این روزها در فضای مجازی شاهد هنجارشکنی از نوع فحاشی هستیم که در این مجال به علل رواج فحاشی نسبت به افراد و موضوعات مختلف در فضای مجازی و حتی در تعاملات روزانه و رابطه آن با کاهش قدرت صبر و افزایش بی اعتمادی ها، می پردازیم.
بدیهی است هرگاه جنبه معنوی و نگاه توحیدی انسان ضعیف شود گرایش فرد به حرکات و رفتارهای دون پایه مادی افزایش پیدا می کند که این امر، ابتدا فرد و در درازمدت جامعه را به سمت خشونت و تندخویی و درشت گویی سوق می دهد.
آنچه این روزها در جامعه مجازی اتفاق می افتد، نشان می دهد که پدیده تندخویی و خشونت، بزرگ و کوچک نمی شناسد و گویا برای عده ای، مکان عمومی و خصوصی و فضای حقیقی و مجازی نیز فرقی ندارد و تا می توانند دست به این اعمال ناشایست میزنند.
علت های مختلفی برای خشن شدن جامعه می تواند مطرح باشد که کم رنگ شدن اصول معنوی، ضعف تربیت و فرهنگ خانوادگی، فاصله گرفتن از ارزش های اخلاقی و در بعضی از مواقع، سپردن تربیت فرد به جامعه و شانه خالی کردن خانواده از این مسئولیت ذاتی و خطیر از علل متداول روند رو به رشد خشونت در جامعه هستند.
مقام معظم رهبری در مورد تبعات ترویج گناه در جامعه می فرمایند: «وقتی پول و لقمه حرام در بین مردم و نخبگان و زبدگان رایج شد، گناه رایج میشود؛ «امرنا مترفیها ففسقوا فیها». وارد شدن در میدان فساد مالی، مقدّمه ورود به میدان فساد اخلاقی و فساد جنسی و فساد شهوانی و انواع و اقسام فسادهاست.
وقتی مدیران و مردمی فاسد شدند، به پایگاه دشمن خارجی تبدیل میشوند. دشمن خارجی از آدمهای فاسد، برای اهداف سیاسی خود در کشور، خوب استفاده میکند» بنابر این نباید شک و تردید داشت که ترویج فحاشی در جامعه، از جمله اهداف دشمنان در تهاجم فرهنگی می باشد.
علاوه برمشاهدات عینی که در جامعه به چشم می خورد، بخشی از صفحات شبکه های اجتماعی جولانگاه این نوع حرکت های سخیف با زیر پا گذاشته شدن اصول اولیه نزاکت و ادب اجتماعی می باشد.
این موضوع می تواند ناشی از اهداف تعریف شده در تهاجم فرهنگی باشد چرا که تزریق لا ابالیگری و اباحیگری بمنظور کشاندن جامعه به سمت هرزگی و بی اعتناعی به اصول اخلاقی و انضباط اجتماعی از اهداف اولیه و اصلی تهاجم فرهنگی محسوب میشود.
فحاشی به عنوان یک عمل زشت و ناپسند نه تنها از سوی صاحبان ادب و کمال بلکه از سوی افکار عمومی همواره مورد نکوهش بوده است اما اینکه چرا این عمل ناشایست تا این حد در جامعه و بویژه در فضای مجازی رواج یافته است بر میگردد به ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی و شکسته شدن قبح هرزه گویی و هرزه نگاری.
متاسفانه این عادت ناپسند و ناخوشایند این روزها در فضای مجازی رواج پیدا کرده و افراد از این روش ناپسند برای کوبیدن اشخاصی که خوششان نمی آید استفاده می کنند. متاسفانه نقش برخی جوانان و نوجوانان در این پدیده زشت، پررنگ است.
بدیهی است مشاهده این رفتار هنجار شکنانه در کلام هر شخص می تواند نشان دهنده ولنگاری رفتاری و گرایش او به پستی و دور شدن از فضائل انسانی باشد اما در این میان نباید از کم کاری ها و بی اعتنایی های برخی از مدیران و مسئولان فرهنگی کشور نسبت به مقوله تهاجم فرهنگی و پیامدهای آن عبور کرد خصوصا بعضی از آنان که باور ندارند کشور با یک هجمه سنگین و پیچیده با ابعاد مختلف مواجه است در حالیکه حوزه های سینما، تئاتر، نشر و خصوصا فضای مجازی در غیاب مهندسی فرهنگی، هرکدام بنحوی گرفتار آسیبهای مختلف شدهاند که بخشی از این ناهنجاری ها و آسیبها، به شکل رواج فحاشی و خشونت در جامعه تبلور می یابد
امروزه فحاشی به افراد و شخصیتهای مختلف، تخریب و حرمت شکنی، هرزهنگاری و انتشار محتواهای مستهجن، به شکل گسترده در شبکه های اجتماعی مشاهده میشود که در حال در هم شکستن مرزها، حریمها و هنجارها هستند.
در دنیای مجازی نوشتن کامنت های توهین آمیز و رکیک پای عکس ها و پست های افراد مختلف، رو به فزونی است و چون اشخاص فحاش نگرانی از پیگرد ندارند، ساعت ها این کار را ادامه می دهند و این در حالی است که یک فرد فحاش در دنیای حقیقی، تنها یک نفر است اما همین فرد در فضای مجازی کارکرد چندین نفر را دارد و می تواند با اسامی مختلف و حتی در جنسیت های مختلف اقدام به فعالیت های مخرب از فحاشی و ترویج خشونت در جامعه نماید.
