به گزارش مشرق، دوباره همان حکایت قدیمی. حکایت تلخ و ناامیدکننده مال مفت و دل بی رحم. گویی این پولها را از رودخانه وسط شهر یا جوی سر کوچه گرفتهایم و اینطور بی محابا و بدون حساب و کتاب آنها را میبخشیم. بدون هیچ حساب و کتابی. بیهوده نیست که ایران بهشت اتباع بیگانه است. با همه مشکلاتش؛ از ترافیک کشندهاش گرفته تا آلودگی هوای همیشگیاش و حتی محدودیتهای اجتماعیاش در قیاس با کشورهای خارجی. با وجود همه این مشکلات همه خارجیها برای حضور در ایران سر و دست میشکنند.
از برادران افاغنه بگیر تا شهروندان غرب اروپا. همه و همه در آرزوی کار و اقامت در ایران هستند. خارجیهایی که گاه با یک ساک خالی و البته مندرس میآیند و بعد از چند مدت با چند چمدان پول ایران را ترک میکنند. پولهایی که گاه آنقدر زیاد است که برای یک زندگی راحت و عافیت طلبانه تا انتهای زندگی کفاف رفقا را میدهد. به قول محمد مایلی کهن ایران یک کشور سوپرثروتمند است که بیش از همه اتباع بیگانه از این ثروت سهم میبرند. دلارهایی که بی حساب و کتاب در ازای خدماتی به آنها تعلق میگیرد که وجود خارجی ندارند و هرگز نشانی از آن دیده نمیشود. پول مفت در ازای هیچ.
این حکایت کهنهای است که شاید بیش از همه حوزهها در ورزش روایت میشود. مستشاران خارجی که بدون هیچ نظارت و فیلتری به ایران میآیند و بدون هیچ بازدهی خاصی و پس از به جیب زدن چند صد هزار دلار ایران را با لبی خندان ترک میکنند. خریدهای پرسپولیس و استقلال در دو دهه اخیر فوتبال ایران مصداق عینی این انگاره است. دو تیمی که با ارتزاق از بیت المال در سالهای اخیر چند میلیون دلار از کیسه مردم به یک مشت خارجی بی مصرف پرداخت کردهاند در حالیکه در ازای آن هیچ به معنای واقعی کلمه دریافت نکردهاند. خارجیهایی که برخی از آنها حتی فوتبالیست هم نبوده اند؛ از کارگر کارخانه سس سازی کرواسی گرفته تا یک دونده استقامت در شاخ آفریقا!
این یک نگاه بی رحمانه و مطلقا منفی نیست. ورودیهای پرسپولیس و استقلال و در قاب بزرگتر فوتبال ایران در دو دهه اخیر و بررسی عملکرد آنها این انگاره را ثابت میکند. یک سیکل معیوب که گویی پایانی ندارد و از فصلی به فصل دیگر تکرار میشود. مهم نیست که سرمربی، مدیرعامل و حتی وزیر ورزش که باشند؛ این دور تسلسل بدون توجه به نامها ادامه دارد و دلارهایی که بی رحمانه دود میشوند.
در این فصل پرسپولیس و استقلال باز هم بر مدار سابق و با استفاده از همان فرمول همیشگی چند خارجی بی نام و نشان جذب کردهاند که بعید است تحفه دندان گیری باشند. پرسپولیس دو بازیکن از اوکراین جذب کرده؛ دو بازیکنی که پیش از این بدون باشگاه بودهاند و کیلوهای اضافه آنها از زیر لباس هم کاملا عیان است! ولادیمیر پریمیوف در پست مدافع و الکسی پلییانسکی در پست مهاجم تازه واردهای پرسپولیس هستند که آمار آنها چیزی فراتر از فاجعه است! در استقلال رابسون جانواریو مدافع برزیلی و استیون جونز مربی بدنساز خارجیهای این فصل هستند. اولی که از اینجا رانده و از آنجا مانده است و در جی لیگ ژاپن یک فصل تمام را روی نیمکت نشسته و دومی که تنها اسم شیک و دهان پرکنی دارد! شاید قضاوت درباره این تازه واردهای پرسپولیس و استقلال اندکی زود باشد اما با توجه به سبقه قبلی سرخابیها در خریدهای بنجل و البته آمار ناامیدکننده این تازه واردها به این نتیجه میرسیم که چند صد هزار دلار ناقابل را دور ریختهایم. سالی که نکوست از بهارش پیداست!
