شهید امیرخانی پس از اتمام دبیرستان، وارد دانشگاه صنعتی اصفهان شده و به تحصیلات عالیه پرداخت ولی از آنجائی که روح ولایش با درسها طبیعی و ظاهری دنیایی سیراب نمیشد دانشگاه را رها ساخته و به شهادتگاه صحیفه رو آورد.
او دنیا را دامگه انسان بریده از مبدا وجود و عاشق میدانست که باید آن را ویران میساخت و به نور میپیوست. جبهه کردستان را با خون سرخ خود آشنا ساخت و در یک عملیات قهرمانانه پس از وارد ساختن ضرباتی بر دشمن جراحت شدیدی برداشت به طوری که درست مدت یک صد روز در بیمارستان بستری بود.
اما اراده سعید چنان بود که خود را تسلیم مشکلات دنیا کند پس از این مرحله دوباره در کنکور شرکت کرده و در سال 64 وارد دانشگاه تبریز شد گویا میدانست که همین جا میعادگاه او با خداست و باید در این شهر شهیدان محراب، به وصل دلدار رسد. لذا همیشه آمادگی شرفیابی به درگاه معبود را درخود داشت و در نهایت همچون پرندهای پرگشود و ازاد و رها شده از قفس، تخته بند تن را شکسته و روح ملکوتی خود را به پرواز درآورد.