افراد جامعه درفضای واقعی هر کاری انجام دهند، تبعات منفی یا مثبت آن را به سرعت میبینند. هر گاه نسبت به کسی توهین کنند، اتهامی وارد کنند یا تخریبی صورت گیرد با واکنش نسبتا مناسب و قانونی از سوی دستگاههای مربوطه رو به رو میشود، اما در فضای مجازی، اشخاصی بدون آنکه به سرعت مورد بازخواست قرار گیرند اقدام به توهین می نمایند، تخریب میکنند، حرمتها را زیر پا میگذارند، به حریم خصوصی افراد وارد میشوند، تهدید میکنند و حق السکوت میگیرند و از این قبیل اعمال هنجار شکن می کنندو در اغلب موارد مورد بازخواست قرار نمیگیرند.
اگر قرار است در فضای مجازی اطلاع رسانی درست صورت بگیرد، اشکالی ندارد، اما هرگاه با شایعه پراکنی و حاشیه سازی با آبروی افراد بازی شود، نمیتوان این فضا را امن توصیف کرد.
باید سمت و سوی نگاهها این باشد که بین فضای مجازی و فضای حقیقی تفاوت چندانی وجود ندارد و عملی که در فضای واقعی جرم است، در فضای مجازی هم جرم است و نباید گمان کنیم کسی که حق ندارد در فضای واقعی توهین کرده و فحاشی نماید یا با آبروی افراد بازی کند، میتواند در فضای مجازی همه این جرایم را انجام دهد و مورد بازخواست نیز قرار نگیرد!
وقتی به تنوّع ابزارها و اهداف دشمن در تهاجم فرهنگی نگاه میکنم، متوجه میشویم که یکی از اهداف دشمن در تهاجم فرهنگی این است که جریان ادب و هنر و فرهنگ انقلابی را در کشور تحقیر کرده و به انزوا بکشانند که فحاشی و تند گویی در همین راستا قابل برسی است.
مضاف بر فضای مجازی، گفتار دور از شان انسانی، عدم رعایت حقوق دیگران، آرایش و پوشش زننده و نامناسب، قانون گریزی و ... از مصادیق دیگر خشونت در جامعه محسوب می شود.
اگر بخواهیم شبیه سازی کنیم، چنین باید تصور کرد که وقتی یک گروه نظامی، با دشمن مشغول جنگ است، عقبه سالم لازم است تا نیروی خطّ مقدّم بجنگد. اگر دشمن آمد و عقبه ها را بمباران کرد، کسی که در جلو مبارزه میکند، چطور قدرت مبارزه خواهد داشت؟! دو روز تلاش میکند؛ ولی از بین خواهد رفت.
عقبه ما، در مبارزه ملت ایران با قدرت استکبار جهانی، عبارت بود از فرهنگ و اخلاق اسلامی، توکّل به خدا، ایمان و علاقه به اسلام و ... دشمن اینها را تحلیل کرده و فهمیده است که ملت ایران را با محاصره اقتصادی و یا محاصره نظامی نمی تواند به زانو درآورد.
لذا اقدام به بمباران عقبه ملت ایران نموده و فرهنگ، اخلاق، ایمان، ایثار، اعتقادات به اصول و ارزشهای دینی و انقلابی، اعتقاد به جهاد و شهادت نزد ملت ایران را مورد تهاجم فرهنگی قرار داده است.
بدیهی است با سست شدن اعتقادات و مبانی اخلاقی در جامعه، عقبه ملت ایران برای مبارزه با نظام سلطه کاهش خواهد یافت.
البته دلایل مختلفی بر این انحراف رفتاری می توان برشمرد که ضعف ایمان، لجبازی، کاهش قدرت صبر و افزایش بی اعتمادی ها از جمله این دلایل است که متاسفانه در برخی موارد از این رفتار زشت جهت خودنمایی مفرط نیز استفاده می شود.
فضای مجازی به اندازهای گسترده است که نمیتوانیم برای هر اتفاقی یک حکم واحد صادر کنیم. اما در مجموع برای مواردی که درست بوده و منافاتی با عقاید و باورهای انسانی و اسلامی ندارند هیچ محدودیت و ممنوعیتی وجود ندارد و هر جایی که به امنیت دینی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور آسیب بزند، نیازمند برخورد مناسب است.
اگر چه امروزه بخشی از نیروی انتطامی تحت عنوان «پلیس فتا» به مقابله با جرایم رایانه ای می پردازد اما با این حجم گسترده فحاشی و توهین در فضای مجازی چه باید کرد؟ بسیاری از مردم نسبت به حقوق خود در این فضا آشنایی ندارند و نمیدانند وقتی به حقوق شخصی شان در فضای مجازی تعرض صورت گرفت، چه باید بکنند و به کجا پناه ببرند! و بدتر اینکه بسیاری از متعرضان هم نمیدانند چه عواقبی متوجه این قبیل رفتارهاست!
در جامعه اسلامی و پایبند به معیارهای دینی و ارزشهای انسانی، طبیعی است که هیچ کس نمیتواند با مستمسک به مجازی بودن ابزارهای جدید ارتباطی، به مقابله با انضباط اجتماعی و باورهای دینی و ملی بپردازد.
همه باید متوجه باشند که فضای مجازی نیز مانند فضای حقیقی است و هرکس در این فضا مرتکب جرمی شود باید به اندازه خطایی که مرتکب شده مجازات شود اما به نظر میرسد راه حل کارساز برای مقابله با این پدیده زشت، مساله فرهنگ سازی است به نوعی که افراد باور داشته باشند که حریم و حرمت دیگران را نباید شکست، بدانند که از فضای مجازی چگونه باید استفاده کنند.