گروه فرهنگ و هنر مشرق- رضا عطاران یکی از باهوشترینهای سینماست؛ رستگارترین عضو گروهی که 23 سال پیش «ساعت خوش» را روی آنتن تلویزیون میبردند؛ نسلی طلایی که هنوز سینمای ایران شبیه آن را به خود ندیده و بعد از گذشت دو دهه، تلویزیون و سینما هنوز دارد از دست پروردههای آن زمان خودش نان میخورد. مهران مدیری، ارژنگ امیرفصلی، سعید آقاخانی، یوسف صیادی، رضا شفیعی جم، نادر سلیمانی، حمید لولایی، رامین ناصرنصیر و ... مدیری و عطاران اما در این بین موفقتر بودند و عطاران حتی موفقتر از مدیری. عطاران خیلی زود گلیم خودش را از آب بیرون کشید و تبدیل به یک چهرهی مهم سینمایی شد. او در حال حاضر گرانترین بازیگر سینماست و اولین انتخاب برای هر کارگردانی که میخواهد کمدی بسازد؛ جایگاهی که اگر مدیری کمی باهوش بود میتوانست زودتر از عطاران به آن برسد.
عطاران به حدی در سینما تثبیت شده که کمدیهایش بین سینماییها به «شوخی عطارانی» معروف شده؛ شوخیهایی که بیشتر مبتنی بر «کلام» است و خیلی «موقعیت کمدی» در آن نقش پررنگی ندارد اما حلقهی مفقودهی فیلمهای عطاران همین جاست. او بامزه است، حرفهای بامزه میزند، با بامزه بازیهایش مخاطب را رودهبر میکند اما فیلمهای بامزهای نمیسازد، چون عملاً فیلمنامهای ندارد که در آن به موقعیتهای کمدی فکر شده باشد. به گزارش همشهری جوان، رسیدن به یک ایدهی خطی بامزه باری عطاران کافی است تا ساخت یک فیلم را کلید بزند. ماهیت فیلم رد کارپت و همین دراکولا شاهدی بر این مدعاست که عطاران موقع ساخت فیلم روی شیرین کاریهای خودش بیشتر از هر چیز از جمله فیلمنامه حساب باز میکند اما این بامزه بودن تا کجا جواب میدهد؟
آیا میشود یک فیلم کمدی ارزشمند و بانمک ساخت اما فیلمنامه نداشت؟ عطاران در حال حاضر اگر میخواهد فیلمسازی را ادامه دهد بیش از هر چیزی نیاز به یک کمدینویس خوب دارد؛ کسی که شوخیهای کلامی و زبانی عطاران را در یک مسیر و ساختار درست به کار ببرد و یک «فیلمنامه» خلق کند وگرنه مسیر فعلی فیلمسازی عطاران نوید آیندهی روشنی را نمیدهد. او هر قدر هم بامزه باشد، برای ساخت فیلم کمدی نیاز به ابزارهای قویتری دارد. وودی آلن را در نظر بگیرید؛ پیر شده، کارآیی سابق را ندارد، حال و حوصلهاش را هم اما هنوز وقتی «مرد غیرمنطقی» یا «کافه سوسایتی» را میسازد با فیلمنامه سر صحنه میرود، چون غیر از این نمیشود، حتی اگر وودی آلنی باشی که 50 سال است دارد کمدی میسازد.
رضا عطاران حرفهای بامزه میزند، با بامزه بازیهایش مخاطب را رودهبر میکند اما فیلمهای بامزهای نمیسازد، چون عملاً فیلمنامهای ندارد که در آن به موقعیتهای کمدی فکر شده باشد.