کد خبر 605687
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۷

دولتمردان در حالی «پذیرش غنی‌سازی» را یک دستاورد بزرگ و حتی اصلی برای برجام می‌دانند که اسناد موجود و گفته‌های مقامات حاضر در مسئله مذاکرات نشان می‌دهد آمریکا مسئله غنی‌سازی را قبل از دولت آقای روحانی پذیرفته بود.

 به گزارش مشرق، از انعقاد برجام بیش از یکسال گذشته است و علی‌القاعده می‌بایست در سالگرد برجام، گزارشی واقع‌نما از روند اجرای برجام و میزان توفیق و شکست آن به افکار عمومی ارائه شود.

اینکه گزارش‌های ارائه شده از جانب مذاکره‌کنندگان دولت یازدهم به افکار عمومی، به رسانه‌ها، به نهادهای نظارتی و به نمایندگان مجلس تا چه اندازه با واقعیات صحنه منطبق بوده مسئله‌ایست که قضاوت آنرا باید به مخاطبان دولت سپرد.

در این میان اما مسئله‌ای وجود دارد که گویا مقامات دولتی و ستاد برجامیان دوست ندارند درباره آن با مردم صحبت کنند و تاریخ را در این زمینه به فراموشخانه ارجاع می‌دهند...

و چرایی این ارجاع به فراموشخانه نیز آن است که دانستن این قبیل مسائل از سوی مردم، پروژه «دستاوردسازی برای برجام» که ظاهراً قرار است بعنوان آلترناتیو عدم تحقق اصلی‌ترین هدف برجام یعنی «لغو تمام تحریم‌ها» مطرح شود را با خطر قرارگرفتن در مظانّ انتقاد مواجه می‌کند و عیار بزرگنمایی مقولاتی که ستاد برجام از آنها با عنوان دستاوردهای بزرگ و یگانه برجام یاد می‌کند با محک عینی‌تری سنجیده خواهد شد.

 

*دستاوردسازی برای برجام

تاریخ شاید دچار درشت‌نمایی و بدگویی شود اما هرگز دچار فراموشی نمی‌شود.

طی یکسال گذشته از انعقاد برجام تاکنون، مکرر در مکرر از جانب رئیس‌جمهور روحانی، اعضای تیم مذاکره کننده دولت و کسانی از چهره‌های سمپات دولت این مسئله شنیده شده است که «دستاورد بزرگ مذاکرات، پذیرفته شدن انرژی هسته‌ای بعنوان حق مسلم ایران و پذیرش غنی‌سازی در خاک ایران» از سوی طرف‌های مقابل بوده است.

در این زمینه و بعنوان برگی از هزاران می‌توان اظهارات رئیس‌جمهور روحانی را مورد اشاره قرار داد که در سال 92 و پس از توافق موقت ژنو، نامه‌ای تحت عنوان تبریک برای مقام معظم رهبری ارسال کرد و طی آن اینطور نوشت که «-مذاکره‌کنندگان- توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیت‌های هسته‌ای را در صحنه بین‌المللی اثبات کنند و گام نخست را به گونه‌ای پیش برند که حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرت‌های جهانی - که سالها سعی بر انکار آن داشتند -قرار گیرد.»[1]

عباس عراقچی، رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام نیز نفر دیگری است که در همان ایام طی مطلبی در صفحه توییتر خود نوشته بود:

«سلام بر روح دانشمندان شهید هسته‌یی. برنامه غنی‌سازی ما به رسمیت شناخته شد. تقدیم به ملت سرفراز ایران به پاس 10 سال مقاومت و ایستادگی. »[2]

آقای عراقچی همچنین 2 سال بعد و درباره توافق برجام نیز گفته بود: «حق ایران در داشتن انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای و همچنین موضوع غنی‌سازی به رسمیت شناخته شد»[3]

از این قبیل اظهار مسرّت‌ها طی 3 سال گذشته و در اشاره به نتیجه مذاکرات دولت یازدهم با کشورهای 1+5 فراوان است...

