله‌اش در اورژانس بستري است و بايد به سي سي يو برود، مي‌گويد: خيلي وقت است كه مادرم معطل شده، نگرانم كه كي سوال دانشجويان از استادشان تمام مي‌شود. شايد در اين مدت براي مادرم اتفاقي بيفتد. يك ليوان آب نيست به او بدهم. مي‌گويند ما در اينجا ليوان يكبار مصرف نداريم بايد بروي از بيرون آب معدني بخري.

مدارك پذيرش تحويل اورژانس مي‌شود و بالاخره پس از يك ساعت مراحل درمان آغاز مي‌شود. از بيمار خون گرفته مي‌شود و در نهايت تعجب، شيشه‌اي خون به دست همراه بيمار داده مي‌شود تا به ساختماني ديگر براي آزمايش ببرد.

*رضايت مي‌دهم بيمارم را در راهرو يا روي زمين بستري كنيد

خبري از بستري كردن نيست. با اينكه مراحل پذيرش بيمار انجام شده اما، 3 ساعتي است كه بيمار نالان روي تخت اورژانس است. در واكنش با اعتراض به مسئول پذيرش اورژانس مسمومين فرمي جلوي رويم مي‌گذارند كه بايد آن را امضا كنم در متن آن نوشته شده است.

اينجانب.......... همراه بيمار......... رضايت مي‌دهم كه در صورت نداشتن تخت خالي در بخش، بيمارم را در راهرو و يا روي زمين پذيرش كنند.

با اعتراض مي‌پرسم، آقا وقتي جا نداريد براي چه مي‌گوييد بيمار بايد بستري شود و مي‌شنوم: ما طبق قانون بايد تمام بيماراني كه نياز به بستري دارند را پذيرش كنيم و وقتي جا نداريم مجبوريم به اين شيوه عمل كنيم.

رضايت نمي‌دهم و جويا مي‌شوم كه چه كسي پاسخگوست و در نهايت به سوپروايزر اورژانس مي‌رسم.

* قبلا تا 20 مريض را هم در بخش روي زمين مي‌خوابانديم

سوپروايزر باليني در پاسخ به اين پرسش كه اگر جا نداريد چرا پذيرش مي‌كنيد، مي‌گويد: طبق قانون موظفيم پذيرش كنيم البته كمي وضعيت بهتر شده است. تا يك سال قبل تا 20 مريض در راهرو و روي زمين پذيرش مي‌شد و الان حداقل روي تخت و در راهرو پذيرش مي‌كنيم.

بالاخره با تماس سوپروايزر به طور معجزه آسايي تخت خالي پيدا مي‌شود و مجوز ورود به بخش مسمومين مردان صادر مي‌شود.

بيماري كه دچار گزيدگي شده وارد بخش مي‌شود. اتاقهاي بخش بين 6 تخته تا 9 تخته هستند و در اتاقي كه بيمار ما بستري شد 3 تخت خالي وجود داشت.

* در اينجا كسي سخن نمي‌گويد

با توجه به نوع بخش كه بيماران با شرايط خاص رواني و مسموميت ناشي از مصرف قرص مسموم شده‌اند. به نظرم مي‌رسد نياز به مشاوره روانشناسي و مددجويي دارند. اما 2 مشاور روانشناس كه در اتاق مخصوص خود در بخش مستقرند خيلي با بيماران مانوس نيستند و حداقل طي 24 ساعت ديده نشد كه كلامي با بيماران صحبت كنند شوند. ظاهراً تنها راه درمان بيماران تزريق آرام بخش است.

امير پسري كه به گفته خودش حداقل 20 روز است كه به علت مسموميت بستري است، مي‌گويد: طي20 روز كه اينجا هستم فقط مدام به من دارو تزريق مي‌كنند و مي‌خوابم هيچ فردي با من صحبتي نكرده است.

تلاشمان براي شنيدن توضيحات مسئولان بيمارستان "ل " بي نتيجه مي‌ماند تا سرانجام ، سوپروايزر مقيم بيمارستان پاسخگوي سوالاتمان مي‌شود.

وي در پاسخ به اين پرسش كه ظاهراً در اين بيمارستان تمام بيماراني كه نياز به بستري دارند را پذيرش مي‌كنيد، به خصوص مسمومين را در حالي‌كه جا نداريد؟ مي گويد: ما چه جا داشته باشيم و چه نداشته باشيم بايد بيمار را پذيرش كنيم. نمي‌توانيم اجازه دهيم بيمار بميرد.

