سرویس جهان مشرق - وقتی ناتو در 2011 قذافی را کشت و کشورش را مورد تاخت و تاز قرار داد، امیدوار بود که «جنبش جماهیر لیبی» که قذافی رهبر آن بود، بمیرد و برای ابد دفن شود. حال، پسر قذافی از زندان آزاد شده و جنبش جماهیر که در حال اوج گیری دوباره است، از او همچون قهرمان استقبال می کند.
بمباران لیبی توسط هواپیماهای ناتو
در جریان نابودی لیبی توسط ناتو، لحظاتی بودند که تاجگذاری دوباره قدرت های غربی را به صورت نمادین در لیبی بازنمایی می کردند: سقوط طرابلس در آگوست 2011؛ نطق پیروزی دیوید کمرون و سارکوزی در ماه بعد از آن؛ اعدام فجیع قذافی توسط دار و دسته ای وابسته به ناتو اندکی بعدتر. همه این ها پیروی هایی با قیمت گزاف بود، ولی هیچ کدام به پای صدور حکم اعدام برای سیف الاسلام، پسر قذافی و جانشین عملی او در جولای 2015 نمی رسید.
سیف الاسلام در دوران اوج قدرت قذافی ها
سیف توسط گروه شبه نظامی «زنتان»(مجلس العسکری لثوار الزنتان)، اندکی بعد از قتل پدر و برادر توسط جوخه های مرگ ناتو، در اواخر 2011 دستگیر شد. دادگاه جنایی بین المللی- نهادی نواستعماری که صرفا رهبران آفریقایی را محکوم می کند- خواستار تحویل او به خود شد، اما زنتان، که علی رغم این که در کنار ناتو علیه قذافی جنگیده بود، گروهی وطن پرست است، این درخواست را رد کرد. در دو سال بعدی، کشور به همان ورطه آشوب و سقوط اجتماعی افتاد که قذافی پیش از مرگش، پیش بینی می کرد. آشوبی که به سمت جنگ داخلی پیش رفت.
در 2014، شبه نظامیان حول دو محور متمرکز شدند: «ارتش ملی لیبی»، متشکل از نیروهای حامی مجلس نمایندگان تازه انتخاب شده(عمدتا سکولار)؛ و «ائتلاف طلوع لیبی»، متشکل از شبه نظامیان حامی احزاب اسلامی که در مجلس قبلی دست بالا را داشتند و حاضر به پذیرش شکست خود در انتخابات 2014 نیستند. نبرد میان این دو دسته بالا گرفت و در نهایت ائتلاف طلوع، طرابلس را تحت کنترل درآورد. همزمان، سیف الاسلام و شماری از مقامات حکومت قذافی در طرابلس در حال محاکمه بودند. با این حال، زنتان- متحد ارتش ملی لیبی- یک بار دیگر حاضر نشد که سیف را تحویل ائتلاف طلوع بدهد. در دادگاهی که تحت تسلط عوامل «طلوع» برگزار شد، سیف، به همراه 8 مقام سابق، غیابا به مرگ محکوم شد. این محاکمه هیچ وقت مورد قبول دولت منتخب جدید که بعد از درگیری ها به شهر «طبرق» منتقل شده بود، قرار نگرفت.
شبه نظامیان زنتان
رسانه های غربی با اشتیاق خبر محکومیت او را به مرگ بازتاب دادند، با این امید که اعدام سیف الاسلام قذافی، هر گونه امید را به احیای استقلال، صلح و ثبات که احیانا خاندان قذافی می توانست دوباره در لیبی ایجاد نماید، خفه کند.
این امید اما خیلی زود پرپر شد. کم تر از یک سال بعد، شبکه خبری «فرانس 24» با «کریم خان»، وکیل سیف الاسلام مصاحبه ای انجام داد که در آن این وکیل از صدور حکم آزادی او در 12 آپریل 2016 خبر داد. این حکم بر مبنای قانون عفوی صادر شد که مجلس طبرق سال قبل به تصویب رساند. بعد از اعلام پر سر وصدای حکم مرگ او در 2015 و محکومیتش توسط دادگاه جنایی بین المللی، این خبرِ تازه اهمیتی بسیار داشت. اما رسانه های مهم غرب تقریبا آن را نادیده گرفتند. برای مثال، بی بی سی یک کلام درباره آن صحبت نکرد.
با این حال، آن چه این خبر را مهم می کند، حقیقتی است که بازتاب می دهد: اذعان به این حقیقت از سوی مقامات منتخب لیبی که بدون مشارکت جنبش «جماهیر»، هیچ آینده ای برای این کشور متصور نیست.
حقیقت این است که این جنبش هیچ گاه محو نشده بود، بلکه در 2011 زیرزمینی شد. به مرور اما دوباره ظهور یافت و به طور فزاینده ای پایگاه حامیانش در میان لیبیایی ها قوی تر شده است، مردمی که از آشوب ها و محرومیت های قذافی مریض شده اند.
5 سال قبل، در پی شروع کارزار هوایی ناتو علیه حکومت لیبی، هزاران نفر از مردم در طرابلس، سرت، زلیتان و سایر شهرها برای حمایت از دولت به خیابان ها آمدند. حتی بی بی سی هم به آن اذعان کرده بود: " هیچ چیز نمی تواند اصالت این پشتیبانی را زیر سوال ببرد. بر دست های زنان حاضر در میدان نوشته شده است« معمرعشق میلیون ها نفر است.»