اما آن مسئله گفته شده که شاید کمتر کسی در جریان آن باشد این است که «حق هسته‌ای بعنوان حق مسلم ایران» در دوران «جورج بوش» هم از سوی شخص وی با چراغ سبز مواجه بود و «مسئله غنی‌سازی در خاک ایران» نیز هم در زمان بوش و هم در مذاکرات اوباما با دولت سابق ایران قابل توافق بوده است.

به این معنی که تمام آنچه را که دولت یازدهم بعنوان دستاوردهای اصلی برجام عنوان می‌کند؛ قبل از این هم از سوی آمریکا با علامت مثبت پذیرش مواجه بوده‌اند.

 

*اشاره به حق هسته‌ای ایران و پذیرش غنی‌سازی توسط جورج بوش

جورج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا زمانی در سال 85 (2006 میلادی) و در لابه‌لای یک مصاحبه خطاب به مردم ایران گفته بود: من درک می‌کنم که شما باور دارید انرژی هسته‌ای حق مسلم شماست.[4]

مدتی بعد و در همان حوالی نیز «شان مک کورمک» سخنگوی وقت وزارت امور خارجه آمریکا، طی اظهاراتی در جمع خبرنگاران گفته بود:

«شرایط برای پذیرش غنی‌سازی توسط ایران در صورتیکه شرایط راضی کننده بوجود بیاید، فراهم است»[5]

رسانه‌های آمریکایی و حتی برخی رسانه‌های داخلی در همان مقطع گزارش دادند که این سخنان، یک تصمیم بزرگ و یک تغییر رفتار آشکار برای جورج بوش محسوب می‌شود. تغییر رفتار برای کسی که دائماً بر توقف غنی‌سازی از سوی ایران تأکید داشته است.

چند سال بعد و در حوالی سال 92، یکی از رسانه‌های اصلاح‌طلبان در ایران در همین رابطه نوشت: «زمانی در روزهای ریاست جمهوری جورج بوش جمهوریخواه بود که این حق (هسته‌ای) ایران به رسمیت شناخته شده بود اما به نظر می رسد که حافظه تاریخی دولتمردان امریکایی در این زمینه به کمک تهران نخواهد آمد.»[6]

اما گویا حتی علیرغم اذعان رسانه‌های اصلاح‌طلب هم قرار بود حق غنی‌سازی از سوی عده‌ای بعنوان دستاورد اهورایی مذاکرات و برجام معرفی شود!

 

*آمریکا غنی‌سازی را قبل از دولت روحانی پذیرفت/تناقض در صحبت‌های صالحی ناشی از چیست؟!

«علی‌اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد[7]، گفته است که مذاکرات و نرمش‌های دولت بوده که آمریکا را مجاب کرد دست از دیدگاه خود مبنی بر توقف کامل غنی‌سازی در ایران دست بردارد!

صالحی اما در همین مصاحبه به نکته‌ی مهمی اشاره می‌کند که جدای از آنکه نقیض اظهارات وی تلقی می‌شود، بازگویی یک نکته مهم از سوی وی نیز هست.

او می‌گوید: «-هنگام مذاکرات با آمریکا در دولت دهم- اولین‌نامه رسمی که توسط پادشاه عمان در ارتباط با مذاکره نوشته شد این بود که آمریکایی­‌ها نزد ما اعلام کردند که غنی‌سازی ایران را به رسمیت می‌­شناسند و انتظار است که ایران هم نگرانی‌­های آنها را رفع کند.»

صالحی البته در سال گذشته هم این مسئله یعنی پذیرش غنی‌سازی ایران از سوی آمریکا در دولت سابق را در جلسه کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس مورد اشاره قرار داده بود.

