به گزارش مشرق، کودتای یک روزه در استانبول و ناآرامیها و تهدیدات مکرر در شهرهای مختلف ترکیه طی سال جاری، اقتصاد وابسته به گردشگری این کشور را مورد تهدید جدی قرار داده است به طوری‌که طبق گزارش بانک جهانی این کشور در سه ماهه نخست سال جاری کاهش 0.7 درصدی رشد اقتصادی را نسبت به رشد اقتصادی 4 درصدی سال 2015 تجربه کرده است.
همان‌طور که ترکیه در سال 2011 با بهر‌ه‌گیری از نا آرامی‌های کشورهای عربی به خوبی توانست به توسعه گردشگری بپردازد و مقصد بسیاری از گردشگران کشورهای مصر، تونس، یونان و ایتالیا را به سمت ترکیه تغییر دهد شرایط کنونی حاکم بر این کشور می‌تواند فرصتی را برای کشوری چون ایران فراهم کند تا «مقصد گردشگری حلال و ارزان ایران» را به گردشگران دنیا معرفی و عرضه کند.
متأسفانه نام ترکیه در گردشگری ایران به سفر ایرانی‌ها به ترکیه و خروج ارز از ایران گره خورده است به طوری‌که اعلام می‌شود میانگین سرانه هزینه یک گردشگر خارجی در ترکیه حدود 700 یورو اما این سرانه برای گردشگران ایرانی بیش از یک هزار یورو است! اما در این میان، فرصت پیش‌آمده برای جایگزینی ایران به جای ترکیه در پکیجهای سفر گردشگران دنیا مغفول مانده است.
بارها مسئولان گردشگری ایران، کشور ما را مقصد ارزان سفر برای توریست‌های دنیا خوانده‌اند کشوری که به واقع، یکی از اصلی‌ترین مقاصد گردشگری حلال در بین کشورهای دنیاست اما در عمل، آنچه رخ می‌دهد با برنامه‌ها بسیار فاصله دارد.
مرور اخبار گردشگری ایران طی روزهای اخیر در پی ناآرامیها و کودتا در استانبول، نشان‌دهنده نوع نگاه حادثه‌ای مسئولان به وقایع کشورهای همسایه است، نگاهی که تنها در بگیر و ببندها برای کنترل رفت‌وآمد میان دو کشور خلاصه می‌شود. سازمان گردشگری به آژانس‌های مسافرتی اعلام می‌کند که هیچ گردشگری را از ایران به ترکیه نبرند اما اعلام نمی‌کند که با استفاده از این فرصت، تدبیری برای فعال‌تر کردن بخش تورهای ورودی با ارائه پکیجهای جذاب‌تر و تبلیغات بیشتر داشته باشند.
همه جا صحبت از افت گردشگری ترکیه به میان می‌آید اما سخنی گفته نمی‌شود از اینکه نقش گردشگری ایران در این زمین بازی چیست؟ بازی که کاملاً به سیاست، گره خورده است و بنا به آنچه رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفته است پس از برجام، درهای ایران به روی توریست‌های دنیا باز شده است.
آیا مسئولان گردشگری کشور ما قرار است همچنان کنار گود بنشینند و حسرت ارزی را که به واسطه خروج گردشگر از ایران راهی ترکیه می‌شود بخورند یا باید کاری کنند تا ارزی را که تاکنون، توریست کشورهای مختلف دنیا در ترکیه سرازیر می‌کردند تغییر مسیر به سمت ایران دهد؟
گردشگری در ترکیه اگر چه عمدتاً به توریست‌های ساحلی و بازار مرتبط است اما نقش توریست در جستجوی گردشگری حلال را در میان آنها نمی‌توان نادیده گرفت، سهمی که فرصت ایران در آن تعریف می‌شود، از بازارهای متنوع سنتی و مدرن گرفته تا ساحلی که گردشگر در آن امنیت روانی را هم تجربه می‌کند.
آیا وقت آن نرسیده است که شعار جایگزینی صنعت گردشگری به جای صنعت نفت را در کشورمان، کمی به عمل نزدیک کنیم؟ حداقل در دولت‌های اخیر بارها در نشست‌های تخصصی گردشگری، ترکیه الگویی برای گردشگری ایران بوده آیا در شرایط کنونی نمی‌توان از تجربه خود ترکیه استفاده کرد و در پی ناآرامیها در یک کشور، توریست‌های آن کشور را از آن خود کرد؟
گردشگری این روزها در دنیا بزرگترین و متنوع‌ترین صنعت جهان است که درآمدهای ارزی حاصل از آن با صنایعی چون خودروسازی و تسلیحات نظامی برابری می‌کند، پس فرصت‌سوزی در این دهکده جهانی در شرایط کنونی برای دولتمردان مدعی ارتباط با دنیا توجیهی ندارد.