مي‌پرسم، مي‌گويند تا فرم بستري براي بيمار امضا نشود، هيچ كاري براي او انجام نمي‌شود؟ و مي‌شنوم: براي اينكه بايد سند و پرونده براي انجام كارهاي پزشكي موجود باشد.

وي در پاسخ به اين پرسش كه اگر مريض اورژانسي و در حال مرگ باشد و سرعت عمل در نجات وي مهم باشد باز هم بايد اين تشريفات انجام شود تا خدمت بگيرد و مي‌گويد: اين موارد را خود نيروهاي مستقر در اورژانس تشخيص مي‌دهند و تا قبل از بستري خدمات‌دهي مي‌كنند.

مي‌پرسم: در بخش‌هايي مانند مسموميت و رواني كه نياز به كار مددجويي و روانشناسي هست بيماران اعلام مي‌كنند كه كار روانشناسي و مددجويي انجام نمي‌شود پاسخ شما چيست؟ و از سوپروايزر باليني چنين مي شوم: 3 روانپزشك در بخش‌هاي مسموميت و رواني مستقر هستند. هر روز مريض‌ها ويزيت شده و مكتوب در پرونده‌شان درج مي‌شود.من اين ادعا را رد مي‌كنم. اگر بيماري از نظر رواني نياز به بستري داشته باشد به همراه بيمار نامه مي‌دهيم كه بيمار را به بيمارستان ديگري ببرد.

بازخواني منشور حقوق بيمار خالي از لطف نيست:

ـ بيمار حق دارد در اسرع وقت درمان و مراقبت مطلوب موثر و همراه با احترام كامل را بدون توجه به عوامل نژادي، فرهنگي و مذهبي از گروه درمان انتظار داشته باشد.

- بيمار حق دارد محل بستري،پزشك، پرستار و ساير اعضاي گروه معالج خود را در صورت تمايل بشناسد.

ـ بيمار حق دارد در خصوص مراحل تشخيص، درمان و سير پيشرفت بيماري خود اطلاعات ضروري را شخصاً و يا در صورت مايل از طريق يكي از بستگان از پزشك معالج درخواست كند. به طوري كه در فوريت‌هاي پزشكي اين امر نبايد منجر به تاخير در ادامه درمان يا تهديد جاني بيماري شود.

ـ بيمار حق دارد قبل از معاينات يا اجراي درمان، اطلاعات ضروري در خصوص عوارض احتمالي يا كاربرد ساير روش ها را در حد درك خود از پزشك معالج دريافت و در انتخاب نهايي درمان مشاركت كند.

ـ بيمار حق دارد در صورت تمايل شخصي و عدم تهديد سلامتي آحاد جامعه طبق موازين قانوني رضايت شخصي خود از خاتمه درمان را اعلام يا به ديگر مراكز درماني مراجعه كند.

ـ بيمار حق دارد براي حفظ حريم شخصي خود از محرمانه ماندن محتواي پرونده پزشكي، نتايج معاينات و مشاوره‌هاي باليني جز در مواردي كه بر اساس وظايف قانوني از گروه معالج اعلام صورت مي‌گيرد، اطمينان حاصل كند.

ـ بيمار حق دارد از رازداري پزشك و ديگر اعضاي تيم معالج خود به طور باليني افرادي كه مستقيماً بر روند درمان شركت ندارند، موكول به كسب اجازه بيمار خواهد بود.

ـ بيمار حق دارد از دسترسي به پزشك معالج و ديگر اعضاي اصلي گروه معالج در طول مدت بستري انتقال و پس از ترخيص اطمينان حاصل كند.

ـ بيمار حق دارد با كسب اطلاع كامل از نوع فعاليت‌هاي آموزشي و پژوهشي بيمارستان كه بر روي سلامتي و درمان او موثرند، تمايل و رضايت شخصي خود به مشاركت درماني را اعلام يا در مراحل پژوهش از ادامه همكاري خودداري كند.

ـ بيمار حق دارد در صورت ضرورت اعزام و ادامه درمان از ساير مراكز درماني قبلاً از مهارت گروه معالج، ميزان تعرفه‌ها و پوشش بيمه‌اي خدمات در مركز درماني مطلع شود.

و انگار همه اين حقوق فقط كاغذي است بر روي ديوار ترك خورده بيمارستان شهرم.