حاج احمد متوسلیان حتی از محمد بروجردی هم مهربان‌تر رئوف‌تر بود. اما فرماندهی بر نیروهای سپاه اقتضا می‌کرد که برخوردهایی داشته باشد که برخی از آن به خشونت تعبیر می‌کنند.

به گزارش خبرنگار گروه جهاد و مقاومت مشرق، نمایش و نقد و بررسی فیلم «ایستاده در غبار» در سالن بصیرت لانه جاسوسی سابق آمریکا با حضور گسترده دانشجویان و بدون حضور عوامل فیلم برگزار شد.

در این مراسم و پس از پخش فیلم، حاج منصور کوچک محسنی از همرزمان حاج احمد متوسلیان به بیان خاطراتی از وی پرداخت.

کوچک محسنی گفت: من متخصص فیلم و فیلمنامه نیستم اما چون از مرداد 58 تا 13 تیرماه 61 با حاج احمد بودم، از این فیلم بسیار ناراضی هستم، چون از هزاران ابعاد شخصیتی حاج احمد بر روی نقطه‌ضعف‌های او دست گذاشته‌اند که شاید فقط برای جوانان جالب باشد.

وی ادامه داد: در خصوصیات فرماندهی، حاج احمد متوسلیان نفر اول بود. در سال 59 فقط سنندج آزاد بود و آزادی دیگر مناطق کردستان سختی‌هایی داشت که فقط از حاج احمد برآمد و خیلی از فرماندهان بودند که توان این کار را نداشتند. بزرگترین کار حاج احمد آزادسازی جاده سنندج به مریوان و بعد از آن پاوه بود.

کوچک محسنی به گسترده‌تر و سخت‌تر بودن عملیات فتح‌المبین نسبت به عملیات بیت‌المقدس اشاره کرد و گفت: عملیات فتح‌المبین دو فاتح داشت که یکی از آن‌ها حاج احمد متوسلیان و دیگری محسن وزوایی بود. 3000 نفر سپاهی داشتیم که نیمی ‌از آن‌ها در عملیات بیت‌المقدس شهید شدند و قدرت و عظمت حاج احمد باعث آزادسازی خرمشهر شد. به همین خاطر بود که محسن رضایی اخیرا گفت اگر حاج احمد نبود، 15 سال دیگر هم خرمشهر آزاد نمی‌شد.

همرزم حاج احمد ادامه داد: متوسلیان در زندگی‌اش 4 کار مهم انجام داد که عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس، مبارزاتش در کردستان و مهمتر از همه، شکل‌گیری حزب‌الله لبنان از جمله این 4 اقدام مهم بودند. در حقیقت، حاج احمد بنیانگذار حزب‌الله لبنان بود.

کوچک محسنی همچنین به دیدار حاج احمد با حضرت امام اشاره کرد و گفت: در این دیدار، حضرت امام گفتند که همه نیروها را از لبنان خارج نکنید و در سه موضوع فعالیت‌های فرهنگی، بسیج نیروها و آموزش فعالیت کنید. حاج احمد هم این کار را جدی گرفت و آغاز کرد.

فرمانده نیروهای سپاه در لبنان پس از حاج احمد با اشاره به خاطراتش در 13 تیرماه 1361 و عزیمت حاج احمد به لبنان گفت: سید عباس موسوی که کاردار کشورمان در لبنان بود اصرار کرد که حاج احمد را به لبنان ببرد تا از اوضاع آنجا مطلع شود و بتواند گزارش بهتری ارائه کند. این موضوع در فیلم به درستی بیان نمی‌شود. همه ما با رفتن حاج احمد مخالف بودیم چون امنیت کافی در این منطقه وجود نداشت. با این همه، اصرار آقای موسوی و تاکید بر اینکه پلاک ماشین ما سیاسی است و کسی به آن کاری ندارد، حاج احمد را راضی کرد که با آن‌ها همراه شود و تقی رستگار و اخوان هم بنا بر نظر حاج احمد راهی شدند.