همان‌طور که ترکیه در سال 2011 با بهر‌ه‌گیری از نا آرامی‌های کشورهای عربی به خوبی توانست به توسعه گردشگری بپردازد و مقصد بسیاری از گردشگران کشورهای مصر، تونس، یونان و ایتالیا را به سمت ترکیه تغییر دهد شرایط کنونی حاکم بر این کشور می‌تواند فرصتی را برای کشوری چون ایران فراهم کند تا «مقصد گردشگری حلال و ارزان ایران» را به گردشگران دنیا معرفی و عرضه کند.
متأسفانه نام ترکیه در گردشگری ایران به سفر ایرانی‌ها به ترکیه و خروج ارز از ایران گره خورده است به طوری‌که اعلام می‌شود میانگین سرانه هزینه یک گردشگر خارجی در ترکیه حدود 700 یورو اما این سرانه برای گردشگران ایرانی بیش از یک هزار یورو است! اما در این میان، فرصت پیش‌آمده برای جایگزینی ایران به جای ترکیه در پکیجهای سفر گردشگران دنیا مغفول مانده است.
بارها مسئولان گردشگری ایران، کشور ما را مقصد ارزان سفر برای توریست‌های دنیا خوانده‌اند کشوری که به واقع، یکی از اصلی‌ترین مقاصد گردشگری حلال در بین کشورهای دنیاست اما در عمل، آنچه رخ می‌دهد با برنامه‌ها بسیار فاصله دارد.
مرور اخبار گردشگری ایران طی روزهای اخیر در پی ناآرامیها و کودتا در استانبول، نشان‌دهنده نوع نگاه حادثه‌ای مسئولان به وقایع کشورهای همسایه است، نگاهی که تنها در بگیر و ببندها برای کنترل رفت‌وآمد میان دو کشور خلاصه می‌شود. سازمان گردشگری به آژانس‌های مسافرتی اعلام می‌کند که هیچ گردشگری را از ایران به ترکیه نبرند اما اعلام نمی‌کند که با استفاده از این فرصت، تدبیری برای فعال‌تر کردن بخش تورهای ورودی با ارائه پکیجهای جذاب‌تر و تبلیغات بیشتر داشته باشند.
همه جا صحبت از افت گردشگری ترکیه به میان می‌آید اما سخنی گفته نمی‌شود از اینکه نقش گردشگری ایران در این زمین بازی چیست؟ بازی که کاملاً به سیاست، گره خورده است و بنا به آنچه رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفته است پس از برجام، درهای ایران به روی توریست‌های دنیا باز شده است.
آیا مسئولان گردشگری کشور ما قرار است همچنان کنار گود بنشینند و حسرت ارزی را که به واسطه خروج گردشگر از ایران راهی ترکیه می‌شود بخورند یا باید کاری کنند تا ارزی را که تاکنون، توریست کشورهای مختلف دنیا در ترکیه سرازیر می‌کردند تغییر مسیر به سمت ایران دهد؟
گردشگری در ترکیه اگر چه عمدتاً به توریست‌های ساحلی و بازار مرتبط است اما نقش توریست در جستجوی گردشگری حلال را در میان آنها نمی‌توان نادیده گرفت، سهمی که فرصت ایران در آن تعریف می‌شود، از بازارهای متنوع سنتی و مدرن گرفته تا ساحلی که گردشگر در آن امنیت روانی را هم تجربه می‌کند.
آیا وقت آن نرسیده است که شعار جایگزینی صنعت گردشگری به جای صنعت نفت را در کشورمان، کمی به عمل نزدیک کنیم؟ حداقل در دولت‌های اخیر بارها در نشست‌های تخصصی گردشگری، ترکیه الگویی برای گردشگری ایران بوده آیا در شرایط کنونی نمی‌توان از تجربه خود ترکیه استفاده کرد و در پی ناآرامیها در یک کشور، توریست‌های آن کشور را از آن خود کرد؟
گردشگری این روزها در دنیا بزرگترین و متنوع‌ترین صنعت جهان است که درآمدهای ارزی حاصل از آن با صنایعی چون خودروسازی و تسلیحات نظامی برابری می‌کند، پس فرصت‌سوزی در این دهکده جهانی در شرایط کنونی برای دولتمردان مدعی ارتباط با دنیا توجیهی ندارد.