اما یک ماه بعد که تهاجم آمریکایی-بریتانیایی- قطری به طرابلس آغاز شد، سلطه وحشتی که جوخه های ترور مورد پشتیبانی ناتو به راه انداختند، باعث شد که که نشان دادن حمایت از دولت از سوی یک لیبیایی احتمالا به قیمت جانش تمام شود. ده ها هزار «مظنون به حمایت از قذافی» توسط شبه نظامیان در اردوگاه های موقت جمع آوری شدند که در آن ها شکنجه و بدرفتاری رایج بود. تخمین زده می شود که هنوز حدود 7000 نفر در این اردوگاه ها هستند و صدها نفر از آن ها اعدام شده اند.
ارتش ملی لیبی
شبه نظامیان اسلام گرای ائتلاف طلوع لیبی
سیاهان اهداف خاص شبه نظامیان هستند، چرا که آن ها نماد سیاست های آفریقاگرایانه قذافی هستند که مورد نفرت شبه نظامیان نژادگرای ضد قذافی بوده است. شهر سیاه پوست نشین «تاورغاء»، در عرض یک شب، به شهر ارواح تبدیل شد، چرا که شبه نظامیان اهل مصراته قول داده بودند که در صورت عدم تخلیه شهر توسط ساکنان، همه را قتل عام کنند. چنین اقداماتی از سوی «شورای ملی انتقالی» مورد حمایت ناتو تایید شده بود، شورایی که قوانین 37 و 38 مصوب آن معین کرده بود که هر گونه حمایت عمومی از قذافی می توانست برای مشارکت کنندگان حبس ابد در پی داشته باشد.
با این وجود، در سال هایی که از پی آمد، وقتی شبه نظامیان مخالف قذافی به جان هم افتادند و کشور به سرعت در آستانه فروپاشی قرار گرفت، گزارش ها حاکی از آن بود که جنوب لیبی به تدریج دوباره به کنترل نیروهای وفادار به قذافی در می آید. در 18 ژانویه 2014، یک پایگاه هوایی در نزدیک شهر «سبها»، به کنترل طرفداران قذافی درآمد. حکومت جدید از ترس، دستور برقراری وضع اضطراری داد؛ دو شبکه ماهواره ای هوادار قذافی را بست و دستور بمباران هوایی جنوب کشور را صادر کرد.
لیکن، از قضاء تصویب احکام مرگ برای طرفداران قذافی، خود موجب کلید خوردن اعتراضات آشکار و فراگیر در حمایت از حاکم سابق شد، از جمله در آگوست 2015، نقاط مختلف کشور، حتی شهر «سرت» تحت کنترل داعش، شاهد تظاهرات حامیان قذافی بود. پایگاه خبری-تحلیلی «میدل ایست آی» درباره این اعتراضات عمومی در سبها نوشت: " مراسم کم سر و صدای قبلی که توسط هوادارن قذافی برگزار می شد، از سوی نیروی سوم به فرماندهی شبه نظامیان مصراته(که از بیش از یک سال قبل در این جا مستقر شده و نقش صلحبان را در درگیری بین گروه ها دارند) نادیده گرفته می شد....این بار به نظرم نیروی سوم، جدیت جنبش حامیان قذافی را به عینه دید، چرا که تظاهراتی به این بزرگی در 4 سال اخیر در لیبی دیده نشده است."
در سرت، داعش تظاهرات حامیان قذافی را به گلوله بست و جمعیت را متفرق نمود و 7 نفر، از جمله 4 زن را دستگیر کرد. همان گزارش میدل ایست آی اضافه می کند:
" این اعتراضات نمایانگر یک راز نه چندان پنهان در لیبی هستند، این که جنبش طرفدار قذافی که از همان انقلاب 2011 وجود داشت، قوی تر شده است، این که شمار زیادی از کسانی که در 2011 از انقلاب حمایت می کردند، اکنون به این معترضان می پیوندند. اغلب لیبیایی ها فقط زندگی آرام می خواهند و اهمیتی نمی دهند که چه کسی پول لیبی را کنترل می کند. آن ها تنها یک زندگی راحت می خواهند. برای همین قذافی 42 سال در قدرت ماند. (در دوران او) حقوق ها سر وقت پرداخت می شد، یارانه های خوبی روی اقلام ضروری زندگی وجود داشت و زندگی ارزان بود."
این اعتراضات در حمایت از قذافی، این قابلیت را دارد که به جنبشی ملی علیه انقلاب 2011 تبدیل شود، دست کم به این خاطر که شمار فزاینده ای از مردم لیبی عمیقا از انقلاب سرخورده می شوند... اجماعی در حال شکل گیری است که وحشی گری ها و سوء استفاده های انجام گرفته توسط گروه های نقش آفرین در عصر پساقذافی از زمان انقلاب، بسیار فراتر از حدی رفته که قذافی در طول 42 سال حکومتش مرتکب شده بود.
همزمان، «مقاومت سبز» (سبز نماد طرفداران قذافی است) در حال تبدیل شدن به نیرویی تاثیرگذار در ارتش ملی لیبی است که مجلس نمایندگان منتخب را نمایندگی می کند. اوایل سال جاری، مجلس طبرق به بیوه قذافی اجازه بازگشت به کشور را داد، همزمان ارتش ملی لیبی وارد اتحاد با قبایل طرفدار قذافی در شرق کشور شده و در حال سربازگیری آشکار از میان حامیان قذافی است. ژنرال «علی کانا»، از فرماندهان اصلی ارتش قذافی که در پی سقوط او در 2011 از کشور گریخته بود، طبق گزارش ها به ارتش بازگشته است. این سیاست، همین حالا هم نتیجه داده است و شماری از مناطق اطراف شهر سرت توسط موتلفان جدید از کنترل داعش خارج شده است.
به نظر می رسد که «جماهیر» برگشته است، گرچه باید گفت که هیچ گاه این جنبش از بین نرفته بود.
منبع: راشا تودی