کوچک محسنی به تماس تلفنی حجت‌الاسلام سید عباس موسوی (دبیرکل شهید حزب الله لبنان) اشاره کرد و گفت: مشغول کار بودیم که ایشان تماس گرفتند و حادثه پیش آمده برای حاج احمد را اطلاع دادند. من بلافاصله به بعلبک رفتم و جلسه‌ای تشکیل دادیم تا موضوع را بررسی کنیم. این جلسه از 5 بعدازظهر شورع شد و تا 3 بامداد ادامه داشت. نظر شخصیت‌های لبنان این بود که ما باید از فالانژها و مسیحیان تندرو گروگان بگیریم تا بتوانیم حاج احمد را آزاد کنیم. روز بعد، نزدیک غروب بود که 70 نفر از آن‌ها را دستگیر کردیم و به زبدانی در سوریه بردیم. ما در زبدانی امکانات کمی ‌داشتیم و مجبور شدیم تعدادی از آن‌ها را آزاد کنیم.

وی افزود: تصمیم گرفتیم در مورد سمیر جعجع تحقیقاتی صورت گیرد. فکر می‌کردیم اگر موفق به گروگان گرفتن این شخص شویم قدم بسیار بزرگی در آزادی حاج احمد و همراهان ایشان برداشته‌ایم. پاسگاه برباره محل ربایش حاج احمد و همراهانش در جاده طرابلس - بیروت محلی است که تحت کنترل فالانژها بود و دبیرکل حزب فالانژ را در آن زمان جعجع به عهده داشت. او در کشتار بی‌رحمانه در صبرا و شتیلا دست داشت و بسیار خائن بود. او نزدیکترین فرد سیاسی به رژیم صهیونیستی اسرائیل بود.

همرزم حاج احمد ادامه داد: یک روز صبح در درب خروجی محل آموزش نظامی، برادران نگهبان اعلام کردند که دو دانشجوی لبنانی قصد دیدار با شما را دارند. با آن دو نفر صحبت کردیم. آنها تقاضا کردند جلسه خصوصی داشته باشیم. به دفتر ستاد رفتیم. همیشه در جلساتی که برقرار می‌شد، برادر تلاشگر ما دکتر واصلی به‌عنوان مترجم، همیشه همراه ما بود. ولی آن دو دانشجوی عزیز می‌گفتند که هیچ‌کس در جلسه نباشد، ولی حضور آقای واصلی ضروری بود.

وی ادامه داد: ابتدا آن دو دانشجو خودشان را معرفی کردند. آنها اهل جنوب لبنان بودند و گفتند که در بیروت در دانشگاهی مشغول تحصیل هستند. آنها کم و بیش، از فعالیت‌های ما در لبنان مطلع بودند و از ربایش حاج احمد متوسلیان و همراهانش خبر داشتند. آنها اعلام کردند که رئیس دانشگاه‌شان فردی آمریکایی به نام دیوید دوج است و ریاست دانشگاه پوششی است برای کارهای او. می‌گفتند که این فرد نماینده سیا در خاورمیانه است.آنها نظرشان این بود که این فرد از نظر شخصیتی برای آمریکا بسیار مهم است و عنوان می‌کردند که اگر در پی آزادی حاج احمد متوسلیان و همراهانش هستید، کلید آزادی آنها دیوید دوج است و مدعی بودند که می‌توانند آن فرد را به عنوان گروگان گرفته و به ما تحویل دهند.

کوچک محسنی تاکید کرد: ما هیچ شناختی از آن دو جوان نداشتیم. ما در رابطه با گروگان گرفتن آن فرد نظرمان این بود که خود آنها باید تصمیم بگیرند و ما نمی‌توانیم به آنها دستور کاری را بدهیم. البته از آن جلسه نظرمان این بود که این کار برای آنها کار سختی خواهد بود و قادر به انجام آن کار نیستند.

متاسفانه در این بخش، مجری مراسم، حرف کوچک محسنی را ناتمام گذاشته و از او درباره علت تصویر خشنی که از حاج احمد می‌سازند سئوالی پرسید.

کوچک محسنی در این باره گفت: حاج احمد متوسلیان حتی از محمد بروجردی هم مهربان‌تر و رئوف‌تر بود. اما فرماندهی بر نیروهای سپاه اقتضا می‌کرد که برخوردهایی داشته باشد که برخی از آن به خشونت تعبیر می‌کنند. حاج احمد یک مدیر و مدبر بود و در عرفان و نماز شب هم بسیار کوشا و معتقد بود. او حتی باقیمانده غذای نیروهایش را می‌خورد و وقتی مسئولیت شهرداری و امور نظافت را بر عهده داشت، از همه تمیزترو منظم‌تر بود.

در ادامه این نشست، محمدتقی فهیم، سید محمد حسینی و سید ناصر‌ هاشم‌زاده به بیان نظراتشان درباره فیلم «ایستاده در غبار» پرداختند.