از برادران افاغنه بگیر تا شهروندان غرب اروپا. همه و همه در آرزوی کار و اقامت در ایران هستند. خارجیهایی که گاه با یک ساک خالی و البته مندرس میآیند و بعد از چند مدت با چند چمدان پول ایران را ترک میکنند. پولهایی که گاه آنقدر زیاد است که برای یک زندگی راحت و عافیت طلبانه تا انتهای زندگی کفاف رفقا را میدهد. به قول محمد مایلی کهن ایران یک کشور سوپرثروتمند است که بیش از همه اتباع بیگانه از این ثروت سهم میبرند. دلارهایی که بی حساب و کتاب در ازای خدماتی به آنها تعلق میگیرد که وجود خارجی ندارند و هرگز نشانی از آن دیده نمیشود. پول مفت در ازای هیچ.
این حکایت کهنهای است که شاید بیش از همه حوزهها در ورزش روایت میشود. مستشاران خارجی که بدون هیچ نظارت و فیلتری به ایران میآیند و بدون هیچ بازدهی خاصی و پس از به جیب زدن چند صد هزار دلار ایران را با لبی خندان ترک میکنند. خریدهای پرسپولیس و استقلال در دو دهه اخیر فوتبال ایران مصداق عینی این انگاره است. دو تیمی که با ارتزاق از بیت المال در سالهای اخیر چند میلیون دلار از کیسه مردم به یک مشت خارجی بی مصرف پرداخت کردهاند در حالیکه در ازای آن هیچ به معنای واقعی کلمه دریافت نکردهاند. خارجیهایی که برخی از آنها حتی فوتبالیست هم نبوده اند؛ از کارگر کارخانه سس سازی کرواسی گرفته تا یک دونده استقامت در شاخ آفریقا!
این یک نگاه بی رحمانه و مطلقا منفی نیست. ورودیهای پرسپولیس و استقلال و در قاب بزرگتر فوتبال ایران در دو دهه اخیر و بررسی عملکرد آنها این انگاره را ثابت میکند. یک سیکل معیوب که گویی پایانی ندارد و از فصلی به فصل دیگر تکرار میشود. مهم نیست که سرمربی، مدیرعامل و حتی وزیر ورزش که باشند؛ این دور تسلسل بدون توجه به نامها ادامه دارد و دلارهایی که بی رحمانه دود میشوند.
در این فصل پرسپولیس و استقلال باز هم بر مدار سابق و با استفاده از همان فرمول همیشگی چند خارجی بی نام و نشان جذب کردهاند که بعید است تحفه دندان گیری باشند. پرسپولیس دو بازیکن از اوکراین جذب کرده؛ دو بازیکنی که پیش از این بدون باشگاه بودهاند و کیلوهای اضافه آنها از زیر لباس هم کاملا عیان است! ولادیمیر پریمیوف در پست مدافع و الکسی پلییانسکی در پست مهاجم تازه واردهای پرسپولیس هستند که آمار آنها چیزی فراتر از فاجعه است! در استقلال رابسون جانواریو مدافع برزیلی و استیون جونز مربی بدنساز خارجیهای این فصل هستند. اولی که از اینجا رانده و از آنجا مانده است و در جی لیگ ژاپن یک فصل تمام را روی نیمکت نشسته و دومی که تنها اسم شیک و دهان پرکنی دارد! شاید قضاوت درباره این تازه واردهای پرسپولیس و استقلال اندکی زود باشد اما با توجه به سبقه قبلی سرخابیها در خریدهای بنجل و البته آمار ناامیدکننده این تازه واردها به این نتیجه میرسیم که چند صد هزار دلار ناقابل را دور ریختهایم. سالی که نکوست از بهارش پیداست!