او در این رابطه تصریح کرده بود:‌

«به علت بی‌اعتمادی به آمریکایی‌ها با شرایطی موافقت شد که موضوع پیگیری شود این موضوع از اواسط سال 90 شروع شد و بالاخره اولین جلسه بهار 91 امکان‌پذیر شد که برگزار شود. از اولین نشست تا اسفند همان سال طول کشید تا نشست دوم برگزار شد که در آن آمریکایی‌ها که حق هسته‌ای و حق غنی‌سازی را پذیرفتند و گفتند که ما آماده‌ایم که غنی‌سازی شما را به رسمیت بشناسیم. بنابراین حق غنی‌سازی در هیچ یک از مذاکرات 5+1 از سوی آمریکایی‌ها به رسمیت شناخته نشده بلکه در گفت‌وگوی مسقط آمریکایی‌ها حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت شناختند و بعد از این بود که دولت جدید آمد و مذاکرات را پیگیری کردند.»[8]

 

*پاسخ به یک سوال؛ چرا برجام در دولت‌های هشتم و دهم امضا نشد و به روحانی رسید؟!

اکنون که به روشنی مشخص می‌شود پذیرش حق هسته‌ای و حق غنی‌سازی، آنچنان هم که ستاد برجام ادعا می‌کند، دستاورد مهم مذاکرات 3 سال اخیر با کشورهای 1+5 نبوده است؛ یک سؤال مهم‌تر به ذهن متبادر می‌شود و آن اینکه چرا آقای روحانی و یارانش توانسته‌اند برجام را امضا کنند و به درخواست آمریکا برای پذیرش غنی‌سازی از سوی ایران رسمیت ببخشند اما رؤسای جمهور سابق نتوانستند؟!

این مسئله جای بحث و اقتراح فراوان دارد و نمی‌توان در قالب گزاره‌هایی کوچک و کم‌حجم به آن پاسخ داد.

ضمن آنکه احتمالات مهمی مثل تکرار سرنوشت مذاکرات شکست خورده سال 82، هم‌اکنون برای برجام هم قابل تصور شده است و نوستالژی بی‌دستاوردی‌های آن مذاکرات و نقض‌عهدهای طرف مقابل، برجام را هم به محاقی غیر قابل انکار کشانده است.

از سوی دیگر، ذکر این معنا نیز ضروری به نظر می‌رسد که به هر حال در دولت یازدهم بود که برخی تناقضات درباره برجام و توافقات و مذاکرات از جانب دولت و مقامات مذاکره‌کننده‌اش به گوش رسید[10] و ایضاً در همین دولت بود که رخدادهایی مثل «ریخته شدن بتن در قلب رآکتور اراک»، «تماس تلفنی نابجا با اوباما»، «پیاده‌روی ظریف با جان کری» و «تأکید تلویحی وزیر امور خارجه دولت یازدهم بر خروج حزب‌الله از سوریه» اتفاق افتاد.

در دولت اصلاحات و حتی در دولت سابق، لااقل در مسئله هسته‌ای، هرگز شاهد این سطح از رخدادهای پیش‌گفته نبوده‌ایم.

این در حالی است که تحلیلگران در ابتدای روی کارآمدن دولت رئیس‌جمهور روحانی نیز مسئله بروز توافق، بروز رفتارهای خاص و البته شکست توافق نهایی را پیش‌بینی کرده و هشدار داده بودند...

پی نوشت:

1_ http://www.dolat.ir/TextVersion/Detail/?Id=232814&Serv=12

2_ http://www.isna.ir/news/92090301502

3_ http://www.farsnews.com/13941218000325

4_ ttp://www.hamshahrionline.ir/details/4184/world/internationalorganization

5_ https://www.armscontrol.org/blog/ArmsControlNow/2015-04-09/Enriching-History-Bush-to-Obama-on-Irans-Enrichment

6_ http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1924530

7_‌http://jamaran.ir/NewsPrint.aspx?ID=136860

8_ http://kayhan.ir/fa/news/54907

9_ http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/19/994553

10_ http://farsnews.com/newstext.php?nn=13950425000732

منبع: فارس